![پاورپوینت ساختار سازمانی در سازمانهای رسانه ای](../prod-images/291991.jpg)
یک فایل پاورپوینت شامل 25 اسلاید
پاورپوینت ساختار سازمانی در سازمانهای رسانه ای
یک فایل پاورپوینت شامل 25 اسلاید
دانلود ترجمه مقاله پایداری سازمانهای غیردولتی یا (NGO) های اعتباری در بازار مالی روستایی: تجزیه و تحلیل SWOT بر DAYBANG ؛ یک مقاله خوب برای رشته مدیریت است که در 18صفحه ترجمه شده و مهیای دانلود است.
چکیده: هدف- هدف از این مقاله تجزیه و تحلیل پایداری اعتباری سازمان های غیر دولتی (NGO ها) مانند DAYBA می باشد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد- این مقاله جزئیات عواملی از طریق وب بررسی و توصیف می کند که DAYBANG نیز از تجزیه و تحلیل SWOT استفاده می کند.
یافته ها- با استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT یافت می شودکه اطلاعات مشخص،سیستم امتیاز دهی اعتباری، و قانونی از راه اندازی اعداد بزرگ توسط DAYBANG کاهش خواهند یافت که براطلاعات نامتقارن نیز تاثیر گذار می باشد در حالیکه به انتخاب نامساعد و کاهش دهندگی هزینه های تراکنش منجر خواهد شد، در حالیکه ریسک عملیاتی و مخاطرات اخلاقی، نقاط ضعف هستند که باید از میان برداشته شوند، WT ، WO ، ST ، SO استراتژی های شایسته ای هستند که در نظر گرفته می شوند.
اصالت / ارزش – تحقیق و پژوهش های امور مالی غیر رسمی بر وام های میان بستگان، دوستان و رباخواران ترک دارند. تعداد کمی از مقالات، اگرچه بررسی هایی بر سازمان های غیر دولتی اعتباری (NGO) ها دارند. DAYBANGبه تازگی در حال ظهور CNGO می باشد. که منافع عمومی وسیعی به دلیل عملیاتی کردن بسته های نرم افزاری (پلت فرم) وب منجر می شود. این مقاله، مشخصه های عملکردی ان را با استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT را فشار می سازد که پژوهش در زمینه امور مالی غیر رسمی گسترش می یابد.
واژه های کلیدی: چین، اعتباری، وام ها، اینترنت، مناطق روستایی، بازارهای مالی، سازمان های های غیر دولتی، توسعه پایدار، بازار های روستایی، تجزیه و تحلیل SWOT ، DAYBANG .
۱ مقدمه : به طور کلی پذیرفته می شود که موسسات مالی غیر رسمی، وام اساسی را برای کشاورزان در مناطق روستایی چین فراهم می کنند که منشاء ان در بازارهای مالی روستایی نا تمام می باشد. که در درجه اول بنیادی از موسسات مالی رسمی در مدت زمان طولانی از مناطق روستایی در معرض خطر اجتناب می کنند. دو نوع اصلی در بازار مالی روستایی وجود دارد که نیاز به انتقادی ارزیابی شده دارد. اول آنکه وام ها از سوی افرادی بستگان، همسایگان، دوستان ورباخواران گرفته می شود که بر خطر امتیاز دهی اعتباری ضعیف کشاورزان به واسطه نرخ بالا بهره و اعتبار فضاکنترل می شوند. وام دهندگان رباخوار می توانند نرخ بهره بالاتری را هزینه کنند از نیرو می توانند سود بیشتری را ایجاد نمایند. بستگان و همسایگان نیز انگیزه هایی دارند از آن جایی که آنها می توانند احترام و مزایای استفاده از وام گیرندگان را دریافت کنند. در واقع، وام گیرندگان نمی خواهند به طور پیش فرض از نظر ذهنی و حتی شرایط عینی بدتری داشته باشند زیرا انها یکدیگر را در میان وام دهندگان و وام گیرندگان می شناسد. و مفهوم سلیسی برای قرار گیری ارزش بازار بر تراکنش فراتز از تجمع حسن نیت، سرمایه اجتماعی و روابط متقابل وجود ندارد (تروی و همکارانش سال ۲۰۱۰) دومین نهاد های غیر رسمی مردمی، سازمان های غیر دولتی هستند که اجازه می دهند کشاورزان از وام دهندگان رسمی و وام دهندگان پیش پیشین حذف شوند. به طور کلی، سازمان های غیر دولتی توسط سازمان های خیریه، افراد و برنامه هایی راه اندازی می شوند که توسط بانکهای جهانی وسایر موسسات مالی بین المللی ارائه می گردند.
چکیده:
جریان تحولات اجتماعی به سوی جامعه مدنی با تاسیس سازمانهای دولتی همراه بوده است. جوامع امروزی زمانی به توسعه دست مییابند که همه افراد در اداره امور مشارکت داشته و روابط فیمابین محکمی بین آنها برقرار باشد. نظریهپردازان توسعه بر این باورند که سازمانهای دولتی میتوانند با توانمندسازی و واردکردن کارکنان در پروسه تصمیمگیری، مشارکت و همچنین گسترش و بهبود روابط رسمی و غیررسمی بین کارکنان، تعهد آنان را در قبال جامعه و سازمان افزایش دهند. در پژوهش انجام شده به بررسی تاثیر روابطاجتماعی که از آن به عنوان سرمایهاجتماعی نام برده میشود، بر تعهدسازمانی کارکنان پرداخته شده است. مهمترین عاملی که بر این پدیده تاثیر میگذارند عواملی هستند که روابط اجتماعی را متاثر میکنند. تعهدسازمانی کارکنان نیز اهمیت فراوان دارد چرا که با وجود تعهدسازمانی در محیط کار افراد قادرند به دور از تعارضات رفتاری عمل کنند، و این روند با وجود سرمایهاجتماعی ممکن میشود. محتوای سرمایه اجتماعی شامل ارزشها، هنجارها و پیوندهای اجتماعی است که در روابط اجتماعی شکل میگیرد. بدین طریق افراد قابلیتهای خود را افزایش میدهند و از حمایتهای محیطی و اجتماعی موجود در شبکههای اجتماعی- ارتباطی خود برخوردار میشوند.
در این تحقیق، نظریههای مختلف سرمایهاجتماعی را مورد مطالعه قرار گرفته است. بهویژه نظریه نهاپیت و گوشال در مورد مدل سه بعدی که در مورد سرمایهاجتماعی ارائه شده است. سرمایهاجتماعی دارای سه بعد ساختاری، شناختی و ارتباطی است که تاثیر هر یک از این ابعاد بر روی تعهد سازمانی کارکنان که از مدل آلن و مییر برگرفته شده است، مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج به دست آمده نشان میدهد که رابطه معناداری بین سرمایه اجتماعی و ابعاد ساختاری و ارتباطی سرمایه اجتماعی بر تعهدسازمانی کارکنان وجود دارد ولی بعد شناختی هیچگونه رابطهای با تعهدسازمانی کارکنان ندارد.
مدیریت به عنوان رشته ای مجزا و متفاوت، پس از انقلاب صنعتی به وجود آمد. دامنه نقش و تئوری های اساسی آن در طی سالیان تغییر کرده. اما مقصود آن – حصول اطمینان از دستیابی به هدفهای موسسه یا سازمان و به حداکثر رساندن بهره وری و کارایی همچنان باقی مانده است .
مدیریت
عبارت است از کارکردن با و از طریق دیگران برای رسیدن به هدفهای سازمان و هدف های کارکنان.
مدیریت هنر انجام امور به وسیله دیگران، جهت نیل به اهداف یک سازمان می باشد.
تاکید این تعریف :
در این تعریف به سه نکته تاکید شده است.
سازمان و نیاز به مدیریت
بیشتر مردم عضو یک سازمان هستند، مثل دانشکده، تیم ورزشی، یک گروه موسیقی ، برخی از این سازمانها به صورت رسمی سازمان یافته اند – شرکتهای بزرگ اقتصادی، سازمانهای آموزشی ( دانشکده ها ) و بعضی ها ساختار غیر رسمی دارند، مثل یک تیم فوتبال محلی، حال سازمانها چه رسمی باشند چه غیر رسمی ، از افرادی تشکیل می شوند که گرد هم می آیند و گروه تشکیل می دهند. زیرا آنها منافع خود را در این
می بینند که همکاری کنند و در جهت تامین یک هدف مشترک به پیش بروند . . . بنابراین هدف [1] یا مقصود یکی از ارکان رسمی هر سازمانی است . هدف ها متفاوتند – مثل پیروزی در یک مسابقه، سرگرم کردن مردم، فروش یک کالا. و هر سازمانی برای تامین هدف دارای یک روش است که آن را برنامه [2] می گویند. برنامه به صورت چگونگی آماده سازی یک تیم، تبلیغ یک محصول. پس بدون برنامه نمی توان کاری کرد.
141 صفحه
نوع فایل word
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده[1] سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن[2] را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند[3].
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات ونارساییهایی که موضوع سازمانهای یادگیرنده را احاطه کرده است، در این مقاله کوشش شده تا ضمن تشریح مفاهیم و موازین عملی و کاربردی آنها نیز حتی المقدور تبیین و ارائه گردد.
سازمانهای یادگیرنده
یادگیری را به گونه مختلف تعریف کرده اند، اما در تمامی این تعاریف تغییر رفتار به عنوان اساسی ترین رکن قلمداد گردیده است. یادگیری فرایندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر می یابد و به گونه های دیگر عمل می کنند. بدین ترتیب فرایند یادگیری هنگامی تحقق می یابد که تغییری در رفتارها و عملکرد افراد مشاهده شود.
گاهی مستقیما قابل مشاهده اند و گاهی به طور غیر مستقیم احساس می شوند از این رو تغییر در ادراکات، نحوه تفکر و به خاطر سپردن و تشخیص افراد هم در دایره آثار یادگیری قرار می گیرد[4].
سازمان یادگیرنده نیز در فراگیری از همین تعریف تبعیت می کند، بدین معنی که چنین سازمانی در طول زمان تغییر می کند و عملکرد هایش متحول می شوند. سازمان یادگیرنده سازمانی است که عملکردهایش پس از طریق آگاه کردن بهتر، بهبود می یابد و اصلاح می شود[5] و از طریق فرایند ارتباط دامنه رفتارهای بالقوه اش را تغییر می دهد و تأثیر می بخشد[6]. سازمان ها زمانی یادگیرنده و دانش آفرین شمرده می شوند که بتوانند استنباطاتی را از تاریخ و تجربیات خود را بخاطر بیاورند و آنها را به صورت کاربردی راهنمای رفتارهایشان قرار دهند[7]