سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق نظریه اشتباه در حقوق مدنی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق نظریه اشتباه در حقوق مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نظریه اشتباه در حقوق مدنی


تحقیق نظریه اشتباه در حقوق مدنی

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:105

فهرست مطالب

مقدمه ۱
بخش اول: اشتباه بطور کلی
فصل اول: تعریف اشتباه ۲
فصل دوم: اقسام اشتباه ۳
فصل سوم: آثار اشتباه و شرایط تأثیر آن ۶
فصل چهارم: موارد حقوقی اشتباه: ۸
مبحث اول: اشتباه در نوع معامله (ماهیت عقد) ۸
مبحث دوم: اشتباه در موضوع عقد ۹
مبحث سوم: اشتباه در شخص طرف عقد ۱۲
مبحث چهارم: اشتباه در قیمت مورد معامله: ۱۵
مبحث پنجم: اشتباه در جهت یا علت معامله ۱۶
مبحث ششم: اشتباه در انگیزه یا داعی ۱۷
فصل پنجم: موارد غیر حقوقی اشتباه ۱۸
الف- اشتباه ناشی از جهل به قانون ۱۸
ب- اسنادی که اشتباهاً امضاء میشود ۱۸
بخش دوم: بطلان عقد در اثر اشتباه ۲۰
فصل اول : مفهوم بطلان و خصائص وویژگی های آن ۲۱
مفهوم بطلان و خصائص و ویژگیهای آن
مبحث اول: تعاریف و مفاهیم ۲۱
گفتار اول: مفهوم کلی لغوی و اصطلاحی بطلان ۲۲
بند اول: مفهوم لغوی و اصطلاحی بطلان در حقوق ایران ۲۲
گفتار دوم: مقایسه مفهوم بطلان بامفاهیم مشابه
بند اول: عقد باطل و عقد فاسد ۲۸
بند دوم: بطلان عقد و انفساخ آن ۳۴
بند سوم: مقایسه عقد باطل و عقد قابل فسخ ۴۰
بند چهارم: مقایسه عقد باطل و عقد غیر نافذ ۴۲
بند پنجم: مقایسه بطلان عقد و عدم قابلیت استناد ۵۵
مبحث دوم: خصائص و ویژگیهای بطلان در قراردادها به طور کلی ۵۹
گفتار اول: مختصات وویژگیهای بطلان ۵۹
بند اول: فقدان اثر تملک در قرارداد باطل ۵۹
بند دوم: اثر قهقرائی بطلان ۶۳
بند سوم: عدم تأثیر اجازه بر عقد باطل ۶۵
بندچهارم: عدم تغییر وضعیت عقد باطل به عقد صحیح ۶۶
گفتار دوم: خصائص و ویژگی های بطلان دربرخی از قراردادها ۷۰
بند اول: ویژگی های بطلان در قرارداد نکاح ۷۰
بند دوم: ویژگی های بطلان در قراردادهای احتمالی ۷۶
فصل دوم: بطلان قرارداد بواسطه اشتباه ۸۰
منابع و مأخذ ۹۶

فهرست منابع

منابع فارسی:

۱-    حقوق مدنی: تالیف آقای دکتر حسن امامی، جلد اول، چاپ چهارم.

۲-    حقوق مدنی: تالیف آقای دکتر ناصر کاتوزیان، جلد اول، (مقدمه اموال- کلیات- قراردادها).

۳-    حقوق مدنی: تالیف دکتر مصطفی عدل (منصورالسلطنه) چاپ هفتم.

۴-    تاثیر اراده در حقوق مدنی: تالیف دکتر جعفری لنگرودی.

۵-    حقوق مدنی: تالیف استاد محمد بروجردی عبده.

۶-    امامی، دکتر سید حسن، حقوق مدنی، جلد:( ۱،۲،۵) چاپ چهارم، انتشارات اسلامیه، سال ۱۳۶۳ هـ . ش.

۷-    امیری قائم مقامی، دکتر عبدالمجید، کلیات حقوق تعهدات، جلد (۱)، چاپ اول، نشر میزان، تهران، بهار ۱۳۷۸٫

۸-    بروجردی، عبده، محمد، مجموعه حقوق، شماره ۴، سال ۱۳۱۶٫

۹-    جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، دائره المعارف حقوق مدنی و تجارت، جلد اول، چاپ مشعل آزادی، ۱۳۵۷٫

۱۰-جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، چاپ بنیاد راستا، خرداد ۱۳۶۶٫

۱۱-جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، مسبوط در ترمینولوژی، چاپ اول، چاپ احمدی، تهران ۱۳۷۸٫

۱۲-جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، حقوق اموال، چاپ اول، چاپ گنج دانش، تهران ۱۳۶۸٫

۱۳-جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، وصیت و ارث، چاپ دوم، چاپ دانشگاه تهران، تیرماه ۱۳۷۰٫

۱۴-جوان، دکتر موسی، مبانی حقوق، جلد (۲)، چاپ رنگین، تهران ۱۳۲۷ هـ .ش.

۱۵-حسینی، سید محمدرضا، قانون مدنی در رویه قضائی، چاپ اول، چاپ محمد، سال ۱۳۷۹٫ هـ . ش.

۱۶-خلعتری، امیرارسلان، حقوق تجارت، مطبعه اطلاعات، تهران ۱۳۱۲ هـ . ش.

۱۷-ذوالمجدین، زین العابدین، فقه و تجارت، انتشارات دانشگاه تهران، تهران ۱۳۲۶٫

۱۸-ستوده تهرانی، دکتر حسین، حقوق تجاترت، جلد چهارم، نشر دادگستر، تهران ۱۳۷۴٫

۱۹-سنگلجی، محمد، کلیات عقود و ایقاعات، اپ چهارم، مهر ۱۳۷۴٫

۲۰-شهیدی، دکتر مهدی، حقوق مدنی «اصول تشکیل قراردادها و تعهدات»، جلد اول، چاپ اول، نشر حقوقدان، تهران ۱۳۷۷٫

۲۱-شهیدی، دکتر مهدی، حقوق مدنی «اصول قراردادها و تعهدات»، جلد دوم، چاپ اول، عصر حقوق، تهران ۱۳۷۹٫

۲۲-شایگان، دکتر سیدعلی، حقوق مدنی، به کوشش محمد رضا بندرچی، چاپ اول، تهران ۱۳۷۵٫

۲۳-صفایی، دکتر سید حسین و قاسم راده، دکتر سید مرتضی، حقوق مدنی «اشخاص و مهجورین»، چاپ چهارم، انتشارات سمت، تهران ۱۳۷۸٫

۲۴-صالحی، محمد و دکتر جانعلی، حقوق زیان دیدگان و بیمه اشخاص ثالث، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، بهمن ۱۳۷۲٫

۲۵-عدل، مصطفی منصور السلطنه، حقوق مدنی، چاپ هشتم، چاپخانه گلشن، تهران۱۳۵۴٫

۲۶-عمید،‌دکتر موسی، تقریرات وصیت، به کوشش سهراب امینیان، چاپ تهران.

۲۷-عابدیان، دکتر میرحسین، شروط باطل و تأثیر آن در عقد، چاپ اول، ققنوس، تهران ۱۳۷۹٫

۲۸-قائم مقام فراهانی، محمد حسین، حقوق تجارت «ورشکستگی و تصفیه، انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۶۸٫

۲۹-کاتبی، حسینقلی، حقوق تجارت، چاپ دوم، انتشارات کتاب فروزان، ۱۳۶۴٫

۳۰-کاتوزیان، دکتر ناصر، تحولات حقوق خصوصی، مجموعه مقالات اهدائی به استاد سید حسن امامی، انتشارات دانشگاه تهران، شماره ۱۲۷۲، تهران ۱۳۲۹٫

۳۱-کاتوزیان، دکتر ناصر، حقوق مدنی «خانواده»، چاپ اول، انتشارات دادگستر، پائیز ۱۳۷۹٫

۳۲-کاتوزیان، دکتر ناصر، نظریه عمومی تعهدات، چاپ اول، نشر یلدا، زمستان ۱۳۷۴٫

۳۳-کاتوزیان، دکتر ناصر، حقوق مدنی «قواعد عمومی قراردادها»، جلد (۱،۲،۳،۴)، چاپ چهارم،‌ انتشارات بهمن برنا، تهران ۱۳۷۴٫

۳۴-کاتوزیان، دکتر ناصر، حقوق مدنی «وصیت در حقوق مدنی ایران»، چاپ کانون وکلا، تهران ۱۳۶۹٫

۳۵-کاتوزیان، دکتر ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی، جلد اول، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، تهران ۱۳۴۴ هـ . ش.

۳۶-کاتوزیان، دکتر ناصر، حقوق مدنی «معاملات معوض عقود تملیکی «بیع، معاوضه، اجاره، قرض»، چاپ ششم انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، انتشارات مدرس، تهران ۱۳۷۴٫

۳۷-کاتوزیان، دکتر ناصر، عقود معین، مشارکتها و صلح، عطایا، انتشارات بهنشر، تهران ۱۳۷۴٫

۳۸-کاتوزیان، دکتر ناصر، حقوق مدنی «الزامهای خارج از قرارداد ضمان قهری»، جلد اول (مسئولیت مدنی)،چاپ دانشگاه تهران، زمستان ۱۳۷۴٫

۳۹-کاتوزیان، دکتر ناصر، اعتبار امر قضاوت شده در دعاوی مدنی، چاپ پنجم، نشر دادگستر، تابستان ۱۳۷۶٫

۴۰-کاتوزیان، دکتر ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی، اعمال حقوقی «قرارداد ایفاع»، چاپ اول، بی جا، شرکت انتشار و شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۰ هـ . ش.

۴۱-محقق داماد، دکتر سید مصطفی، قواعد ففه، بخش مدنی، چاپ سوم، انتشارات سمت، پائیز ۱۳۷۹٫

۴۲-میرشفعیان، مهدی، راهنمای طرح دعوی (۲)، دادخواستها و قرارها و احکام، چاپ دوم، نشر دادگستر، بهار ۱۳۷۷٫

۴۳-محمدی، دکتر ابوالحسن، قواعد فقه، چاپ اول، نشر یلدا، پائیز ۱۳۷۳٫

۴۴-میر محمد صادقی، دکتر حسین، مروری بر حقوق قراردادها در انگلستان، ترجمه از کتاب مروری بر حقوق قراردادهای انگلستان رابرت و اکسبری، چاپ اول، نشر حقوقدان، زمستان ۱۳۷۷٫

ب: مقالات و جزوات و پایان نامه ها

۴۵-  درودیان، دکتر حسنعلی، تقریرات درس متون به زبان فارسی، نیمسال دوم، ۸۰-۷۹٫

۴۶- درودیان، دکتر حسنعلی، تقریرات درس حقوق مدنی (۳)، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.

۴۷- سلجوقی، محمود، عنصر جهت در تعهدات و معاملات، مجله کانون وکلای دادگستری، ۷۴-۷۳٫

۴۸- شهیدی، دکتر مهدی، جزوه حقوق مدنی (۳)،دانشگاه شهید بهشتی تهران، نیمسال اول ۷۴-۷۳٫

۴۹- صادقی نشاط، دکتر امیر، بیع کالی به کالی، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، بهار ۱۳۷۹٫

۵۰- صفایی، دکتر سید حسین، نظریه جهت در قراردادها(۱)، جهت در حقوق فرانسه، نشریه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشکده تهران، شماره ۸، ۱۳۵۰ هـ . ش.

۵۱- صفایی، دکتر سید حسین، اشتباه در شخص طرف قرارداد در حقوق ایران و فرانسه، نشریه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره ۴، ۱۳۴۹ هـ .ش.

۵۲- طباطبائی، دکتر علیمحمد، بطلان و انحلال و فسخ، مجله کانون وکلاء، سال پنجم، شماره ۳۹ .

۵۳- عالمی، شمس الدین، تحلیل یک جریان قضایی مربوط به امر ورشکستگی، مجله حقوقی وزارت دادگستری سال بیستم، تهران ۱۳۵۷٫

۵۴- قاسم زاده، دکتر سید مرتضی، تاثیر متقابل تسلیم، فصلنامه دیدگاههای حقوقی، دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری، سال سوم، بهار ۱۳۷۷٫

۵۵- کاتوزیان، دکتر ناصر، رفع تعارض قوانین و اجرای قوانین کیفری خفیف تر، مجله حقوقی وزارت دادگستری شماره ۱۰، آبانماه ۱۳۵۴٫

۵۶- لواسانی، محمود، انواع بطلان در حقوق مدنی فرانسه، مجله کانون وکلاء، شماره ۱۲، سال ۱۶، مهر و پائیز ۱۳۴۳٫

۵۷- موسوی بجنوردی، سید محمد، قاعده اقدام، مجله دیدگاههای حقوقی، نشریه دانشکده علوم قضائی و خدمات اداری.

۵۸- موسوی بجنوردی، سید محمد، آیا نهی در معاملات موجب فساد است یا نه؟ فصلنامه حق، شماره سوم، سال ۱۳۵۵٫

 

کتابهای خارجی:

۱-             منابع و مآخذ عربی

۵۹- انصاری، شیخ مرتضی، مکاسب، بمطبعه الاطلاعات، طبع فی التبریز، ربیع الآخر ۱۳۷۵٫

۶۰- اصفهانی، محمد حسین، کتاب الاجاره، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۵، ه.ق

۶۱- البحرانی، یوسف ، الحدائق الناصره فی احکام العتره الطاهره، المجلد (۲۱)،بی جاء دارالکتب الاسلامی، بی تا.

۶۲- بهجت بدوی، الدکتور حلمی، مجله القانون و الاقتصاد، لبحث فی الشئون القانونیه و الاقتصادیه من الوجهه المصریه، السنه الثالثه، العدد الثالث، ذوالخجه سنه ۱۳۵۱- مارس سنه ۱۹۳۳٫

۶۳- الجزایری، عبدالرحمن، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، المجلد (۳)، الطبعه اسابعه، بیروت. دار ایحاء التراث العبری ، ۱۹۸۶، م

۶۴- الحسینی العاملی، محمود جواد، متفاح الکرامه فی شرح القواعد العلامه، المجله (۶) موسسه آل بیت.

۶۵-الحسینی جزایری، نعمت الله، فروق اللغات، چاپ نمایندگی فرهنگی ج. ۱٫۱، دمشق ۳۶۵ ه.ش.

۶۶-حرالعاملی،شیخ محمدبن الحسین. وسائل الشیعه، جلد ۱۲، باب ۴۰ از ابواب التجاره، حدیث ۳٫

۶۷-حجازی، دکتر عبدالحی، النظریه العامه للالتزام، الجزء الثانی، مصادر الالتزام، مطبقه نهضه مصر، ۱۹۵۴م

۶۸-حسینی روحانی، محمد صادق، فقه الصادق، جلد شانزدهم، انتشارات دارالکتاب قم، چاپ سوم، ۱۴۱۳ه.ق.

۶۹-الحی، حسن بن یوسف بن المطهر، تذکرالفقهاء، المکتبه المرتضویه، بی تا، تهران، مسأله ۴و۵

۷۰-رستم بازالبنانی، سلیم، شرح المجله، طبعه الثالثه، المطبعه الادبیه بیروت، سنته ۱۹۲۳

۷۱- الزحیلی، وهبه، العقود المسماة فی قانون المعاملات المدنیه الاماراتی و القانون المدنی الاردنی ، دمشق ۱۴۰۷ ه. ق .

۷۲- الذنون، حسن علی، نظریه العامه الالتزام، المجلد(۱)، مصادر الالتزام، بغداد، مطبعه المعارف، ۱۹۴۹٫

۷۳-سنهوری، عبدالرزاق احمد، الوسیط فی شرح القانون المدنی الجدید، نظریه الالتزام بوجه عام، مصادر الالتزام. دارالنهضه العربیه قاهره، ابریل سنه ۱۹۷۵

۷۴- سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر، الشباه و انظایرفی قواعد و فروع فقه الشافعیه، مطبه مصطفی البابی الحلبی، مصر ۱۳۷۸، ه. ش. ۱۹۵۶ م.

۷۵- العاملی جبلی، زین الدین بن علی الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، المجلد (۳). منشورات جامعه النجف الدینیه با تعلیقات سید محمد کلانتر

۷۶- العاملی جبلی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، المجلد (۶٫۳) اطبعه الثانیه، المطبعه پاسدار اسلامی موسسه المعارف اسلامی، ۱۴۱۶ ه. ق.

۷۷- طباطبائی حکیم، سید محسن، مستمسک العروه الوثقی، جزء الثانی العشر، الطبعه الثالثه، مطبعه الاداب، النجف ۱۳۲۹ ه.ق.

۷۸-طباطبائی حکیم سید محسن، العروه الوثقی، مکتب الوجدانی، قم ۱۴۰۰ ه. ق.

۷۹- علامه حلی، تبصره المتعلمین فی احکام الدین نوشته حاج شیخ ابوالحسن شعرائی، کتابفروشی اسلامیه.

۸۰-کاظم خراسانی، آیت ا… شیخ محمد، کفایه الاصول، المجلد (۱) الطبعه السادسه، با حواشی میرزای مشکینی، چاپخانه اسلامیه ،۱۳۶۶

۸۱-کاشانی، ابن مسعود، بدایع الصنایع فی ترتیب الشرایع (المجلد (۷) دارالکتب العلمیه، بیروت ۱۴۰۶ ه.ق

۸۲- محمصانی، دکتر صبحی، قوانین فقه اسلامی، درالتزامات و عقود، جلد دوم، ترجمه جمال الدین جمالی محلاتی، اپ فاروس ایران ، تهران ۱۳۴۷

۸۳-المحقق الثانی، الشیخ علی بن الحسن الکرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، المجلد (۴) الطبعه الاولی،بیروت، موسسه آل البیت (ع) لاحیاء الثراث، ۱۴۱۱ ه.ق ۱۹۹۱ م.

۸۴-الوسیط فی شرح القانون المدنی الجدید (۱): تالیف دکتر عبدالرازق احمد السنهوری.المد جزفی شرح القانون المدنی (۱): تالیف دکتر عبدالمجید الحکیم.

 

منابع و مآخذ به زبان انگلیسی:

 

۸۵-The Low of contract, 2 ed, by G. C. cheshire and C.H. S. Fifoot.

86-Am outline of the law of contract and tort, by G.G.G. Rob1, and John Brooks.

87-Affin, M, Digest of commercial law, the commacial law of france, 4 th edition, 1969.

88-Chitty, contract, general principles, London, 25 th edition, 1983.

89-Thiro, the Law of contract, Edition by G.C. Cheshir and C.H.S. fifoot, London, 1952.

90-Treitel, G.H., The Law of contract, ninth Edition, London 1995

 

منابع و مآخذ به زبان فرانسوی

 

۹۱-carbonnier, Jean, Droit civil, La famils, Lesincapacites, T.2, 1976

92-Marty et Reynaud, Droit civil, T.I, Paris. 1961.

93-MAZEAUD, Henri ET Leon, Lecons de Droit Civil. Tome Premier, Edition mowtch restien, Paris. 1969

 

مقدمه:

برای بحث دربارة اشتباه بهتر است ابتدا مادة ۱۹۰ قانون مدنی را مطالعه نمود چون در این ماده از شرایط اساسی صحت معامله صحبت شده و بند اول آن قصد و رضای طرفین معامله را یکی از شرایط دانسته است.

برای انعقاد هر عقدی طرفین باید قصد و رضا یعنی اراده داشته باشند و آنها نه فقط بایستی اراده خود را بصورت ایجاب و قبول اظهار دارند بلکه رضای طرفین باید موجود باشد. در مورد قصد باید دانست که قصد یا موجود است و یا معدوم.

          بدیهی است که در صورت عدم وجود قصد، معامله باطل خواهد بود ولی رضا ممکن است موجود و در عین حال معلول باشد. طبق مادة ۱۹۹ قانون مدنی، موجبات معلول بودن رضا دو امر است: اکراه- اشتباه.

          این ماده فقط اکراه و اشتباه را موجب عدم نفوذ دانسته است. البته با مطالعة مواد ۴۱۶ و ۴۳۹ قانون مدنی به این نتیجه میرسیم که تدلیس و غبن نیز در نفوذ معامله بی‌تأثیر نیست. منتهی فقط به مغبون حق فسخ میدهد. ولی جای بحث فقط در اشتباه است. زیرا قانون صراحت دارد که اشتباه موجب عدم نفوذ معامله است. پس این را به عنوان یکی از موارد عیوب اراده مورد بحث قرار می‌دهیم.

 

فصل اول

تعریف اشتباه:

واژه اشتباه در زبان حقوقی در زبان حقوقی معنی محدودتری دارد. اشتباه را نویسندگان حقوق مدنی چنین تعریف کرده اند:

«اشتباه تصور نادرستی است که انسان از حقیقت پیدا می‌کند»[۱] و یا:

«تصور غلطی است که انسان از شیئی می‌کند»[۲]

در کتب عربی اشتباه را غلط می نامند. فقهای اسلامی اشتباه را تحت عنوان خطاء، جهل و نسیان نامیده اند.

 

فصل دوم

اقسام اشتباه:

در حقوق ایران اشتباه را از نقطه نظر درجة تأثیر آن در عقد تقسیم بندی کرده اند. یعنی اقسام اشتباه را اشتباه مؤثر و غیرمؤثر در عقد دانسته اند و اشتباه مؤثر را گاهی موجب بطلان و گاهی موجب عدم نفوذ معامله محسوب داشته اند.

طبق نظر موسوم (در کتب عربی) اشتباه بر سه نوع است:

«اشتباهی که موجب بطلان عقد است که آنرا اشتباه مانع نامیده‌اند.

«اشتباهی که بطور نسبی موجب بطلان عقد است (قابل بطلان).

«اشتباهی که تأثیری در صحت عقد ندارد.

اشتباه نوع اول را در سه مورد دانسته اند:

«اول در ماهیت عقد- دوم در مورد معامله- سوم در سبب معامله. دکتر السهنوری در کتاب خود اشتباهی را که هنگام پیدایش اراده صورت نگرفته و اراده را معیوب نمی‌سازد ولیکن به هنگام نقل آن صورت بگیرد یعنی ارادة حقیقی با ارادة انسانی متفاوت داشته باشد اشتباه در نقل نامیده است. و نوع دیگر اشتباه را که بهنگام تفسیر اراده صورت می‌گیرد، اشتباه تفسیری دانسته است.

در حقوق انگلیسی اشتباه را به نوعی دیگر تقسیم کرده و آنرا سه قسم دانسته اند:

«اشتباه مشترک»

«اشتباه متقابل»

«اشتباه یک جانبه»

بعضی از نویسندگان اشتباه مشترک را همان اشتباه متقابل دانسته اند.

الف- اشتباه مشترک:

این اشتباه در موردی است که طرفین معامله هر دو اشتباه مشابهی مینمایند. هرکدام از آنها قصد طرف دیگر را میداند و آنرا قبول می‌کند و هر دو در مسائل اصلی و اساسی عقد اشتباه می‌کنند. برای مثال مورد معامله اتومبیلی باشد که از بین رفته (در حین عقد) درحالیکه طرفین آنرا موجود تصور کنند.

ب) اشتباه متقابل:

وقتی است که طرفین به قصد یکدیگر پی نبرده و هر کدام مقصود خود را می‌فهمند. مثلاً شخص الف پیشنهاد فروش اتومبیلی را می‌کند که ولی شخص ب تصور می‌کند که پیشنهاد راجع به اتومبیل وی لیکن از مدل دیگر می‌باشد. در چنین صورتی علیرغم وجود اراده، تطابق واقعی بین پیشنهاد و قبول وجود نداشته و درنتیجه معامله ضرورتاً باید باطل باشد.

ج) اشتباه یک جانبه:

در این نوع اشتباه که اشتباه به معنای واقعی است فقط یکی از طرفین در اشتباه بوده و طرف دیگر نیز از این امر آگاه می‌باشد. مثلاً هرگاه شخص الف توافق به خرید نقاشی بخصوصی از شخص ب بنماید. به تصور اینکه اصل است اما درواقع بدل و کپی آن باشد. اگر ب نسبت به تصور اشتباه الف جاهل باشد مورد از موارد اشتباه متقابل خواهد بود ولی اگر او بداند اشتباه یک جانبه خواهد بود.

در مورد این اشتباه نیز توافق واقعی بین ایجاب و قبول وجود نداشته درنتیجه معامله فاقد اثر می‌باشد.

 

تفاوت بین اشتباه متقابل و اشتباه یک جانبه:

تشخیص بین این دو اشتباه است. اگرچه مسئله‌ای که در این دو مطرح میشود شبیه می‌باشد. لیکن روش رسیدگی تفاوت دارد.

اگر اشتباه متقابل عنوان شود رسیدگی قضائی جنبة موضوعی داشته ولی اگر اشتباه یک جانبه عنوان شود رسیدگی جنبة شخصی خواهد داشت.[۳]

 

فصل سوم

آثار اشتباه و شرایط تأثیر آن:

الف- آثار اشتباه:

اشتباه در معامله گاهی موجب بطلان و گاهی نیز موجب عدم نفوذ عقد می‌باشد و در بعضی موارد نیز به مشتبه حق فسخ می‌دهد و گاهی نیز موثر در عقد نبوده و حقی برای طرف ایجاد نمی کند.

در مورد اثر اشتباه متقابل و یک جانبه درکا من لوو انصاف باید افزود که اشتباه متقابل در کا من لوفی النفسه موجب بی اعتباری قرارداد نمیشود. دادگاه به این مسئله رسیدگی کرده و تصمیم می‌گیرد و برای اخذ تصمیم به نیات طرفین توجه نمی‌کند چون از این جهت در هر حال رضایت واقعی وجود ندارد. دادگاه شخص ثالث معقولی را در نظر میگیرد و می بیند که آیا شخص مزبور از رفتار آنان چه استنباطی کرده و توافق آنها را به چه معنی گرفته است. قاضی بلاک برن میگوید: اگر کسی هر قصدی که داشته باشد طوری رفتار کند که یک شخص ثالث معقول چنین پندارد که او با شرایط طرف دیگر موافق میباشد این شخص با چنین رفتارش متعهد خواهد بود و معامله بقوت خود باقی خواهد ماند. بنابراین در چنین حالتی دادگاه با وجود یک اشتباه مهم قرار داد را نسبت به طرفین الزام آور خواهد شناخت و قرارداد صوری به قوت خود باقی میماند.

در سیستم انصاف نیز قرارداد صرفاً باستناد اشتباه متقابل فاقد اثر نمی‌باشد بلکه دادگاه درباره مفهوم تعهد تصمیم گرفته و به طرف هم حق فسخ نمیدهد و انصاف از این جهت از قانون پیروی می‌کند.

اشتباه یک جانبه که اغلب به صورت اشتباه در شخصیت می‌باشد در کامن لو در صورتی موجب بی اعتباری قرارداد است که مدعی اشتباه برای رهائی از تعهدی که کرده مسائلی را ثابت کند که در بحث مربوط در اشتباه در شخصیت خواهد آمد.

اگر اشتباه یک جانبه در شرایط اساسی معامله باشد موجب بی اعتباری قرارداد خواهد بود.

دادگاههای انصاف به پیروی از قانون این اشتباه را موجب بطلان قرارداد نمیداند لیکن دادگاه در رسیدگی به دعوی از صدور حکم الزام به انجام تعهد خودداری می‌کند یعنی بدین ترتیب متعهد مجبور به انجام تعهد نمیشود.[۴]

ب- شرایط تأثیر اشتباه:

اشتباه در صورتی از عیوب رضا محسوب میشود که دارای دو شرط باشد:

۱-    در صورتی که ثابت شود که اگر طرفی که اشتباه کرده به حقیقت واقف بود، آن معامله را انجام نمیداد.

۲-    اشتباه باید در قصد مشترک طرفین مؤثر باشد.

اشتباه باید در امری باشد که عرفاً از صفات اساسی عقد باشد یا یکی از طرفین آن صفت را اساسی اعلام کند و معامله بر مبنای آن واقع شود.[۵]

بنابراین با جمع این شرایط است که اشتباه مؤثر در عقد واقع میشود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نظریه اشتباه در حقوق مدنی

دانلود مقاله بررسی اشتباه در موضوع قرارداد

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله بررسی اشتباه در موضوع قرارداد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

- عقود معین ونامعین : عقودی که در قانون صراحتاً بیان گردیده عقود معین وعقودی که در قانون ناشی از آن نیامده و در عرف هستند عقود نامعین نام دارند (موضوع ماده 10قانون مدنی )

 

2- عقود جایز ولازم : عقود جایز عقودی هستند که خود به خود هر یک از طرفین به تنهایی در هر وقت که اراده کنند حق فسخ معامله دارند ولو اینکه در آن شرطی هم نشده باشد مثلاً در عقد ذکرحق فسخ نشده باشد مثل عقد وکالت ویا مثل عاریه (گرفتن مال کسی برای اینکه از آن استفاده شود) که این نیز عقدی جایز است .
عقود لازم عقودی هستند که هیچ وجه نمی توان برخلاف آن عمل کرد وآن را فسخ نمود مگر در محدوده خیارات.
در واقع فرق فسخ در عقد لازم با عقد جایز در این است:
که در فسخ حتماً بایستی در عقد لازم شرط شده باشد در حالی که در عقد جایز قانون گذار به طور طبیعی این حق را برای طرفین پیش بینی کرده است و مهمتر اینکه علاوه بر اینکه در عقود جایز حق فسخ وجود دارد در بعضی از موارد عقود جایز خود به خود از بین می رود مثل فوت،جنون و سفیه هر کدام از طرفین – فرق فسخ با انفساخ در این است که انفساخ حالت خود به خود دارد : قابل ذکر اینکه در عقود خیاری (عقود لازم )حق فسخ وجود دارد نه انفساخ .
• بعضی از عقود نسبت به یک طرف جایز ونسبت به طرف دیگر حالت لازم را دارد مثل عقد رهن که راهن در آن لازم ونسبت به مرتهن حالت جایز را دارا می باشد .

• 3- عقود معلق و منجز : عقود معلق عقودی هستند که خود عقد یا آثار آن منوط بر تحقق امری شود ،حالت اول را تعلیق در انشاء یعنی خود اراده و حالت دوم را تعلیق در منشاء گویند تعلیق در انشاء باطل است مثلاً گفته شود اگر در دانشگاه قبول شوی اتومبیل به تو تعلق میگیرد در این نوع ، عقد هنوز صورت نگرفته است . زیرا هنوز اراده ای صورت نگرفته است .

• اما تعلیق در منشأ صحیح است زیرا در این نوع ، عقد به وجود آمده است اما آثار آن هنوز تحقق نیافته است قانون ایران در مورد صحت و بطلان این دو ساکت است و آن را فقط در مورد نکاح وضمان باطل می داند (ماده 185 قانون مدنی)

• عقود منجز عقودی هستند که در آن هم عقد صورت می گیرد و هم آثار آن
• عقد خیاری عقد لازمی است که شرط خیار در آن وجود داشته باشد یعنی برای یک یا دو طرف برای مدت معین حق فسخ وجود داشته باشد .

• 4- عقوى عینی و غیر عینی : عقوى عینی عقودی هستنى که علاوه بر قصد و رضای طرفین قبض (تصرف مورد معامله ) هم از شرایط صحت معامله است مثل وقف ، رهن ، اما در عقود غیر عینی غیر از قصد و رضای طرفین قبض صورت نمی گیرد مثل بیع .

• 5- عقود تملیکی عهدی : عقودی که در آن مالکیت وجود داشته باشد عقد تملیکی نام دارد مثل اجاره که مالکیت منافع در آن صورت می گیرد . البته به محض اینکه عقد منعقد شد مالکیت ها جا به جا می شود مثلاً پس از عقد بیع بایع مالک ثمن ومشتری مالک ملک می شود . موضوع بعضی از عقود مالکیت نیست بلکه تعهد می باشد که به این عقود ،عقود عهدی می گوییم مثل قرارداد های پیمانکاری .

6- عقود رضایی وتشریفاتی : عقود رضایی عقودی هستند که با توافق طرفین عقد کامل می شود مثلعقد نکاح یا اجاره به عقودی که در آن یک سری عملیات اضافی صورت می گیرد تا آن موجب صحت آن شود عقود تشریفاتی گویند مثلاً برای حکم طلاق باید دو نفر شاهد وجود داشته باشد وجود این دو شاهد عملی تشریفاتی است ( ایقاع تشریفاتی ) از نظر عده ای بیع اموال غیر منقول تشریفاتی محسوب نمی شود زیراعلاوه بر توافق نیاز به ثبت نیز دارد اما از نظر حقوقی تشریفاتی محسوب نمی شود زیرا از قبل عقد وآثار آن تحقق یافته است

 

اکراه در عقود
اِکراه: وادار کردن دیگرى بر انجام دادن کارى بدون رضایت و رغبت و یکى از عناوین ثانوى فقه
اکراه از ریشه «ک ـ ر ـ ه» و این ماده در لغت به معانى گوناگونى آمده است؛ از جمله: 1. ناپسند داشتن[1]، بر این اساس به آنچه ناپسند است مکروه و پسندیده را محبوب مى‌نامند. 2. زشت بودن[2]، بر این پایه به آنچه زشت است کریه (قبیح) مى‌گویند. 3. مشقت داشتن.[3] 4. اِبا و خوددارى کردن.[4]
اکراه در اصطلاح، عبارت است از وادار کردن انسان با تهدید به انجام دادن یا ترک کارى که از آن ناخرسند است.[5]برخى در تکمیل معناى آن نکته‌اى را افزوده و آن را به وادار کردن انسان بر آنچه طبعاً یا شرعاً از آن ناخرسند است تعریف کرده‌اند.[6] این عمل گاهى به حق انجام مى‌گیرد؛ مانند وادار کردن محتکر به فروش کالاى احتکار شده یا الزام معسر به فروش ملک خود براى اداى حقوق بدهکاران از سوى حاکم شرع، و گاهى به ناحق صورت مى‌گیرد؛ مانند اکراه شخص بر انجام فعلى حرام یا ترک فعلى واجب یا ایجاد عقد یا ایقاعى خاص از سوى شخص ظالم.[7]
اکراه داراى سه رکن است: 1. مُکْرِه (وادار کننده). 2. مُکْرَه (وادار شده). 3. مُکْرَهٌ علیه (کارى که به آن وادار مى‌شوند).
اکراه با مفاهیمى دیگر همچون اضطرار* و اجبار از آن جهت که در هرسه، انسان وادار به انجام یا ترک کارى مى‌شود مشترک است؛ اما تفاوتهایى نیز با یکدیگر دارند؛ تفاوت اکراه با اضطرار آن است که در اکراه رضایت باطنى وجود ندارد، بلکه عمل با تهدید و ارعاب انجام مى‌گیرد؛ ولى در اضطرار، اوضاع ویژه اجتماعى، اقتصادى یا حوادث طبیعى فرد را ناگزیر به انجام دادن کارى مى‌کند که در باطن از آن راضى است، ازاین‌رو معامله مُکْرَه باطل و معامله مضطر صحیح است[8]، زیرا معیار صحت معامله تراضى طرفین است: «اِلاّ اَن تَکونَ تِجـرَةً عَن تَراض» (نساء/4،29) و این معیار در مضطر وجود دارد.
تفاوت این دو با اجبار آن است که در اکراه و اضطرار برخلاف اجبار، اراده و اختیار از انسان سلب نمى‌شود؛ مثلا اگر با غلبه و جبر سر روزه‌دار را در آب فرو برند که به کلى از او سلب اختیار شود روزه‌اش باطل نمى‌گردد[9]، چون تحقق مفطر به اراده او نبوده است؛ ولى اگر با اکراه یا اضطرار مرتکب چنین مفطرى شود، چون اراده از وى سلب نشده روزه‌اش باطل است.[10]
قرآن از اکراه با واژه‌ها و تعبیرهایى گوناگون یاد کرده است؛ از جمله واژه «کره» و مشتقات آن که بیش از 40 بار در قرآن به‌کار رفته و در بیشتر موارد معناى لغوى آن قصد شده است؛ مانند: «عَسى اَن تَکرَهُوا شَیــًا و هُوَ خَیرٌ لَکُم» (بقره/2،216 و نیز نساء/4، 19؛ ...) و در برخى آیات به معناى اصطلاحى آن آمده است؛ مانند: «اِلاّ مَن اُکرِهَ و قَلبُهُ مُطمـَئِنٌّ بِالایمـن» (نحل/16،106 و نیز نور/24، 33) و نیز تعبیراتى مانند:«لا تَعضُلوهُنَّ» (نساء/4،19) که به نوعى، به اکراه اشاره دارد. در این آیات ضمن بیان برخى احکام فقهى اکراه، از آثار و پیامدهاى دنیوى و اخروى این عمل نیز سخن به میان آمده، چنان‌که برخى مصادیق اکراه در امتهاى گذشته و اسلام نیز یادآورى شده است.

 

آثار اکراه:
اکراه ویژگى خاصى را در فعل مکلف ایجاد مى‌کند که بر اثر آن آثار تکلیفى و وضعى فعل تغییر مى‌یابد. برخى از آثار اکراه عبارت است از:

 

1. رفع تکلیف:
کارى که براساس حکم اولى حرام است با عروض اکراه (که از عناوین ثانوى است) مباح مى‌شود و نیز با اکراه، تکلیف واجب رفع و مجازات ترک واجب یا انجام حرام از مکرَه برداشته مى‌شود[11]؛ مجازات دنیوى باشد یا مؤاخذه و کیفر اخروى: «مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعدِ ایمـنِهِ اِلاّ مَن اُکرِهَ و قَلبُهُ مُطمـَئِنٌّ بِالایمـنِ» (نحل/16، 106) در این آیه حرمت اظهار کفر آن هم بدترین نوع آن (ارتداد*) برداشته شده است؛ همچنین در آیه 33 نور/24 مى‌فرماید: کنیزان خود را ـ اگر خواهند که پارسا باشند ـ به ستم بر زنا* وادار نکنید: «و لاتُکرِهوا فَتَیـتِکُم عَلَى البِغاءِ اِن اَرَدنَ تَحَصُّنـًا» سپس مجازات آنان را در صورت اکراه برداشته، مى‌فرماید:«و مَن یُکرِههُنَّ فَاِنَّ اللّهَ مِن بَعدِ اِکرهِهِنَّ غَفورٌ رَحیم» این در صورتى است که مقصود از ذیل آیه را آمرزش اکراه شدگان بدانیم[12]؛ نه صاحبان کنیزان، یعنى اکراه کنندگان.

 

2. فساد و بطلان عقود و ایقاعات:
از شرایط صحت عقود و ایقاعات اختیار و رضایت است و معامله‌اى که با اکراه انجام شود باطل است و اثر صحت (لزوم یا جواز) بر آن بار نیست. آیه 29 نساء/4 از تملک و تصرف به ناحق در اموال دیگران نهى مى‌کند: «لا تَأکُلوا اَمولَکُم بَینَکُم بِالبـطِـلِ» و سپس تملک بر پایه تجارت همراه با رضا و رغبت را استثنا مى‌کند:«اِلاّ اَن تَکونَ تِجـرَةً عَن تَراض» تجارت خرید و فروشى است که به قصد سود انجام شود؛ ولى فقها مدلول آیه را به بسیارى از معاملات سرایت داده و گفته‌اند: براساس این آیه در صحت عقد اجاره[13]، جعاله[14]، قرض[15]، مضاربه[16]، مزارعه[17] و مساقات[18] نیز اختیار و رضا شرط است، بنابراین، مفاد آیه این است که اگر معامله‌اى با اکراه و بدون رضایت انجام شود نافذ نیست.
در اینجا پرسشى مطرح است که اگر عقدى با اکراه انجام شد و سپس مُکْرَه رضایت داد آیا معامله صحیح است؟
مشهور فقها چنین عقدى را صحیح دانسته و ضمیمه شدن رضایت به سایر شرایط را کافى مى‌دانند. این موضوع از اطلاق آیه «تِجـرَةً عَن تَراض» نیز استفاده مى‌شود.[19] برخى گفته‌اند: ظاهر «تِجـرَةً عَن تَراض» تجارت مسبّب و ناشى از رضایت است، پس رضایت باید همراه با معامله باشد و در پى آمدن آن کافى نیست و عقدى که از ابتدا فاسد بوده تصحیح‌پذیر نیست و رضایت متأخر در معامله مکره را نمى‌توان با رضایت متأخر در عقد فضولى قیاس کرد، زیرا در عقد فضولى، معامله از هنگام اجازه مالک یعنى ابتداى عقد به او منسوب است؛ ولى در عقد مکره رضایت از ابتدا همراه عقد نبوده و معامله فاسد واقع شده است. رضایت متأخر نیز نمى‌تواند معامله فاسد را تغییر دهد.
از این اشکال پاسخ داده‌اند که تجارت به معناى مصدرى، به مجرد حدوث از بین مى‌رود؛ ولى به معناى اسم مصدرى دوام و استمرار دارد، ازاین‌رو هرگاه در عقد مُکْرَه نیز رضایت حاصل شود، هرچند متأخر باشد، «تجارت از روى تراضى» بر آن صادق است.[20]
البته اکراه به حق از این حکم کلى مستثناست و موجب فساد معامله نمى‌شود، پس اگر حاکم شرع شخص را مجبور به طلاق همسرش کرد یا او را به فروش خانه‌اش وادار ساخت یا محتکر را به فروش اجناس احتکار شده وادار کرد معامله صحیح است.[21]
مواردى از اکراه به حق نیز در قرآن آمده است؛ از جمله: 1. اکراه زنان به واگذار کردن مهریه* خویش در صورت ارتکاب فحشاى آشکار و مسلّم؛ آیه 19 نساء/4 ابتدا از اکراه زنان براى بازپس‌گیرى بخشى از مهریه‌اى که به آنان پرداخت شده نهى مى‌کند: «و لا تَعضُلوهُنَّ لِتَذهَبوا بِبَعضِ ما ءاتَیتُموهُنَّ» سپس موردى را استثنا کرده که اگر آشکارا مرتکب فحشا شدند همسران مى‌توانند آنان را تحت فشار قرار دهند تا مهر خود را بخشیده، طلاق بگیرند: «اِلاّ اَن یَأتینَ بِفـحِشَة مُبَیِّنَة» این کار نوعى مجازات و غرامت در برابر کارهاى نارواى آنان است[22]؛ همچنین قرآن در آیه 229 بقره/2 به شوهران اجازه داده است که مهریه زنان را در صورتى که خوف عدم اقامه حدود الهى وجود داشته باشد از آنان بگیرند: «و لا یَحِلُّ لَکُم اَن تَأخُذوا مِمّا ءاتَیتُموهُنَّ شَیــًا اِلاّ اَن یَخافا اَلاَّ یُقیما حُدودَ اللّهِ فَاِن خِفتُم اَلاَّ یُقیما حُدودَ اللّهِ فَلا جُناحَ عَلَیهِما فیمَا افتَدَت بِهِ» برپا نداشتن حدود الهى را برخى کنایه از ارتکاب فحشا که در آیه قبل بود، دانسته‌اند.[23]
2. اکراه مردم بر پرداخت زکات* از سوى امام مسلمین؛ اطلاق آیه 103 توبه/9 که به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دستور مى‌دهد تا از اموال مردم زکات بگیرد: «خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم و تُزَکّیهِم بِها» شامل موارد عدم رضایت آنان از پرداخت زکات نیز مى‌شود.[24]

 

3. برداشته شدن مجازات:
عملى که کیفر ارتکاب آن حد یا قصاص است، در صورت اکراه، کیفر آن برداشته مى‌شود؛ مثلا کسى که بر سرقت، شرب خمر، زنا و ...[25] اکراه شود مجازات ندارد، چنان‌که از آیه 33 نور/24 استفاده شده که حد زنا از مُکْرَه برداشته مى‌شود[26]: «و مَن یُکرِههُنَّ فَاِنَّ اللّهَ مِن بَعدِ اِکرهِهِنَّ غَفورٌ رَحیم» همچنین حد مرتد بر کسى که بر ارتداد اکراه شده جارى نمى‌گردد[27]: «اِلاّ مَن اُکرِهَ وقَلبُهُ مُطمـَئِنٌّ بِالایمـنِ» (نحل/16،106)؛ لیکن فقها در مسئله قصاص* مى‌گویند: اکراه بر قتل مجوّز قتل نفس نیست و مکرَه بر قتل را مى‌توان قصاص کرد، ازاین‌رو اگر شخصى دیگرى را بر قتل خود اکراه کند که اگر مرا نکشى تو را مى‌کشم قتل اکراه کننده جایز نیست[28]؛ اما در صورت اقدام به عملى کردن تهدید خود بر مُکرَه جایز و بلکه واجب است به عنوان دفاع، اکراه کننده را بکشد.[29]

 

شروط اکراه:
در تحقق اکراه شرایطى معتبر است؛ از جمله: 1. اکراه کننده توان عملى کردن تهدید را داشته باشد، پس اگر از تحقق بخشیدن به تهدید خود عاجز باشد یا مُکْرَه بتواند خود را برهاند، اکراه صدق نمى‌کند.[30]
پیش از جنگ بدر، سران قریش ساکنان مکه را به شرکت در جنگ با مسلمانان واداشتند، با این تهدید که هرکس مخالفت کند خانه‌اش ویران و اموالش مصادره مى‌شود. در پى این تهدید، افرادى که ظاهراً اسلام آورده بودند ولى به جهت علاقه شدید به خانه و زندگى و اموال خود مهاجرت نکرده بودند نیز با مشرکان مکه عازم میدان جنگ و سرانجام کشته شدند.[31] آیه 97 نساء/4 درباره آنان فرود آمد که هنگام قبض روح، فرشتگان از آنها مى‌پرسند: اگر مسلمان بودید چرا در صف دشمن با مسلمانان جنگیدید؟ آنان در پاسخ با عذرخواهى مى‌گویند: ما در زیستگاه خود تحت فشار و تهدید بودیم. فرشتگان عذر آنان را نپذیرفته مى‌گویند: مگر سرزمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید و خود را برهانید:«اَلَم تَکُن اَرضُ اللّهِ وسِعَةً فَتُهاجِروا فیها» در پایان آیه به سرنوشت آنان اشاره مى‌کند که عذر اینان پذیرفته نیست و جایگاهشان دوزخ و بدفرجامى است: «فَاُولـئِکَ مَأوهُم جَهَنَّمُ وساءَت مَصیرا» آیه بعد مستضعفان و ناتوانهاى واقعى را که نه چاره‌اى دارند و نه راهى براى نجات مى‌یابند، استثنا مى‌کند.
2. مُکْرَه علم یا گمان به تحقق تهدید داشته باشد.
3. مُکرَه خود موجبات اکراه خویش را فراهم نکرده باشد، بنابراین اکراه به سوء اختیار اثر ندارد؛ مثلا به جایى که مى‌داند او را بر حرام اکراه مى‌کنند، نباید برود و گرنه حرام به مباح مبدّل نمى‌شود.
4. تهدید متوجه مُکرَه یا بستگان او باشد یا مؤمن و مسلمانى مورد تعرض قرار گیرد.
5 . تهدید به ضرر جانى (ضرب، نقص عضو، قتل) یا زیان مالى قابل توجه یا ضرر آبرویى (ناسزا، اتهام و ...) باشد یا شخصى به تبعید، حبس و آوارگى یا تضییع حقوق تهدید شود. به نظر برخى، این شرط نسبى است و به اختلاف منزلت افراد فرق مى‌کند.[32]

 

اکراه در دین:
قرآن در آیه 256 بقره/2 اکراه در دین* را نفى کرده است: «لا اِکراهَ فِى الدِّینِ» در تفسیر این آیه نظرهاى گوناگونى مطرح شده است:
1. تنها اقوال و افعال جوارحى مورد اکراه قرار مى‌گیرد؛ نه دین که از امور قلبى است. بر پایه این تفسیر آیه متضمن خبر از حقیقتى تکوینى و غیر قابل تغییر و جمله‌اى خبرى است؛ نه انشایى و کلمه «لا» براى نفى جنس است.[33]
2. تفسیر دیگر از آیه آن است که با وجود دلایل روشن بر توحید و معارف دینى جایى براى اکراه نمى‌ماند و اجبار درباره دین معنا ندارد و از محدوده وظایف پیامبر و دیگر متولیان دین خارج است.[34] مؤید این تفسیر جمله بعد است که مى‌فرماید: «قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَىِّ» یعنى حق از باطل جدا شده و دیگر جاى اکراه نیست.[35]
این برداشت به‌گونه‌اى دیگر در آیه 104 انعام/6 نیز آمده که آنچه سبب بصیرت شماست (آیات، دلایل و بیّنات وکتب آسمانى) براى شما آمده است: «قَد جاءَکُم بَصائِرُ مِن رَبِّکُم ...» سپس در پایان آیه و نیز در آیه 107 همین سوره‌خطاب به رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)مى‌فرماید: نه من مراقب و ضامن حفظ دین آنها هستم و نه تو مراقب قبولاندن دین به آنان هستى.[36] شاهد گویاتر بر این تفسیر، آیاتى است که وظیفه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را تنها ابلاغ مى‌داند؛ نه اجبار: «فَاِنَّما عَلَیکَ البَلـغُ» (آل‌عمران/3،20)، «ما عَلَى الرَّسولِ اِلاَّالبَلـغُ» (مائده/5 ،99)؛ همچنین آیاتى که اعمال سلطه و غلبه را از سوى نبى اکرم(صلى الله علیه وآله)بر مردم در پذیرش دین نفى کرده است؛ مانند: «اِنَّما اَنتَ مُذَکِّر * لَستَ عَلَیهِم بِمُصَیطِر» (غاشیه/88 ،21ـ 22)
3. آیه در جواب کسانى است که پس از مغلوب شدن کافران در جنگ، پذیرش اسلام را از ناحیه آنان اجبارى مى‌دانستند، چنان‌که امروزه نیز بر اسلام خرده مى‌گیرند که این دین با جنگ مسلحانه پیش رفته است. قرآن در پاسخ به این توهم، از واقعیتى عینى خبر مى‌دهد که اسلام آنان با اکراه نبوده، بلکه با رضایت قلبى انجام گرفته است.[37]
بنابراین، جهاد* در اسلام براى تحمیل عقیده و اجبار بر پذیرش دین نیست تا کسى ادعا کند که با اصل آزادى* و انتخاب ناسازگار است، بلکه جهاد براى دفع موانع است.[38]
4. معناى دیگر آیه این است که کافران را به پذیرش دین وادار نکنید. بر پایه این تفسیر آیه در مقام نهى و حکم آن انشایى است و به مسلمانان گوشزد مى‌کند که کافران را به پذیرش اسلام وادار نکنید، چون اگر آنها پیرو ادیان توحیدى و در زمره اهل کتاب‌اند مى‌توانند بر دین خود بمانند و با عمل به شرایط ذمّه در کنار مسلمانان زندگى کنند و کسى متعرض جان و مال آنها نشود و اگر مشرک‌اند باز با اکراه به اسلام نمى‌گروند، زیرا مى‌توانند دیگر ادیان توحیدى را بپذیرند و به اهل* ذمّه ملحق شوند و اگر بر شرک ماندند مى‌توان با آنها برخورد کرد[39]، زیرا شرک و بت‌پرستى دین نیست و احترام ندارد، بلکه نوعى خرافه و انحراف است.[40]

 

موارد اکراه:
اکراه از سوى صاحبان قدرت، با توجه به اهداف و منافع آنان، در عرصه‌هاى گوناگونى صورت مى‌گیرد:

 

1. اکراه بر تغییر عقیده:
بخش قابل توجهى از موارد اکراه در قرآن، به مسائل عقیدتى و فکرى مربوط است؛ از جمله این موارد مى‌توان از اکراه مشرکان مکه براى تغییر عقیده و به کفر* کشاندن نو مسلمانان یاد کرد: «مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعدِ ایمـنِهِ اِلاّ مَن اُکرِهَ و قَلبُهُ مُطمـَئِنٌّ بِالایمـنِ و لـکِن مَن شَرَحَ بِالکُفرِ صَدرًا فَعَلَیهِم غَضَبٌ مِنَ اللّهِ ولَهُم عَذابٌ» (نحل/16،106)
در شأن نزول آیه پیشگفته آمده است که مشرکان مکه، عمّار*، یاسر* و سمیّه* را به همراه بلال* و خبّاب* و سالم شکنجه مى‌کردند. سمیّه و یاسر به شهادت رسیدند؛ ولى عمّار با اظهار ارتداد و شرک آزاد شد. خبر کفر او به پیامبر رسید. حضرت فرمود: عمّار قلبش سرشار از ایمان است. سپس خود به محضر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) رسید و با اندوه و ناراحتى از کار خود گزارش داد. حضرت فرمود: آیا قلبت در آن هنگام با زبانت هماهنگ بود؟ گفت: جانم لبریز از ایمان بود. پیامبر فرمود: اگر مشرکان بار دیگر تو را به اظهار کفر واداشتند باز آن را بر زبان جارى کن.[41] پس از آن آیه مذکور نازل شد.
مورد دیگر سرگذشت اصحاب کهف است. آنان یکى از یارانشان را براى خریدن غذا به شهر فرستادند و به او سفارش کردند مخفیانه وارد شود تا کسى از رازشان آگاه نگردد. هراسشان از این بود که اگر محل اختفاى آنان آشکار شود وادار خواهند شد به آیین کفر بازگردند و در این صورت رستگار نخواهند شد: «اِنَّهُم اِن یَظهَروا عَلَیکُم یَرجُموکُم اَو یُعیدوکُم فى مِلَّتِهِم و لَن تُفلِحوا اِذًا اَبَدا» (کهف/18،20) اشکال شده که آیه نخست مى‌گوید: مُکْرَه در صورت اظهار کفر از خشم خدا در امان است؛ ولى این آیه از قول اصحاب* کهف مى‌گوید: مُکْرَه اگر اظهار کفر کند رستگار نخواهد شد. طبرسى از این اشکال دو پاسخ داده است:
الف. منظور از بازگشت به کفر، بازگشت به آن از روى اختیار و رغبت است، چون ممکن بود اصحاب کهف با اثرپذیرى از کافران با میل و رغبت به کفر بازگردند. ب. محتمل است که در شرایع پیشین اظهار کفر حتى در صورت اکراه و تقیه جایز نبوده است.[42] پاسخ سومى نیز داده شده که از شرایط اکراه این بود که مُکْرَه خودْ موجبات اکراه را فراهم نکرده باشد؛ اگر اصحاب کهف خویشتن را به آنان عرضه مى‌کردند یا به نحوى مردم را به مخفیگاه خویش مى‌کشاندند، در حقیقت خود را به سوء اختیار گرفتار کفر و شرک مى‌کردند و عذرشان پذیرفته نبود.[43]

 

2. اکراه بر زنا:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   126 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی اشتباه در موضوع قرارداد

مقاله تاثیر جهل یا اشتباه بر مسئولیت کیفری در حقوق آمریکا

اختصاصی از سورنا فایل مقاله تاثیر جهل یا اشتباه بر مسئولیت کیفری در حقوق آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تاثیر جهل یا اشتباه بر مسئولیت کیفری در حقوق آمریکا


مقاله تاثیر جهل یا اشتباه بر مسئولیت کیفری در حقوق آمریکا

مقاله تاثیر جهل یا اشتباه بر مسئولیت کیفری در حقوق آمریکا

 

 

چکیده :

جهل یا اشتباه نسبت به موضوع یا قانون چنانچه موجب زوال عنصر معنوی لازم برای تحقق عنصرمادی آن جرم باشد دفاع محسوب می شود، مگر اینکه متهم در ارتکاب جرم دیگری که موقعیت آن منطبق با باور او بوده مقصر باشدکه در این صورت می توان او را محکوم به همین جرم نمود ( نوع کاملاً متفاوتی از اشتباه نسبت به قانون معمولاً دفاع به حساب نمی آید و آن در موردی است که متهم براین باور باشد که عمل اوبه موجب قانون جزا ممنوع نشده است .)

الف . کلیات

هیچ بخشی از حقوق جزای ماهوی بطور سنتی بیش از جهل یا اشتباه موضوعی یا حکمی دچار ابهام نبوده است . از یک سو، اغلب گفته می شود که جهل به قانون عذر نیست واز سوی دیگر ، جهل موضوعی را عذر می شناسند . هیچ یک از این دو برداشت ، بطور کامل صحیح نیست و برهردو آنها استثنائات و قیود عدیده ای وارد است . (1)

تردید در معنای دقیق اشتباه یا جهل متهم نسبت به واقعیاتی که اورا فراگرفته ، تا حدودی ناشی از اظهارات مبهم موجود در بعضی آراء دادگاهها ، مبنی بر لزوم متعارف بودن اشتباه یا بی تأثیری اشتباه در محکومیت متهم است . منشاء دیگر این سردرگمی ، استعمال بی رویه اصطلاح « جهل به قانون » است که هم شامل بی اطلاعی متهم از قانون و هم برداشت غلط او از از اثر قانونی بعضی موضوعهای جنبی است وچنین اشتباهی منجر به درک نادرست شخص از معنای کامل رفتارش می گردد ( مانند مورد « دو همسری » که متهم اشتباهاً براین باور بوده که طلاق قبلی او صحیح است ) . موارد دوگانه مذکور مستلزم تحلیل های کاملاً متفاوت و غالباً نتایج مختلف است . (2)

واقعیت این است که قاعده اساسی ، فوق العاده ساده است : جهل یا اشتباه موضوعی یا حکمی هرگاه عنصرمعنوی لازم برای تحقق جرم انتسابی را زایل کند دفاع محسوب می شود .(3) درواقع ، دلیل سادگی آن برخلاف سایر مدافعاتی که دراین فصل بحث می شود این است که جهل یا اشتباه صرفاً بیان مجدد و یا شکلی تا حدودی متفاوت از یکی از اصول زیر بنائی حقوق جزا است . بجای صحبت از جهل یا اشتباه موضوعی یا حکمی بعنوان دفاع ، به مراتب سهل تر است که به این نکته توجه شودکه اگر ثابت گردد که متهم فاقد عنصر روانی لازم(4) برای ارتکاب آن جرم خواص است نمی توان او را محکوم نمود . (5) برای مثال ، مردی به علت تصور اشتباه در این که چتر متعلق به اوست ، چتر دیگری را از رستوران بر می دارد ، در اینجا در صورت متهم شدن او به سرقت ساده واقعاً لازم نیست که پذیرش دفاع او را مبتنی بر اشتباه موضوعی بدانیم ؛ راه مستقیم تر آن است که بگوییم که وی بدلیل فقدان عنصر روانی ( قصد سرقت مال دیگری ) (6) لازم برای تحقق جرم سرقت ساده مقصر نیست . با وجود این ، رویه برخورد با چنین اشتباهاتی بعنوان دفاع ، رواج یافته (7) واین امر شاید بدلیل این باشد که واقعیاتی که به اثبات می رسند معمولاً بعنوان دفاع از سوی متهم مطرح می شود (8) و در این کتاب نیز به همین نحو طبقه بندی شده است .(9) هرگاه قاعده اساسی درک شود، علت اینکه چرا دونوع اشتباه حکمی سابق الذکر مستلزم نتایج مختلف خواهد بود روشن می گردد . اگر در مثال چتر بجای اشتباه موضوعی ، اموال منقولی را در نتیجه اشتباه قانونی بردارد مانند اینکه تصور کند معاملات قبلی او ، مالکیت آن اموال را به وی منتقل کرده ، باز هم فاقد عنصر معنوی ( قصد سرقت ) لازم برای تحقق جرم سرقت ساده خواهد بود . (10) برعکس، اگر متهم با علم به تعلق چتر به دیگری آن را بردارد به فرض آنهم که بتواند اثبات کندکه از ممنوعیت چنین اقدامی به موجب قوانین جزائی بی اطلاع بوده است قصد سرقت او را محقق می گردد .(1/10) درمفهوم اخیر است که دقیقاً می توان گفت جهل به قانون رافع مسئوولیت نیست هرچند حتی در این مورد ، به شرح مباحث آتی ، آگر متهم بطور متعارفی براین باور باشد که عمل او ممنوعیت قانونی ندارد و باور او منتسب به اظهارات قانونی یا مستند به قصور دولت در اعلام صحیح ممنوعیت قانونی باشد استثنائاتی بر قاعده ذکر شده وجود دارد .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تاثیر جهل یا اشتباه بر مسئولیت کیفری در حقوق آمریکا

آموزش حل قطعی مشکل تاچ g610-u00 بر اثر فلش اشتباه با فایل g610-u20

اختصاصی از سورنا فایل آموزش حل قطعی مشکل تاچ g610-u00 بر اثر فلش اشتباه با فایل g610-u20 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع :

آموزش حل قطعی مشکل تاچ g610-u00 بر اثر فلش اشتباه با فایل g610-u20

بعضی از مدل ها لیبل پشت انها G610-U20 خورده ولی در واقع در روی برد و منو G610-U00 هک شده ..که بر اثر رایت فایل اشتباه با U20 تاچ از کار خواهد افتاد و با روش های معمولی فلش نخواهد گرفت.

آموزش رو در یک فایل زیپ براتون قرار دادیم که میتوانید با لینک مستقیم دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


آموزش حل قطعی مشکل تاچ g610-u00 بر اثر فلش اشتباه با فایل g610-u20

دانلود پایان نامه رشته حقوق درباره اشتباه و ابطال قراردادها

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پایان نامه رشته حقوق درباره اشتباه و ابطال قراردادها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته حقوق درباره اشتباه و ابطال قراردادها


دانلود پایان نامه رشته حقوق درباره اشتباه و ابطال قراردادها

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

مقدمه:

برای بحث دربارة اشتباه بهتر است ابتدا مادة 190 قانون مدنی را مطالعه نمود چون در این ماده از شرایط اساسی صحت معامله صحبت شده و بند اول آن قصد و رضای طرفین معامله را یکی از شرایط دانسته است.

برای انعقاد هر عقدی طرفین باید قصد و رضا یعنی اراده داشته باشند و آنها نه فقط بایستی اراده خود را بصورت ایجاب و قبول اظهار دارند بلکه رضای طرفین باید موجود باشد. در مورد قصد باید دانست که قصد یا موجود است و یا معدوم.

    بدیهی است که در صورت عدم وجود قصد، معامله باطل خواهد بود ولی رضا ممکن است موجود و در عین حال معلول باشد. طبق مادة 199 قانون مدنی، موجبات معلول بودن رضا دو امر است: اکراه- اشتباه.

    این ماده فقط اکراه و اشتباه را موجب عدم نفوذ دانسته است. البته با مطالعة مواد 416 و 439 قانون مدنی به این نتیجه میرسیم که تدلیس و غبن نیز در نفوذ معامله بی‌تأثیر نیست. منتهی فقط به مغبون حق فسخ میدهد. ولی جای بحث فقط در اشتباه است. زیرا قانون صراحت دارد که اشتباه موجب عدم نفوذ معامله است. پس این را به عنوان یکی از موارد عیوب اراده مورد بحث قرار می‌دهیم.

 

فصل اول

تعریف اشتباه:

واژه اشتباه در زبان حقوقی در زبان حقوقی معنی محدودتری دارد. اشتباه را نویسندگان حقوق مدنی چنین تعریف کرده اند:

«اشتباه تصور نادرستی است که انسان از حقیقت پیدا می‌کند»[1] و یا:

«تصور غلطی است که انسان از شیئی می‌کند»[2]

در کتب عربی اشتباه را غلط می نامند. فقهای اسلامی اشتباه را تحت عنوان خطاء، جهل و نسیان نامیده اند.

فصل دوم

اقسام اشتباه:

در حقوق ایران اشتباه را از نقطه نظر درجة تأثیر آن در عقد تقسیم بندی کرده اند. یعنی اقسام اشتباه را اشتباه مؤثر و غیرمؤثر در عقد دانسته اند و اشتباه مؤثر را گاهی موجب بطلان و گاهی موجب عدم نفوذ معامله محسوب داشته اند.

طبق نظر موسوم (در کتب عربی) اشتباه بر سه نوع است:

«اشتباهی که موجب بطلان عقد است که آنرا اشتباه مانع نامیده‌اند.

«اشتباهی که بطور نسبی موجب بطلان عقد است (قابل بطلان).

«اشتباهی که تأثیری در صحت عقد ندارد.

اشتباه نوع اول را در سه مورد دانسته اند:

«اول در ماهیت عقد- دوم در مورد معامله- سوم در سبب معامله. دکتر السهنوری در کتاب خود اشتباهی را که هنگام پیدایش اراده صورت نگرفته و اراده را معیوب نمی‌سازد ولیکن به هنگام نقل آن صورت بگیرد یعنی ارادة حقیقی با ارادة انسانی متفاوت داشته باشد اشتباه در نقل نامیده است. و نوع دیگر اشتباه را که بهنگام تفسیر اراده صورت می‌گیرد، اشتباه تفسیری دانسته است.

در حقوق انگلیسی اشتباه را به نوعی دیگر تقسیم کرده و آنرا سه قسم دانسته اند:

«اشتباه مشترک»

«اشتباه متقابل»

«اشتباه یک جانبه»

بعضی از نویسندگان اشتباه مشترک را همان اشتباه متقابل دانسته اند.

الف- اشتباه مشترک:

این اشتباه در موردی است که طرفین معامله هر دو اشتباه مشابهی مینمایند. هرکدام از آنها قصد طرف دیگر را میداند و آنرا قبول می‌کند و هر دو در مسائل اصلی و اساسی عقد اشتباه می‌کنند. برای مثال مورد معامله اتومبیلی باشد که از بین رفته (در حین عقد) درحالیکه طرفین آنرا موجود تصور کنند.

ب) اشتباه متقابل:

وقتی است که طرفین به قصد یکدیگر پی نبرده و هر کدام مقصود خود را می‌فهمند. مثلاً شخص الف پیشنهاد فروش اتومبیلی را می‌کند که ولی شخص ب تصور می‌کند که پیشنهاد راجع به اتومبیل وی لیکن از مدل دیگر می‌باشد. در چنین صورتی علیرغم وجود اراده، تطابق واقعی بین پیشنهاد و قبول وجود نداشته و درنتیجه معامله ضرورتاً باید باطل باشد.

ج) اشتباه یک جانبه:

در این نوع اشتباه که اشتباه به معنای واقعی است فقط یکی از طرفین در اشتباه بوده و طرف دیگر نیز از این امر آگاه می‌باشد. مثلاً هرگاه شخص الف توافق به خرید نقاشی بخصوصی از شخص ب بنماید. به تصور اینکه اصل است اما درواقع بدل و کپی آن باشد. اگر ب نسبت به تصور اشتباه الف جاهل باشد مورد از موارد اشتباه متقابل خواهد بود ولی اگر او بداند اشتباه یک جانبه خواهد بود.

در مورد این اشتباه نیز توافق واقعی بین ایجاب و قبول وجود نداشته درنتیجه معامله فاقد اثر می‌باشد.

تفاوت بین اشتباه متقابل و اشتباه یک جانبه:

تشخیص بین این دو اشتباه است. اگرچه مسئله‌ای که در این دو مطرح میشود شبیه می‌باشد. لیکن روش رسیدگی تفاوت دارد.

اگر اشتباه متقابل عنوان شود رسیدگی قضائی جنبة موضوعی داشته ولی اگر اشتباه یک جانبه عنوان شود رسیدگی جنبة شخصی خواهد داشت.[3]

فصل سوم

آثار اشتباه و شرایط تأثیر آن:

الف- آثار اشتباه:

اشتباه در معامله گاهی موجب بطلان و گاهی نیز موجب عدم نفوذ عقد می‌باشد و در بعضی موارد نیز به مشتبه حق فسخ می‌دهد و گاهی نیز موثر در عقد نبوده و حقی برای طرف ایجاد نمی کند.

در مورد اثر اشتباه متقابل و یک جانبه درکا من لوو انصاف باید افزود که اشتباه متقابل در کا من لوفی النفسه موجب بی اعتباری قرارداد نمیشود. دادگاه به این مسئله رسیدگی کرده و تصمیم می‌گیرد و برای اخذ تصمیم به نیات طرفین توجه نمی‌کند چون از این جهت در هر حال رضایت واقعی وجود ندارد. دادگاه شخص ثالث معقولی را در نظر میگیرد و می بیند که آیا شخص مزبور از رفتار آنان چه استنباطی کرده و توافق آنها را به چه معنی گرفته است. قاضی بلاک برن میگوید: اگر کسی هر قصدی که داشته باشد طوری رفتار کند که یک شخص ثالث معقول چنین پندارد که او با شرایط طرف دیگر موافق میباشد این شخص با چنین رفتارش متعهد خواهد بود و معامله بقوت خود باقی خواهد ماند. بنابراین در چنین حالتی دادگاه با وجود یک اشتباه مهم قرار داد را نسبت به طرفین الزام آور خواهد شناخت و قرارداد صوری به قوت خود باقی میماند.

در سیستم انصاف نیز قرارداد صرفاً باستناد اشتباه متقابل فاقد اثر نمی‌باشد بلکه دادگاه درباره مفهوم تعهد تصمیم گرفته و به طرف هم حق فسخ نمیدهد و انصاف از این جهت از قانون پیروی می‌کند.

اشتباه یک جانبه که اغلب به صورت اشتباه در شخصیت می‌باشد در کامن لو در صورتی موجب بی اعتباری قرارداد است که مدعی اشتباه برای رهائی از تعهدی که کرده مسائلی را ثابت کند که در بحث مربوط در اشتباه در شخصیت خواهد آمد.

اگر اشتباه یک جانبه در شرایط اساسی معامله باشد موجب بی اعتباری قرارداد خواهد بود.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته حقوق درباره اشتباه و ابطال قراردادها