سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله آزمایشگاه کنترل فرآیند

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله آزمایشگاه کنترل فرآیند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 1کنترل و اتوماسیون
در هر صنعتی اتوماسیون سبب بهبود تولید می گردد که این بهبود هم در کمیت و میزان تولید موثر است و هم در کیفیت محصولات. هدف از اتوماسیون این است که بخشی از وظایف انسان در صنعت به تجهیزات خودکار واگذار گردد. بسیاری از کارخانه ها کارگران خود را برای کنترل تجهیزات می گمارند و کارهای اصلی را به عهده ماشین می گذارند. کارگران برای اینکه کنترل ماشینها را به نحو مناسب انجام دهند لازم است که شناخت کافی از فرآیند کارخانه و ورودیهای لازم برای عملکرد صحیح ماشینها داشته باشند. یک سیستم کنترل باید قادر باشد فرآیند را با دخالت اندک یا حتی بدون دخالت اپراتورها کنترل نماید. در یک سیستم اتوماتیک عملیات شروع، تنظیم و توقف فرآیند با توجه به متغیر های موجود توسط کنترل کننده سیستم انجام می گیرد.
2-1مشخصات سیستمهای کنترل
هر سیستم کنترل دارای سه بخش است: ورودی ، پردازش و خروجی . بخش ورودی وضعیت فرآیندو ورودیهای کنترلی اپراتور را تعیین کرده و می خواند بخش پردازش با توجه به ورودیها، پاسخهاو خروجیهای لازم را می سازد و بخش خروجی فرمانهای تولید شده را به فرآیند اعمال می کند. در کارخانه غیر اتوماتیک بخش پردازش رااپراتورها انجام می دهند.
اپراتور با مشاهده وضعیت فرآیند، به طور دستی فرامین لازم را به فرآیند اعمال می کند.
ورودیها
در قسمت ورودیها، مبدلهای موجود در سیستم، کمیتهای فیزیکی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کند. در صنعت مبدلهای زیادی نظیر دما ، فشار، مکان، سرعت،
شتاب و غیره وجود دارند. خروجی یک مبدل ممکن است گسسته یا پیوسته باشد.
خروجیها
در یک کارخانه عملگرهایی وجود دارند که فرامین داده شده به آنها را به فرآیند منتقل می کنند. پمپها، موتورها و رله ها از جمله این عملگرها هستند. این وسایل فرامینی را که از بخش پردازش آمده است(این فرامین معمولا الکتریکی هستند)به کمیتهای فیزیکی دیگر تبدیل می کنند. مثلا یک موتور، سیگنال الکتریکی را به حرکت دوار تبدیل می کند. ادوات خروجی نیز می توانند عملکرد گسسته ویا پیوسته داشته باشند.
پردازش
در یک فرآیند غیر اتوماتیک اپراتورها با استفاده از دانش و تجربه خود و با توجه به سیگنالهای ورودی، فرامین لازم را به فرآیند اعمال می کنند. اما در یک سیستم اتوماتیک، قسمت پردازش کنترل که طراحان در آن قرار داده اند، فرامین کنترل را تولید می کنند. طرح کنترل به دو صورت ممکن است ایجاد شود. یکی کنترل سخت افزاری و دوم کنترل برنامه پذیر.
در یک سیستم با کنترل سخت افزاری، بعد از نصب سیستم، طرح کنترل ثابت و غیر قابل تغییر است. اما در سیستمهای کنترل برنامه پذیر. طرح کنترلی در یک حافظه قرار داده می شود و هر گاه لازم باشد، بدون تغییر سخت افزار و فقط برنامه درون حافظه، طرح کنترل را می توان تغییر داد.
3-1 انواع فرآیند های صنعتی
در صنایع امروز طیف متنوعی از فرآیندهای تولید وجود دارند. از نظر نوع عملیاتی که در فرآیند انجام می شود، فرآیند ها را می توان به سه گروه تقسیم کرد:
• تولید پیوسته
• تولید انبوه
• تولید اجزای جدا
سیستم کنترلی که برای یک فرآیند بکار گرفته می شود باید با توجه به نوع آن باشد.

فرآیند تولید پیوسته
در یک تولید پیوسته مواد در یک ردیف و بطور پیوسته وارد فرآیند شده و در سمت دیگر، محصول تولیدی خارج می گردد. فرآیند تولید، ممکن است در یک مدت طولانی به طور پیوسته در حال انجام باشد. تولید ورق فولاد نمونه ای از فرآیند است. در خط تولید ورقه فولاد. بلوکهای گداخته فولاد ازبین چندین غلتک عبور می کند و تحت فشار قرار می گیرد.
در اثر فشار ضخامت قطعه فولاد رفته رفته کم شده و در انتهای خط تولید ورقه فولاد تولید می گردد. بسته به طول فولاد چندین دقیقه طول می کشد تا تولید یک ورقه، کامل گردد.
فرآیند تولید انبوه
در چنین فرآیندی میزان مشخصی از مواد اولیه وارد خط شده و پس از طی مراحل تولید مقدار مشخصی محصول به وجود می آید.
فرآیند تولید اقلام مجزا
در این نوع فرآیند، هر محصول در طول خط تولید از قسمتهای مختلفی می گذرد و در هر بخش، عملیات مختلفی روی آن انجام می گیرد. در هر قسمت ممکن است اجزایی به محصول اضافه شود تا در انتهای خط تولید، محصول کامل ساخته شود.
4-1 استراتژی کنترل
کنترل حلقه باز
ایده اصلی در این کنترل این است که سیستم تا حد ممکن دقیق طراحی شود. به طوری که خروجیهای دلخواه را تولید کند و هیچ اطلاعاتی را از خروجی فرآیند به کنترل کننده برگردانده نشود تا کنترل کننده تشخیص دهد آیا خروجی در حد مطلوب است یا خیر. بدین خاطر ممکن است خطای خروجی در بعضی مواقع خیلی زیاد باشد. در یک سیستم با کنترل حلقه باز تا وقتی که اختلال و جود نداشته باشد فرآیند به خوبی عمل می کند، اما اگر اختلال نا خواسته ای باعث شود، خروجیها از حد مطلوب خارج شوند در این صورت ممکن است سیستم کلی از کنترل خارج شود.

کنترل پیشرو
درموقعی که اختلالات خارجی که بر عملکرد سیستم تاثیر می گذارد شناخته شده باشند می توان با مشاهده و اندازه گیری میزان اختلال تا حد امکان اثر اختلال را جبران نمود. این نوع کنترل را کنترل پیشرو می گویند. این نحوه کنترل هنگامی که میزان اختلال کم باشد و بتوان به طور دقیق آن را اندازه گرفت مناسب است. اما اگر اختلال خیلی زیاد باشد شیوه مناسبی نیست. همچنین در مواقعی که اندازه گیری خروجی به طور مستقیم امکان پذیر نباشد، این نوع کنترل مناسب نیست.

کنترل حلقه بسته (Field back) :
در این کنترل برای جبران اثر اختلال ، خروجی سیستم اندازه گیری می شودو در صورتی که خروجی از مقدار مطلوب فاصله داشته باشد، تدابیر کنترلی مناسب برای جبران آن اعمال می شود. به این صورت که خروجی سیستم اندازه گیری شده و تفاوت آن با مقدار مطلوب محاسبه می گردد. تفاوت بین این دو کمیت به کنترل کننده داده شده و کنترل کننده با توجه به میزان این خطا فرآیندرا کنترل می نماید.
سیگنال خطا=نقطه تنظیم - میزان اندازه گیری شده E=SP-MV
باید توجه کرد که صفر نمودن خطا در عمل امکان پذیر نیست ودر هر سیستم کنترلی همیشه تفاوت ناچیزی بین خروجی مطلوب و خروجی واقعی وجود خواهد داشت، اما تا وقتی که این خطا تا حد قابل قبول باشد از آن چشم پوشی می گردد.

5-1 انواع کنترلر ها
کنترلر مغز متفکر یک پردازش صنعتی است و تمامی فرامینی را که یک متخصص در نظر دارد اعمال کند تا پروسه، جریان استاندارد خود را در پیش گیرد و نهایتا پاسخ مطلوب حاصل شود از طریق کنترلر به سیستم فهمانده می شود. در واقع هرگاه پروسه های صنعتی به تنهایی و بدون استفاده از کنترل کننده در حلقه کنترل قرار گیرند معمولا پاسخهای مطلوبی را به لحاظ ویژگیهای گذرا یا ماندگار نخواهند داشت. بنابراین انتخاب و برنامه ریزی یک کنترلر مناسب از مهمترین مراحل یک پروسه صنعتی است. انتخاب کنترلر با توجه به درجه اهمیت پاسخ گذرا یا ماندگار و یا هر دو و همچنین ملاحظات اقتصادی ویژه صورت می پذیرد.
یک کنترلر چگونه عمل می کند؟ در ابتدا سیگنال خروجی از سنسور وارد کنترلر می شود و با مقدار مبنا مقایسه می گردد و نتیجه مقایسه که همان سیگنال خطا می باشد، معمولا در داخل کنترلر هم تقویت شده و هم بسته به نوع کنترلر و پارامترهای مورد نظر، عملیاتی خاص روی ان انجام می گیرد سپس حاصل این عملیات به عنوان سیگنال خروجی کنترل کننده به بلوک بعدی وارد می شود.
مقایسه سیگنالها و تقویت اولیه در همه کنترلر ها صرف نظر از نوع انها انجام می گیرد ، در واقع این عملیات بعدی است که نوع کنترلر را مشخص می کند.
کنترلر ها از نظر نوع عملکرد به انواع زیر تقسیم بندی می شوند:
1-5- 1کنترلر های ناپیوسته (گسسته)
• کنترلر های دو وضعیتی: این نوع کنترلرها ساختمانی ساده و کم حجم دارند و به نسبت ارزانتر از دیگر کنترلرهای پیچیده هستند به همین خاطر کاربردهای فروانی در صنعت و در مکانهایی که کنترل ترکیبی ، پیوسته و پیچیده مورد نظر نیست دارند.
• کنترلر های سه وضعیتی
• کنترلرهای چند وضعیتی

انواع کنترلرها
2-5-1 کنترلر های پیوسته:
کنترلر تناسبی: (Proportional)
در این نوع کنترلر بین خروجی و ورودی یک نسبت مستقیم وجود دارد با یک ضریب مشخص که آنراگین یا بهره کنترل کننده می نامند.
سیگنال خطا *Kp = خروجی
البته کنترلر تناسبی به تنهایی کافی نیست . زیرا وقتی خروجی سیستم بسمت مقدار مطلوب پیش می رود، خطا کاهش یافته و در نتیجه خروجی کنترلی نیز کم می گردد.
بنابراین همواره یک خطای ماندگار بین مقدار مطلوب و خروجی واقعی وجود دارد.
این خطا را می توان با افزایش بهره کنترل کننده کاهش داد اما باعث ناپایداری سیستم و نوسان خروجی می شود. برای حل این مشکلات معمولا کنترلر تناسبی را همراه کنترلرهای مشتق و انتگرال بکار می برند.
کنترلر انتگرالی(Integral):
همانطور که از نامش پیداست بین ورودی و خروجی یک رابطه انتگرالی برقرار است
این کنترلر برای جبران خطای ماندگار به کار می رود، زیرا تا وقتی که خطایی در خروجی وجود داشته باشد، جمله انتگرال تغییر پیدا می کند و در نتیجه خطای خروجی رفته رفته کاهش می یابد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 44   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آزمایشگاه کنترل فرآیند

دانلود مقاله سیستم های کنترل ترافیک

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله سیستم های کنترل ترافیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 سیستم های کنترل ترافیک در تمام شهرهای دنیا به کار می رود که تاثیر جریانات ترافیکی را بهبود دهد ، تعداد دفعات عبور و مرور را کاهش دهد و از محیط اطراف ، از طریق کم کردن مصرف سوخت ، استفاده کند / یکی از مهمترین و شایعترین کاربرد این سیستم ها ، کنترل میزان ترافیک است . این می تواند دسته بندی شود از کم یا زیاد کردن میزان زمان چراغ قرمز یا سبز ،با توجه به وجود ماشین ها تا همپایه کردن چراغهای سبز در تقاطع های نزدیک به هم در ورودی عمومی ( برای اینکه از ایستادن دائم و پی در پی ماشین ها جلوگیری شود ) و دخالت دستی در پاسخ به تصادفات غیر طبیعی ، مانند ترافیک که به خاطر تصادفات و یا اتفاقات عمومی بزرگ بوجود می آید این کار با استفاده از سنسورها ، که اطلاعات مورد چراغهای جاده را فراهم می کند و یک ساختار ارتباطاتی که تقاطع ها و مراکز هدایت ترافیک را به هم مرتبط می کند و همچنین در بعضی مواقع ( بخصوص شهرهای بزرگ) تنظیم کردن کامپیوترهای منطقه ی (RC) که تصمیم کنترل کننده برای بخش های اجرایی سیستم را می گیرد . به علاوه سیستم کنترل حمل و نقل ممکن است وسایلی به غیر از چراغهای ترافیکی ، مانند علائم پیغامی مختلف یا علائم کنترل سرعت مختلف را شامل شوند .
به طور سنتی ، لایه ارتباطی یستم کنترل حمل و نقل بر پایه اتصالات سیمی بوده که یا به صورت خصوصی و یا به اجازه اپراتورهای ارتباطی دولتی بود . در حالی که برای چند سال ، چنین خطوطی اهداف خود را به خوبی ایفا کردند ، چندین نقص را دارند مانند انعطاف پذیری ، مشکل نصب در محیط های جدید ، در مواقع خاص راه حال های انتخابی ، برای محیط های خاصی قابل اجرا بود ، محل هایی که خطوط خصوصی یا دولتی انتخاب نبودند که این از ADSL به GPRS گروه بندی می شد . به هر حال استفاده از شبکه دولتی برای کنترل حمل و نقل می تواند از مشکلات رنج ببرد مانند مانند ترس از تاخیر و موضوعات اعتمادی . این مشکلات به این حقیقت بر می گردد که در شبکه حمل و نقل عمومی ، کاربرد کنترل حمل و نقل عضوی از اطلاعات است و بنابراین منبع درآمدی برای اپراتورهای آن . بنابراین برای تولید کنندگان محرک های کمی است که سرویس خاصی را معرفی کنند که با قیمت رقابتی در جاده ها تطابق داشته باشد .
در سالهای اخیر ، توجه زیادی به شبکه حمل و نقل بدون سیم و استفاده آنها در کلان شهرها بوده است . سعی و تلاش در چند شهر بزرگ آمریکا(فیادلفیا ، نیوارلان و ...) در کل دنیا (تایوان) نشان داد که شبکه بدون سیم ، تکنولوژی است که می تواند با موارد و راه حل هایدیگر به خوبی رقابت کند . بیشترین تحقیق بر روی شبکه حمل و نقل بدون سیم در کلان شهر (MAWMN) برای بالا بردن نتایج انها بود که اینطور پیش بینی شده بود ه استفاده اصلی آنها برای عموم خواهد بود .
پروژه حمل و نقل و ارتباط جاده ای (Starcomm) در ICT ملی استرالیا (NICTA) در آگوست 2005 آغاز شد و پروتکل هایی را مورد بررسی و پیشرفت قرار دادند که امنیت و اعتماد را افزایش دهد و مشکلات سیستم حمل و نقل را کاهش دهد و بنابراین آنها را قادر سازد که به عنوان لایه ارتباطی سیستم کنترل حمل و نقل به کار روند . باید توجه شود که Starcomm یکی از قسمت های پروژه star است که سعی می کند انواع تراشه های سیستم کنترل حمل و نقل ار افزایش دهد . یک سیستم آزمایشی بدون سیم در اولین مرحله پروژه ساخته شد که مسیرهای تحقیقی گفته شده را آسانتر کند . ما معمولا اندازه ها را از آزمایشات جمع می کنیم که فاکتورهایی که بیشترین تاثیر را بر روی کیفیت سیگنال و انجام شبکه دارند را بفهمیم . اطلاعات اندازه گیری شده به ما اجازه می دهد که دیدی مهم در مورد تناسب تکنولوژی های رادیویی محتلف داشته باشیم .
سیستم مدیریتی حمل و نقل Scats
این سیستم توسط منع حمل و نقل جتده ایی توسعه و نگهداری شده هدف اصلی آناین بود که در زمان واقعی سیگنالهای زمان را در پاسخ به تنوعات در ظرفیت سیستم و خواست های حمل و نقلی ، تنظیم کند . نسل معمولی Scats نه تنها سیگنالهای کنترل کننده ترافیکی را متصل می کند بلکه انواع گسترده ایی از ابزارهای کنار جاده ایی مانند جستجوکننده وسایل ، جستجوکننده مه ، دوربین های تلویزیونی مداربسته (CC TV) و .. را به هم متصل می کند . اطلاعاتا زمان واقعی از تمام این ابزار به مرکز مدیریت حمل و نقل مرکزی فرستاده می شود برای تجزیه و تحلیل و کنترل بر روی ترافیک جاده ها ، نحوه اجرای Scats بنابراین به صورت زیادی وابتسه است به تواناییهای سیستم ارتباطی ، که اطلاعات جاده ایی از اروپا به TMC انتقال می دهد
سیستم ارتباطی موجود Scats به ساختار سیمی سه دسته ایی بستگی دارد . حجم ارتباطات در تقاطعها ، به خصوص کنترل کننده های چراغ ترافیکی و جستجو کننده های وسایل حمل و نقل ، ساخته شده اند و استفاده می کنند از اتصالات نقطه به نقطه در خطوط تلفن است ندارد که از فرمهای 300bps استفاده می کنند . این همچننی معمولترین روش برای متصل کردن TMC و تقیه وسایل کم عرض نامرئی می باشد مانند علایم پیغام ، محدودیتهای سرعت ، اندازه گیریهای سرازیری ، ابزارهای با عرض باندی بالا مانند دوربین های cctv به هم متصل شده اند و از ISDN که شامل فیبرهای نوری در محیط های محدودی از مرکز شهر هستند استفاده می کنند .
در مرکز عملکرد Scats تنادل دوره ایی پیام بین کامپیوتر کنترل کننده هر تقاطع است . این تبادل هر یک ثانیه اتفاق می افتد و شروع می شوند با کامپیوتر که به کنترل کننده داخلی تقاطع یک پیغام دستوری را می فرستد و به آن حالت بعدی که باید تبدیل شود مدت زمان آنرا می گوید . در عوض به کنترل کننده لازم است که با تصدیقی پاسخ دهد که شامل اطلاعات سنسورهای تقاطع می شود . اگر تصدیقی در مدت یک ثانیه بعد از فرستادن پیغام دریافت نشد دوباره سعی می شود . اگر بعد از دومین دفعه تصدیقی نرسید ، ارتباطات از بین می رود Scats همه به کنترل کننده ها دستور می دهد که یک حالت فوق کنترل سر خود بوجود آمده است جایی که تصمیم گیری در مورد زمان حالت سبز چراغ ، جداگانه گرفته می شود . وقتی که شروع می شود کنترل کننده در حالت کنترل شود برای حداقل 15دقیقه باقی می ماند . اگر مشکلات ارتباطی دیگری اتفاق افتد طول این زمان 15 دقیقه دیگر افزایش می یابد . واضح است که سیستم سرخود جایی که تصمیم گیرها در تقاطع هماهنگ نیست باعث مشکل کنترل ترافیک به خصوص در ساعات شلوغ می شود .
ساختار معمول Scats که بر پایه ارتباط سظیمی است از مشکلات زیر رنج می برد :
نصب آرام و بی انعطافی .در بیشتر حالات نصب یک خط جدید در محیط جاده ای به خصوص جاده دور نیاز به حفاری زمین دارد که بسیار آرام است و تاثیر بر روی ساختار موجود دارد . به علاوه به خاطر رشد عبور و مرور و تغییرات الگویی در زمان ، لازم است که توپولوژی شبکه از زمانی به زمان دیگر گسترش یابد که این مرحله بسیار گران است برای شبکه سیمی . بنابراین توپوگرافی تطبیق شبکه کنار گذاشته می شود . به خاطر اینکه با سرعت کافی به تغییرات درخواست ها پاسخ نمی دهد .
قیمت های اجرایی بالا : نصب اتصالات سیمی در محیطی جدید با تعمیرات در حالات موجود نیاز به پول زیاد دارد . توجه به موارد و کار مورد نیاز مهمتر از ن اجاره کردن سیمها از شرکت تلفن بسیار گران است . به طور معمول RTA تقریبا 40 میلیون دلار در سال به Telstar برای اتصال سیگنالهای ترافیکی و برای بقیه وسایل جاده ای به Scats پرداخت می کند .
عرض باند کم : خطوط مدرن عرضی کمتر از 32pbs را دارند . در حالی که این خطوط تلفن کم عرض برای نصب کردن سیگنالهای سنسورهای ترافیکی کافی می باشد . آنها نمی توانند ساپورت کافی را برای متصل کردن تقاضای باند پر عرض فراهم کنند .
بدون سیم ادامه دادن : با ره حل های بدون سیم هیچ کابلی وجود ندارد . بدون سیم (نبود سیم ) می تواند نصب سریع و انعطاف پذیری مورد انتظار را فراهم آورد . هزینه ها تا حد زیادی با ساختن شبکه بدون سیم خصوصی ، کاهش می یابد ، برای اینکه دیگر نیاز به پرداخت شارژهای ماهانه به شرکت تلفن نیست . به علاوه هزینه نصب نیز کاهش می یابد .
به خاطر اینکه هیچ کار مرتبط با کابل وجود ندارد .در نهایت باید ذکر شود که پیشرفت های اخیر در تکنولوژی بدون سیم باندهایی را بوجود آورده که کافی می باشد برای متصل کردن بسیار ای دوربین های جاده ایی برای Scats .
با دادن طیف وسیعی از تکنولوژی و سرویس های بدون سیم موجود چندین راه حل برای ادامه دادن بدون سیم خواهد بود : تامین کننده های سرویس مه قسمتی و شبکه های داخل خانه . با توجه به وجود تامین کننده ها سرویس اطلاعات سلولی برای مثال GPRS /GSM/3G اپراتورها می توانند مدار یا اتصال بدون سیم را بین تجهیزات جایی و TMC که از سرویس های استاندارد استفاده می کند را تامین کنند که این ممکن است یا نیاز به شارژ ماهیانه و یا شارژ حجم را داشته باشد .
یکی از راههای جذاب برای موارد بدو ن سیم ساختن شبکه بدون استفاده از تکنولوژی های بدون سیم ارزان قیمت ، اتساندارد و موجود است برای مثال IEEE 802 .11 و 802 .16.802.11 u ارزانتر ، ساده تر است و به طول کلی در طیف بدون مدرک نیز عمل می کند . از طرف دیگر 802.16x مورد اعتمادتر است وجوه بهتری برای نیازهای ارتباطی آینده تجهیزات جاده ایی دارد و وسعت بیشتری دارد . به کاربردن 802.16x هم در طیف با مجوز و هم بدون مجوز ممکن است .
مطالعه کاملتری برای دست یابی به نحوه اجرای سیستم بدون سیم موجود ، لازم است . پیشنهاد می شود که ابتدا مطالعه کامل و جامعی از تکنولوزی به عمل آید ترجیحا با استفاده از آزمایشگاه و زمینهای تست و آزمایش ، برای تشخیص بهترین انتخاب بدون سیم ، که می تواند به عنوان سکویی فیزیکی برای ساختن ساختار ارتباطی نهایی به کار رود یکی از اهداف این مطالعه برای یافتن وجوهی در سرویس بود که بعدا می تواند در تلاش های تحقیقاتی خاصی به کار برود . مطالعه نشان می دهد که بیشتر از یک استاندارد می توند در نیازهای تقاضاهای ITS به کار رود البته به روش اقتصادی /
درگیریهای سیستم بدون سیم و موضوعات تحقیق :
به خاطر فواید زیاد سیستم بدون سیم به عنوان راه حلی قوی برای متصل کردن تجهیزات جاده ایی به TMC در نظر گرفته شده است . اما به هر حال سیستم بدون سیم که چند درگیری جدید می تواند به آن فائق آید قبل از اینکه در تقاضاهایی مانند Scats به کار برده شود . در زیر مشکلات ارتباطی و درگیریهایی است که بوجود می آید وقتی که سیستم بدون سیم به جای سیستم با سیم به کار برده می شود .
مشکلات : سیستم بدون سیم می تواند مشکل را به چنددلیل افزایش دهد . اگر یک مدار جدید نیاز به برپاشدن دارد ، هر زمانی که یک پیغام منتقل می شود تاخیر مدار می تواند مشکل را تا چند ثانیه در شبکه عمومی افزایش دهد . برای مثال GSM/GPRS بعضی از تکنولوژی ها برای مثال IEEE 802.11x یک کانال معمولبدون سیم را به کار می برند در میان بسیاری از ابزارهای که باعث اختلافات زیادی می شود . برای جلوگیری از این اختلافات نوعی از کنترل قابل دسترسی (MAC) توسط این تکنولوژی به کار برده می شود .MAC مقداری تاخیر را قبل از اینکه اطلاعات به کانال بدون سیم منتقل شود بوجود می آورد .
اعتماد : سینالهای بدون سیم مستعد هستند که از سیگنالهای دیگر مداخله کنند . با توجه به اینکه تجهیزات STS در محیط های عمومی استفاده می شود چنین مداخله ایی بیشتر یک نرم است تا یک استثناء . این مداخله می تواند پیامهایی را که به وسیله بدون سیم منتقل می شود از بین ببرد اگر بین دو نقطه پایانی ارتباطی هیچ خط مستقیم دید وجود نداشته باشد بعضی از این بسامدها خوب کار نمی کنند یا اصلا کار نمی کنند .
امنیت : چیزی که سیستم بدون سیم را اسیب پذیر می کند این حقیقت است که حمله کننده نباید دسترسی فیزیکی به کانال داشته باشد از طریق نکات دسترسی که از قبل توضیح داده شد . اجزای بدون سیم خیابان در رنج (مسیر) بدون سیم عبور موتورها و عابارن خوب است که باعث می شود آنها نسبت به تعدی و تجاوز آسیب پذیر باشند و همچنین بقیه تهدیدها برای امنیت . هر سیستم ارتباطی سوراخهای امنیت واحدی دارد که توسط وجوه و کاربردهای خاص سیستم بوجود می اید . وقتی که سیستم بدون سیم در Scats به کار می رود ممکن است شاخه های جدید از تهدید امنیت بوجود آید . اگر وابستگی زیاد به نسل Scats وجود داشته باشد در تجهیزات جاده ایی یک وسیله سازش شده می تواند باعث ناکارآمدی و حتی از بین بردن جاده ها شود .
درجه بندی : همانطور که قبلا گفته شد سیستم های بدون سیم نسبت به دخالت از جانب ابزارهای ارتباطی دیگر حساس هستند . به علاوه اگر یک کانال بدون سیم معمول در میان تمام ابزارها در یک محیط داده شده (سلول) وجود داشته باشد تاخیر MAC افزایش می یابد همانطور که تعداد وسایل قابل رقابت افزایش می یابد . موضوع دیگردر این زمینه از مراحل بالاتر بوجود می آید که در ایتسگاه رادیویی مرکزی لازم است . کنترل کننده رادیو در ایستگاه پایه نمی تواند به راحتی تمامی سیگنالهای رادیو را دسته بندی کند اگر تعداد زیادی از انها باشد . به این دلایل ، افزایش ناگهانی در تعداد ابزارهای ارتباطی در یک محدوده جغرافیایی می تواند باعث شود تا سیستم بدون سیم وقتی مورد نیاز است عمل نکند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیستم های کنترل ترافیک

دانلودمقاله صادق هدایت

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله صادق هدایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

از کودکی تا آغاز جوانی
صادق هدایت در هفده فوریهٔ ۱۹۰۳ در تهران در خانواده‌ای اصل‌ونسب دار و متشخص متولد شد. پدرش هدایتقلی‌خان (اعتضادالملک) و نام مادرش نیرالملوک (نوهٔ مخبرالسلطنهٔ هدایت) نوه عموی اعتضادالملک بود. جد اعلای صادق رضاقلی‌خان هدایت از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتابهایی چون مجمع الفصحا و اجمل‌التواریخ بود. صادق کوچک‌ترین فرزند خانواده بود و دو برادر و سه خواهر بزرگ‌تر از خود داشت.

 

 

 


صادق هدایت تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ علمیهٔ تهران گذارند. در سال ۱۹۱۴ به دارالفنون رفت ولی در سال ۱۹۱۶ به خاطر بیماری چشم‌درد مدرسه را ترک کرد و در ۱۹۱۷ در مدرسهٔ سن‌لویی که مدرسهٔ فرانسوی‌ها بود به تحصیل پرداخت. به گفتهٔ خود هدایت اولین آشنایی‌اش با ادبیات جهانی در این مدرسه بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی می‌داد و کشیش هم او را با ادبیات جهانی آشنا می‌کرد. در همین مدرسه صادق به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین دوران صادق گیاه‌خوار شده بود و به اصرار و پند بستگانش وقعی نمی‌نهاد. در سال ۱۹۲۴ در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» که راجع به مهربانی با حیوان‌ها و فواید گیاه‌خواری ‌است و تصحیحی از رباعیات خیام با نام رباعیات خیام به همراه مقدمه‌ای مفصل.
(۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران - ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس)، نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است.
هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و یک روشنفکر برجسته بود. برترین اثر وی رمان بوف کور است که آن را مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند.
حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره نوشته‌ها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیانگر تأثیر ژرف او بر جریان روشنفکری ایرانی است.
هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگان بزرگ را نیز ترجمه کرده‌است. آشنایی عمیق وی با ادبیات اروپا، زمینه ساز تحول مهمی در ادبیات داستانی معاصر ایران انجامید.
صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد. آرامگاه وی در گورستان پرلاشز پاریس واقع است.
گیاه‌خواری
صادق هدایت در جوانی گیاه‌خوار شد و کتابی در فواید گیاه‌خواری نیز نوشت. او تا پایان عمر گیاه‌خوار باقی‌ماند. بزرگ علوی در این باره می‌نویسد: «یک بار دیدم که در کافه لاله‌زار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی می‌گفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است، گاز زد و ناگهان چشم‌هایش سرخ شد، عرق به پیشانی‌اش نشست و داشت قی می‌کرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد.»
عزیمت به اروپا
هدایت در ۱۹۲۵ تحصیلات متوسطه را به پایان رساند و با اولین گروه دانش‌آموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشتهٔ مهندسی به تحصیل پرداخت. در همین سال مقالهٔ «مرگ در گان» را در روزنامهٔ ایرانشهر که در آلمان منتشر می‌شد به چاپ رساند و مقاله‌ای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ له‌ویل دلیس نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشته‌اش در بلژیک راضی نبود و مترصد بود که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سر انجام در ۱۹۲۷ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. در همین سال نسخهٔ کامل‌تری از کتاب «انسان و حیوان» با نام فواید گیاهخواری با مقدمهٔ حسین کاظم‌زادهٔ ایرانشهر به چاپ می‌رسد.
خودکشی اول و نخستین داستان‌ها


صادق هدایت پس از اولین خودکشی نافرجامش در پاریس
صادق هدایت در سال ۱۹۲۸ اقدام به خودکشی در رود مارن کرد، لیکن یک قایق ماهیگیری او را نجات داد. در همین دوران در پاریس با دختری به نام ترز دوست بود. صادق در مورد خودکشی‌اش به برادرش محمود می‌نویسد: «یک دیوانگی کردم به خیر گذشت.» ادعا شده‌است که راجع به خودکشی نخستش توضیحی به هیچ‌کس نداده‌است. اما م. فرزانه سال‌ها بعد از زبان هدایت (سال‌ها بعد از خودکشی اولش) نقل می‌کند که علت خودکشی مسائل عاطفی بوده‌است.
نخستین نمونه‌های داستان‌های کوتاه هدایت در همان سال خودکشی‌اش صورت گرفت. نمایشنامهٔ «پروین دختر ساسان» و داستان کوتاه «مادلن» را در همین دوران نوشته‌است. پس از خودکشی نیز داستان معروف «زنده به گور» و «اسیر فرانسوی» و رسالهٔ طنزآمیز «البعثة الاسلامیه الی بلاد الافرنجیه» را نوشت.
بازگشت به تهران
هدایت در سال ۱۹۳۰، بی آنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد. لیکن از وضع کارش راضی نبود و در نامه‌ای که به تقی رضوی (که دوستیشان در دوران متوسطه آغاز شده بود) در پاریس نوشته‌است، از حال و روز خود شکایت می‌کند. دوستی با حسن قائمیان که پس از مرگ هدایت خود را وقف شناساندن او کرد در بانک ملی اتفاق افتاد. در همین سال مجموعه داستان زنده‌به‌گور و نمایشنامهٔ پروین دختر ساسان در تهران منتشر شد و هدایت با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی آشنا شده و حلقهٔ دوستی‌ای ایجاد می‌شود که نامش را گروه ربعه گذاشتند.[۳]
گروه ربعه
در آن دوران گروهی از ادیبان کهنه‌کار بودند که با آن‌ها ادبای سبعه می‌گفتند و به گفتهٔ مجتبی مینوی «هر مجله و کتاب و روزنامه‌ای که به فارسی منتشر می‌شد از آثار قلم آن‌ها خالی نبود.»[۴] این هفت تن که درواقع بیشتر از هفت تن بودند[۵] شامل کسانی چون محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، رشید یاسمی، سعید نفیسی و بدیع‌الزمان فروزانفر و محمد قزوینی می‌شدند. گروه ربعه این نام را برای دهن‌کجی به این افراد (که به نظر ایشان کهنه‌پرست بودند) انتخاب کردند. گفتگو و دیدارهای گروه ربعه در رستورانها و کافه‌های تهران بود. بعدها نیز افراد دیگری چون پرویز ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین، غلامحسین مین‌باشیان و نیما یوشیج به این گروه اضافه شدند. این گروه به فعالیت‌های ادبی و فرهنگی پرداختند و آثاری چند در این سالها با همکاری همدیگر انتشار دادند. مینوی در بارهٔ این دوران می‌گوید: «ما با تعصب جنگ می‌کردیم و برای تحصیل آزادی می‌کوشیدیم و مرکز دایرهٔ ما صادق هدایت بود.»[۶] سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب می‌شود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد.
انیران را با همکاری علوی و شین پرتو نوشت. مجموعهٔ داستان‌های کوتاه سایه‌روشن نمایشنامهٔ مازیار با مقدمهٔ مینوی، کتاب مستطاب وغ‌وغ ساهاب با همکاری مسعود فرزاد و مجموعه داستان‌های کوتاه سه قطره خون و چندین داستان کوتاه دیگر در این دوران به چاپ رسید. در این دوران شور میهن‌دوستی و بیگانه‌ستیزی در بسیاری از آثار وی موج می‌زند.
همچنین هدایت برای اولین بار در ایران اقدام به جمع‌آوری متل‌ها و داستان‌های عامیانه کرد و نوشتار «اوسانه» و کتاب نیرنگستان را در این موضوع به چاپ رساند. به علاوه طی دو مقاله در مجلهٔ سخن راجع به فولکلور و ادبیات توده مطالبی نوشت. مجلهٔ موسیقی را هم در این دوران بنا نهاد.
هدایت در خلال این سالها به ترجمهٔ آثاری از چخوف و نویسندگان دیگر نیز پرداخت و همچنین در کتاب رباعیات خیام خود تجدید نظر کرد و آن را مفصل‌تر با عنوان ترانه‌های خیام انتشار داد. سفرنامه‌ای هم راجع به سفرش به اصفهان به نام اصفهان نصف جهان نوشت.
سفر به هندوستان
هدایت در سال ۱۳۱۵ به همراه شین پرتو به هند رفت و در آپارتمان او اقامت کرد. در هند به فراگیری زبان پهلوی نزد دانشمند پارسی‌ (از پارسیان هند) بهرام گور انکلساریا پرداخت و کارنامهٔ اردشیر پاپکان را در هند از پهلوی به فارسی ترجمه کرد.
در طی اقامت خود در بمبئی اثر معروف خود بوف کور را با دست بر روی کاغذ استنیسل نوشته، به صورت پلی‌کپی در پنجاه نسخه انتشار داد و برای دوستان خود فرستاد؛ از جمله نسخه‌ای برای مجتبی مینوی که در لندن اقامت داشت و نسخه‌ای برای جمالزاده که آن زمان در ژنو بود. عده‌ای داستان بوف کور را محصول حال و هوای هند می‌دانند، لیکن چنانکه از گفتگوهای هدایت و فرزانه بر می‌آید هدایت کار روی این اثر را از سالها پیش شروع کرده بود به قول هدایت در گلویش گیر کرده بود. در نسخهٔ پلی‌کپی‌ای که از بوف کور در هند انتشار داد نوشته بود که چاپ اثر در ایران ممنوع است. علاوه بر اینها هدایت دو داستان به زبان فرانسوی در هند به چاپ رساند: "Lunatique" و "Sampingue".

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله صادق هدایت

دانلودمقاله نقد داستان فردا

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله نقد داستان فردا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


یادداشتی بر داستان «فردا»ی صادق هدایت از محمد بهارلو
در «نوشته‌های پراکنده صادق هدایت»، که حسن قایمیان گرد آورده است، داستان کوتاهی هست به نام فردا که تاریخ نگارش 1325 را دارد. این داستان اول بار در مجله «پیام نو» (خرداد و تیر 1325) و بعد در کبوتر صلح 1329 منتشر شد، و اگرچه در زمان انتشار درباره آن مطلب و مقاله‌ای در مطبوعات درج نشد، نشانه‌هایی در دست است مبنی بر این که در همان سال‌ها واکنش‌ها و بحث‌های کمابیش تندی را برانگیخته است، که مصطفی فرزانه در کتاب خاطرات‌گونه خود درباره صادق هدایت به طور گذران به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره کرده است. اهمیت داستان فردا، قطع نظر از مضمون اجتماعی آن، در شیوه نگارش و صناعتی است که صادق هدایت به‌کار برده است، که شیوه‌ای است غیرمتعارف، ظاهراً گنگ و پرابهام، که تا پیش از آن در داستان‌نویسی ما سابقه نداشته است، و تا دو دهه بعد از آن نیز هیچ نویسنده‌ای طبع خود را در آن نیازمود.
فردا به شیوه تک‌گویی درونی نوشته شده است:1- تک‌گویی مهدی زاغی 2- تک‌گویی غلام. و غرض از آن آشنایی مستقیم با زندگی درونی کارگر چاپ‌خانه‌ای است به نام «مهدی رضوانی مشهور به زاغی». داستان بدون دخالت نویسنده و توضیحات و اظهارنظر‌های او نوشته شده و به صورت گفت‌وگویی است بدون شنونده و بر زبان نیامده. نویسنده خواننده را به درون ذهن آدمی ‌فرومی‌برد و او را در آن‌جا تنها می‌گذارد تا خود دربیابد که هر کسی درباره چه چیز حرف می‌زند:
بعد از شش سال کار، تازه دستم خالی است. روز از نو روزی از نو! تقصیر خودمه چهار سال با پسر خاله‌ام کار می‌کردم، اما این دو سال که رفته اصفهان ازش خبری ندارم. آدم جدی زرنگیه. حالا هم به سراغ اون می‌رم. کی می‌دونه؟ شاید به امید اون می‌رم. اگر برای کاره پس چرا به شهر دیگه نمی‌رم؟ به فکر جاهایی می‌افتم که جا پای خویش و آشنا را پیدا بکنم. زور با زو! چه شوخی بی‌مزه‌ای! اما حالا که تصمیم گرفتم. گرفتم...خلاص.
در این قطعه، مهدی زاغی خصوصی‌ترین اندیشه‌ها و احساساتش را بیان می‌کند، اندیشه‌ها و احساساتی که با ضمیر ناهوشیار، اندیشه‌های آرمیده، فاصله چندانی ندارند. زبان ذهن او عموماً آگاه به خود و واقع‌بینانه است و کمابیش همان ترکیب منظم زبان روزمره را دارد.
تو دنیا اگر جاهای مخصوص برای کیف و خوش‌گذرانی هست، عوضش بدبختی و بیچارگی همه‌جا پیدا می‌شه. اون‌جاهای مخصوص، مال آدم‌های مخصوصیه. پارسال که چند روز پیشخدمت «کافه گیتی» بودم، مشتری‌های چاق داشت، پول کار نکرده خرج می‌کردند. اتومبیل، پارک، زن‌های خوشگل، مشروب عالی، رختخواب راحت، اطاق گرم، یادگارهای خوب، همه را برای اون‌ها دستچین کردند، مال اون‌هاست و هرجا که برن به اون‌ها چسبیده. اون دنیا هم باز مال اون‌هاست. چون برای ثواب کردن هم پول لازمه! ما اگر یک روز کار نکنیم، باید سر بی‌شام زمین بگذاریم. اون‌ها اگر یک شب تفریح نکنند، دنیا را بهم می‌زنند!

 

پیدا است که صادق هدایت ترکیب کلامی‌ مهدی زاغی را نه به صورت شکل نخستین آن و همان‌گونه که بر ذهن چنین آدمی‌جاری می‌شود بلکه در هیئت پروده آن، از طریق جمله‌های مستقیم و نظم ساختمانی عبارات، بیان کرده است. اشاره به «جدی» و «زرنگ» بودن پسرخاله مهدی زاغی و توصیف «مشتری‌های چاق» «کافه گیتی» نه محصول ذهن و برآمد اندیشه مهدی زاغی که ریخته قلم هدایت است. طبیعی است که مهدی زاغی خصوصیات پسرخاله خود و مشتری‌های کافه گیتی را می‌شناسد اما آن چه ارائه می‌دهد توصیفات و توضیحاتی است که گویا برای دیگری، برای خواننده، نقل می‌شوند. البته این پروردگی و انتظام، ارائه جمله‌هایی با بار اطلاعاتی به خواننده، در همه‌جا وجود ندارد و خواننده ناچار است، چنان که طبیعت چنین داستان‌هایی است، برای گردآوردن داده‌های حسی مهدی زاغی همه حواس خود را به کار گیرد. کشف این‌که دقیقاً درباره چه چیزی گفت‌وگو می‌شود همیشه آسان نیست:
رختخوابم گرم‌تر شده... مثل این‌که تک هوا شکسته... صدای زنگ ساعت از دور میاد. باید دیروقت باشه... فردا صبح زود... گاراژ... من که ساعت ندارم... چه گاراژی گفت؟... فردا باید... فردا.
خواننده می‌بایست با موج اندیشه مهدی زاغی حرکت کند. همین عبارات مقطع و تک‌واژه‌ها وتار‌های پیچاپیچی از یادآوری، ما را با دیدگاه شخصیت او آشنا می‌سازند. هر کلمه و عبارت بریده‌ای مظهر هیچ و در عین حال همه چیز است. هدایت مطمئن است که خواننده با مقداری صرافت از آن‌چه او می‌گوید سردرمی‌آورد. اگر بنا بود همه آن چیز‌هایی که در ضمیر ناهوشیار مهدی زاغی، در ساعاتی پیش از خواب، جریان دارند به صورت سیال و نابخود بیان شوند، یعنی در سطح همان الفاظ و اشاره‌هایی که برای آدمی‌ با طبیعت او یادآور عواطف و اندیشه‌های سرشار هستند، در آن صورت خواننده ولو با صرافت طبع، چیز چندانی دستگیرش نمی‌شد. در طبیعت، در ذهن خواب‌زده، جملات به صورت بریده‌بریده و درهم ریخته و در میان جملات دیگر به یاد می‌آیند. وقایع به گذشته، که ریشه‌شان در آن است، بازمی‌گردند و هرچیز ظاهراً به‌طور تصادفی و پر ابهام و گنگ احساس می‌شود. به همین دلیل ثبت چنین حال و تجربه‌ای معانی و تعبیرات گوناگونی پدید می‌آورد، زیرا گاهی یک کلمه یا جمله نشانه جدا شدن از یک مطلب است و گاهی نشانه اندیشه یا احساسی که در گذشته واقع شده و به سبب ادای مطلب و کلمه‌ای واخوانی شده است یا هیچ‌یک، ممکن است ارتجالی و کاملاً بی‌مقصود یا به عبارت دیگر غیرقابل قضاوت باشد.
اما تک گفتاری مهدی زاغی، غلام، همکار او، محصول گزینش آگاهانه نویسنده از ذهن و زبان آدم‌هایی است که قرار است به خواننده معرفی شوند، معرفی نامه‌ای است که در قالب اندیشه و خیال پیش از خواب، بدون ارتباط با محرک‌های بیرونی، بیان شده است. نشانه‌های اصرار نویسنده برای عرضه روشن وجوه شخصیت‌های خود جابه‌جا به چشم می‌خورد:
فقط یک رفیق حسابی گیرم آمد، اونم هوشنگ بود. با هم که بودیم، احتیاج به حرف زدن نداشتیم: درد هم‌دیگر را می‌فهمیدیم. حالا تو آسایشگاه مسلولین خوابیده. تو مطبعه «بهار دانش» بغل دست من کار می‌کرد.

 

کاملاً روشن است که جمله توضیحی آخر، اشتغال هوشنگ در مطبعه «بهار دانش» فقط جهت مطلع کردن خواننده است، والا طبیعی است که مهدی زاغی خود نیازمند چنین توضیحی نیست. یا در تک گویی غلام، با این که از نوشیدن الکل زیاد پکر و گیج و منگ است، توضیحات مستقیم فراوانند:
از این خبر همه بچه‌ها تکان خوردند. حتی علی مبتدی اشک تو چشمش پر شد، دماغش را بالا کشید و از اطاق بیرون رفت. فقط مسیبی بود که ککش نمی‌گزید. مشغول غلط گیری بود- سایه دماغش را چراغ به دیوار انداخته بود.
با خواندن این‌گونه توضیحات و اندیشه‌های وصفی خواننده احساس می‌کند که آن دو، به رغم آن‌چه خود اعلام می‌کنند، در خلوت آخر شب، چنان که باید، غرق در تفکرات و احساس خود نیستند. اگرچه مفاهیم از طریق واخوانی به ذهنشان راه می‌یابند، جملات وصفی و معترضه آن‌ها، ظاهراً برای آن که مبادا آن‌چه را که می‌گویند پیچیده و تاریک باشد، نواخت تک‌گویی را از صورت سیال و طبیعی آن خارج کرده است. در واقع هدایت سعی داشته است با درج ملاحظات و وصف‌های ملموس و پیوسته موقعیت قهرمانش را از لحاظ ادراک و احساس به طور منجز ثبت کند و حاضر نشده است خواننده را در تمام دقایق داستان با قهرمانش تنها بگذارد، و این به هر حال عدول از آن سبکی است که خود وضع کرده است. اما نکته قابل توجه این است که در آن لحظاتی که هدایت، به عنوان نویسنده، وارد جریان تک‌گویی شده است و خواننده صدای او را می‌شنود، بی‌طرفی لحن قابل لمس است و با وجود ناهنجاری آن از لحاظ ساختمان داستان ذهن خواننده از دنیای درونی شخصیت منحرف نمی‌شود.
تعویض موضوعات در سیر تک‌گویی، جابه‌جایی و انتقال یک احساس به احساس دیگر، غالباً سنجیده و مرغوب از کار درآمده است، به ویژه در تک‌گویی غلام:
در صورتی که اون مُرد... نه. کشته شد. پیرهن زیرم خیس عرقه، به تنم چسبیده. این شکوفه دختر قدسی بود که گریه می‌کرد... امشب پکر بودم. زیاد خوردم. هنوز سرم گیج می‌ره. شقیقه‌هام تیر می‌کشه. انگاری که تو گردنم سرب ریختند: گیج و منگ... همین‌طور بهتره... چه شمد کوتاهی! این گفته...حالا مردم... حالا زیر خاکم. جونورها به سراغم آمدند... باز شکوفه جیغ و دادش به هوا رفت!... طفلکی باید یک باکیش باشه... یادم رفت براش شیرینی بگیرم.
یا:
چرا هنوز سر درخت کاج تکان می‌خوره؟ پس نسیم میاد. امروز ترکبند دوچرخه یوسف به درخت گرفت و شکست. به لب‌های یوسف تبخال زده. گوادرات... دیروز هفتا بطر لیموناد خوردم. باز هم تشنه‌ام بود! نه حتماً غلط مطبعه بوده. یعنی فردا تو روزنامه تکذیب می‌کنند؟ خوب من پیرهن سیاهم را می‌پوشم. چرا عباس که چشمش لوچه بهش «عباس لوچ» نمی‌گند؟ گوادرات...گو- واد-رات... گو ـ وادرات- فردا روزنامه... پیرهن سیاهم- فردا...
دو قطعه بالا، از تک‌گویی درونی غلام که بیش‌تر به جریان سیال ذهن نزدیک‌اند، با تک‌گویی مهدی زاغی از لحاظ شکل و لحن متفاوت‌اند. آهنگ ذهن غلام با ذات ذهن او، با ساخت اخلاقی‌اش، هماهنگ است. هدایت بر حدود ذهنی که از غلام انعکاس می‌دهد واقف است. نوع ذهنی که مهدی زاغی از آن برخوردار است خام و بدوی است و واکنش‌های آن تبلور شخصیت آدمی‌است «بی‌تکلیف» و تا خرخره زیر قرض. کارگری یک لاقبا و تنها که وقتی مشغول کار است، همه مواجبش را پیشخور می‌کند. به خلاف غلام، که اهل ولگردی و قمار زدن نیست و عضو اتحادیه و حزب است، آدمی‌ است فاقد وجدان اجتماعی، بیزار از سیاست، هوسباز، دمدمی‌ و ماجراجو، اما با اخلاق. آدمی‌ است که احوال و اجبار محیط، تحقیر و حیرانش کرده است و وسیله تسلط بر سرنوشت او است

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نقد داستان فردا

دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چکیده
قنات، آیا تا به حال اندیشیده‌اید که تاریخچه‌ی پیدایش قنات به چه دورانی مربوط می‌شود؟ چگونه به طراحی و اجرا گذارده شده است؟ و سؤالاتی از این قبیل. از این رو در این مقاله سعی شده تا با ارائه مطالبی پیرامون این میراث بسیار ارزشمند ایران باستان که زمینه‌های رشد و توسعه کشورمان را فراهم آورده یادی از آن به خاطر آوریم و با تکیه بر نتایج معنوی قنات همچون تلاش، پشتکاری، آینده‌نگری و از همه فراتر امید ما نیز همانند پیشینیان خود با استفاده از امکانات محدود یا وسیع خود در توسعه‌ی میهنمان و ارائه خدماتی نادر به جهان بکوشیم.
به کانال زیرزمینی حفر شده جهت تأمین آب شیرین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی که با انتقال آن به سطح زمین قابل استفاده خواهد بود را در ایران و آسیای مرکزی قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره گویند. قنات‌ها در گذشته از کاربرد وسیعی برخوردار بوده، اما با گذشت زمان و ایجاد لوله‌کشی‌ها در اکثر مناطق جهان از کاربرد آن‌ها کاسته شده و مردم به استفاده از روش‎های جدید مانند آب لوله‌کشی‌ها گرویده‌اند. با این وجود، می‌توان از قنات‌ها و دیگر آثار در صنعت گردشگری استفاده نمود که درآمد به سزایی برای هر کشوری پیش رو دارد.

1- مقدمه
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمع‌آوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره می‌گویند. کاریز کلمه‌ای پارسی و قنات کلمه پارسی معرب شده است. قنات را در لغت عده‌ای به معنای نیزه و جمع آن، قنوات، قنیات و قنی ترجمه کرده‌اند که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است؛ عده‌ای نیز آن را از کلمه پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن می‌‌دانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده می‌شود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافی‌نویسان اروپایی باستان از 2600 سال قبل تاکنون تا مورخین مسلمان و سیاحان یکصد سال اخیر به کاریز و قنات در ایران اشاره کرده‌اند. اسامی برخی از آن‌ها به شرح زیر می‌باشد:
تالس ملیتیThales Melitus (546-640 قبل از میلاد)، آناکسی ماندرAnaximender (546-640 قبل از میلاد)، فیثاغورس Pythagoras (509-608 قبل از میلاد)، کوسماس ایندیکوپلیوس (500-535 قبل از میلاد)، هکاتوسHecataus (500 قبل از میلاد)، نیارکوس دریاسالار یونانی ( 242-325 قبل از میلاد) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده است، هردوتHerodotus (420-486 قبل از میلاد)،Ptolemy Quintus Claudius معروف به بطلیموس (270-330 قبل از میلاد) ریاضیدان و ستاره‌شناس قرن دوم قبل از میلاد در کتاب جغرافیای جهان که دارای 27 نقشه بوده است، کتزیاس (380-445 قبل از میلاد)، گزنفن (352-430)، ایراتوستین Eratosthenes (187-276 قبل از میلاد)، استرابون پدر جغرافیا (قرن اول میلادی)، گوئینوس کورتوس روفوس Curticus Rufus تاریخ‌نویس رومی قرن اول میلادی در شرح حال زندگی اسکندر، آریانوس Flavius Arrianus تاریخ‌نگار یونانی سده دوم میلادی در کتاب آنابازیس، نویسنده و مورخ رومی پومپونیوس ملا 43 میلادی، دیسئارکوس (285-325 قبل از میلاد)، هیپارکوس جغرافی‌نگار سده دوم قبل از میلاد، آریان (98-171 میلادی)، عیسوب اوسیوس (263-340 میلادی) که به پدر تاریخ عیسوی معروف است، آگاتانژ (330-226) تاریخ‌نگار ارمنی، موسی خورن مورخ سده 5 میلادی در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر و کراتس مالوسی دانشمند سده دوم قبل از میلاد، پلیبیوس (جغرافیانویس یونانی قرن دوم قبل از میلاد)، پوزیدوینوس جغرافیانگار سوری (15-135 قبل از میلاد)، واسکودوگاما، مارکوپلو، اچ .بی وگانH.B.Vgan ، سی.ای.بیدولف C.E.Biddulph، پیتر دو لاوابه ایتالیایی، سرتوماس هربرت انگلیس، کارستن نیبور، گامب فر، هئیت اوزلی، سر کربنز، لیو الکساندر، بی.توماسB.Thomas ، فیلبیH.ST.Philby ، آلفونس گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران Duerch Persiens Wuesten، ژ.آ.اولیویه، دوپره، کوست و فلاندین همگی در کتب و یادداشت‌های سفر خود به قنات‌های ایران اشاره کرده‌اند.
از میان مورخین مسلمان نیز می‌توان به ابن خردادبه خراسانی (211-300 قمری)، ابن فقیه همدانی (279 قمری)، استخری (340 قمری)، مسعودی، ابن مطهر مقدسی (355 قمری)، بیرونی، ابن حوقل (367 قمری)، مقدسی (375 قمری)، ناصر خسرو (وفات 448 قمری)، ابوعبدالله محمود قزوینی (682 قمری)، شرف‌الزمان طاهر مروزی (514 قمری)، شمس‌الدین دمشقی (727 قمری)، مستوفی قزوینی (740 قمری)، قدامه بن جعفر (266 قمری)، ابن یعقوب (232-334 قمری)، ابن فقیه (290 قمری)، ابن رسته (290 قمری)، سهراب سده سوم قمری، شهریار رامهرمزی (342 قمری)، ابن بلخی (500 قمری)، ابن ادریس (548 قمری)، بکران خراسانی، یاقوت حموی (623 قمری)، قزوینی (674 قمری)، ابوالفداء (721 قمری)، النوبری (733 قمری)، عطاملک جوینی در عهد مغولان حاجی خلیفه (چلبی) مورخ ترک (1067 قمری)، محمد ابراهیم کازرونی، رضا قلی خان هدایت، اعتمادالسلطنه، لسان‌الملک و جرجی زیدان همگی در کتب و یادداشت‌های سفر خود به قنات‌های ایران اشاره نموده‌‌اند که نشانگر اهمیت قنات‌ها در تمام ادوار گذشته تمدن بشر می‌باشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت می‌دهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگ‌نبشته‌های اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ می‌دانند، در حالی که علم باستان‌شناسی، مردم‌شناسی و زبان‌شناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
می‌دانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینه‌تر از دوره هخامنشی است و اصولاً یافته‌های باستان‌شناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت می‌کند که مدنیت در شرق ایران و داستان‌های ایران و توران به دورانی بیشتر از 5 هزار سال قبل مربوط می‌شود. یافته‌های باستان‌شناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار به‌دست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات می‌کند، در حالی که سنگ‌نبشته‌ها و تاریخ مدون ایران تنها 2500 سال اخیر را آن هم به طور ناقص پوشش می‌دهد.
در دهه‌های اخیر بسیاری از فرضیه‌های تاریخی در مورد عمر بشر و مهاجرت اقوام به یمن و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیست‌شناسی، باستان‌شناسی و انسان‌شناسی به کلی دگرگون شده است. تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط 6 هزار سال می‌گذرد، حال آن که امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال می‌گذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است. بعلاوه این که در چندین نقطه در خود ایران اسکلت‌هایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقب‌تر می‌برد و اثبات می‌کند که آریایی‌ها هزاران سال قبل از فلات ایران به سوی شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجدداً به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نموده‌اند. ایران در طول 10000 سال گذشته مهم‌ترین مرکز تبادل و آمیختگی اقوام و فرهنگ‌های متعدد بوده است و علی رغم این که ایران در طول تاریخ با نام‌هایی از قبیل کشور یم، جم، جمشید، بلاد عجم، بلاد کسری، بلاد اکاسره، پارس، پرس، فرس، پرز، اسپارستیس، ایرانا، آریان، آریترا، ملک فریدون، پرسیچ و… نامیده شده و محل سکونت ده‌ها قوم و زبان مختلف است، با این وجود از نظر انسان‌شناسان ایران تنها متشکل از سه نژاد می‌باشد. ابزارهای کشف شده در شرق، غرب و جنوب ایران نمایانگر آن است که در فلات ایران تمدن‌های گم شده متعدد چندین هزار ساله وجود دارد که بخشی از این تمدن در منطقه جنوب خراسان مدفون می‌باشد.
2- تاریخچه قنات
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهره‌برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و آفریقا نیز راه یافت، سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی قنات‌های فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قنات‌ها در سایر کشورهای جهان است. مهم‌ترین قنات‌های ایران در استان‌های کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفت‌انگیزترین کارهای دسته‌جمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آب‌رسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامه‌ریزی به وجود آمده است. این پدیده شگفت‌انگیز آب‌رسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بوده‌اند، نقش کلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیت‌های متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ و کشفیات باستان‌شناسی این فن‌آوری مهم از ابتکارات ویژه ایرانیان بوده و به تدریج به سایر مناطق جهان از جمله، منطقه غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخش‌هایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص، به دوره ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن باز می‌گردد. تمدن 5 هزار ساله شهر سوخته و تمدن هکمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره ماقبل هخامنشی است. یکی از قدیمی‌ترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم (پادشاه آشور است که سال‌های 705 تا 722 قبل از میلاد می‌زیسته است) علیه امپراتوری اوراتور در سال 714 قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی به خط میخی که به زبان آکادی نوشته شده از آن مطلع شده است. این لوح، اکنون در موزه لوور پاریس موجود می‌‌باشد). سارگون از کوه‌های زاگرس می‌گذرد و به ناحیه‌ای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند کنونی) در حدود 60 کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه ارومیه می‌رسد. او متوجه می‌شود که در این ناحیه رود وجود ندارد. با این وجود ناحیه‌ای است که با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمی‌کند برای این که او در دشت‌هایی فرمانروایی کرده که چنین تکنیک‌ها یا سیستم‌هایی از حداقل دو هزار سال پیش در آن‌ها معمول بوده است، اما آن‌چه که او را شگفت‌زده می‌کند، بی‌اطلاعی از منشأ این آب‌ها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قنات‌ها را چه کسانی ساخته‌اند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است ؟
به استناد کتیبه سارگون، اورسای اول پادشاه هم عصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمانروای آشو، رواج این تکنیک را که به گفته او پدیده‌ای تازه بوده است، به اهالی اوراتو نسبت می‌دهد. از طرف دیگر در ناحیه دریاچه وان (که در آن زمان جزو خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود 21 رشته قنات اشاره کرده است. در کتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشته لهمان مورخ 1925، آمده است که ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و می‌دانیم که اهالی اوراتور، اعقاب جدا نشدنی ارمنی‌ها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است. می‌دانیم داستان‌های شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته است و این داستان‌های شفاهی ریشه 7 تا ده هزار ساله دارد.
اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارس‌ها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشکوه همراه است مانند شهرهای اکباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد که از سوی کوروش دوم بنیان گذاشته شد. هم‌چنین تخت جمشید که داریوش اول آن را در نزدیکی پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پایتخت هخامنشیان در آمد. شهر راگس یا راجس (ری) در چند کیلومتری شهر ری کنونی یکی از پرجمعیت‌ترین شهرها بوده است. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستند آب خود را تأمین کنند و به حیات خود ادامه دهند، زیرا در آن زمان رودها و یا چشمه‌هایی بیش از امروز وجود نداشته است؛ اما به هر حال قدیمی‌ترین قنات ثبت شده در تاریخ به 3 هزار سال پیش (30 قرن قبل)، باز می‌گردد که در آذربایجان و ارمنستان حفر گردیده است. در پی آن، در دوره داریوش کبیر (486-521 قبل از میلاد) که اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سراسر فلات ایران به شمار می‌رود، قنات‌های متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. بر اساس کاوش‌های باستان‌شناسی این باور وجود دارد که کاریزهای ایجاد شده در نواحی جنوبی خلیج‌فارس، خراسان، یزد و کرمان در دوره هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دوره صفویه و قاجاریه حفر گردیده است.
از مطالعه کتب قدیم و آثار باستانی ایران پی می‌بریم که کندن کاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت کاری مقدس محسوب می‌شده است. در وندیداد که زرتشتیان آن را کتاب الهی می‌دانند و بعضی نیز آن را دایره‌المعارف فرهنگ باستان محسوب می‌کنند چنین جملاتی وجود دارد:
"سوگند یاد می‌کنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک (کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد می‌کنم به زراعت و کاشتن درخت میوه".
هرودت آورده است که آناهیتا خدای آب نزد ایرانیان از آن بابت مقدس است که آب‌های روان را جاری می‌کند و سبزی و خرمی ایجاد می‌کند و چون آب پاک است نباید آلوده شود.
در فرهنگ باستان ایران سرو نماد اهورا مزدا و نخل نماد میترا و نیلوفر نماد آناهیتا است، بنابراین کاشت درخت و دایر نمودن پردیس (فردوس، پاریس) یا باغ، امر مقدسی بوده است. بر اساس کتب تاریخی در کاشمر درخت سرو مقدس بوده است و مردم به آن پارچه گره می‌زدند، آن را تزیین می‌کردند و حاجت می‌طلبیدند. به امر خلیفه متوکل عباس آن را بریدند و تنه آن را به بغداد (بغ+ داد) بردند؛ مردم نسبت به این عمل غیر شرعی نفرین کردند و چون خبر مرگ این خلیفه را شنیدند شادمان گردیدند و پنداشتند که او سزای عمل خود را دیده است. هنوز در بسیاری از مناطق ایران از جمله در بعضی از روستاهای سنت‌گرای گناباد درخت سرو را مقدس می‌شمارند و نخل مراسم محرم را از سرو می‌سازند. سرو زیبد و نخل درب صوفه که گفته می‌شد بر قبر عارفی روییده‌اند نمونه‌های این‌گونه تقدس‌های به جا مانده از دوران قبل از اسلام بود که در حال حاضر از سال 1357 نذر کردن و آش نذری پختن در این دو مکان منسوخ شده است.
پولیپیوس مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد متذکر شده است که در زمان هخامنشیان آن کس که کاریزی حفر یا زمینی را آباد می‌کرد یا کاریز خشکی را بازسازی می‌نمود، مالیات 5 نسل بر او بخشوده می‌شد. در سیاحت‌نامه فیثاغورس به باغ‌های مصفا که با دولاب آبیاری می شده‌اند، اشاره شده که کوروش خود ساعتی را در آن به کشاورزی می‌پرداخته است.
ایرانی‌ها در کندن کاریز و کانال مهارت خاصی داشتند. در مورد حفر کانال سویز، در موزه باستان قاهره سنگ‌نوشته‌ای نگهداری می‌شود که بخش اعظمی از نوشته‌های آن از میان رفته ولی بخشی از آن چنین است: "من داریوش به همراه پارسی‌ها مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند تا از نیل مصر به دریای پارس بروند".
آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی‌ که حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینه آب در ایران کار کرده است، این سیستم باستانی دست‌یابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه می‌یابد و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) بر می‌گردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب می‌کند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از 534 منبع علمی-تحقیقی تز دکترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دست‌یابی به آب در ایران» می‌نویسد. او در این نوشته خود ثابت می‌کند که قنات اختراع ایرانیان است و ده‌ها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینی‌ها فن قنات را چند قرن پس از ایرانیان آموخته‌اند. گوبلو در کتاب خود که در سال 1979 انتشار یافته می‌نویسد:
"همه چیز دال بر آن است که نخستین قنات‌ها در محدوده فرهنگی ایران ظاهر شده‌اند و انگیزه اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یکجانشینی و توسعه کشاورزی و آبادی بوده است، به طوری که این صنعت در میان ترک‌های شرقی و اعراب که فرهنگ کوچ‌نشینی داشته‌اند رونق نیافته است."
گوبلو ده‌ها صفحه از کتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر کشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است، اما برای جلوگیری از طولانی ‌شدن مقاله فقط به ذکر نکات زیر که در واقع نتیجه‌گیری کوچکی از نوشته‌های مهم این دانشمند فرانسوی است اکتفا می‌شود: این دانشمند در نتیجه سال‌ها تحقیق و نیز سفر به کشورهای مختلف و هم‌چنین استفاده از صدها منابع، معتقد است که خاستگاه اصلی قنات ناحیه آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقه معادن سرب این نواحی می‌باشد و این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوایل هزاره اول قبل از میلاد مسیح اختراع شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یافت. این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی در سال‌های 800 قبل از میلاد به وسیله کشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا کرد و از آن‌جا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. به عنوان مثال حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود 750 میلادی مسلمانان بنی‌امیه این فن را از آن‌جا به اسپانیا منتقل کردند و سپس از آن‌جا به مراکش منتقل شد و حدود سال 1520 میلادی به آمریکا به ویژه منطقه لس آنجلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسی‌ها، آب لس‌آنجلس آمریکا ابتدا به وسیله قنات تأمین می‌شده است) و در سال 1540 میلادی به ناحیه پی‌کارد شیلی منتقل شده است. بررسی‌های گوبلو ثابت می‌کند که سیستم قنات در سال 1780 یعنی در حدود 200 سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است.
اعراب با حفر چاه آب مورد نیاز خود را تأمین می‌کردند ولی به دلیل شیب‌دار نبودن سرزمین عربستان نمی‌توانستند از تکنیک قنات استفاده کنند. در دوره اسلامی نیز قنات به عنوان یک روش آب‌رسانی در فلات ایران پذیرفته شده و علاوه بر مردم عادی، روستاییان و کشاورزان، عده‌ای از حکام، سرمایه‌‌داران و زمین‌داران نیز در ایجاد و گسترش قنات‌‌ها تلاش نموده‌اند. در این دوران نیز کاریزها در نقاط مختلف جهان گسترش یافته و حتی بعدها به قاره آمریکا نیز رسیده است. پس از اسلام، دیلمیان و سامانیان در پیشرفت آبیاری در ایران کوشیده و در دوره صفویان نیز به سدسازی و آبیاری و کندن قنات‌ها و لایروبی قنات‌های موجود توجه واقع شد. در دوره قاجار، تجدید حیات قنوات به خصوص، با گزینش تهران به عنوان پایتخت جدید کشور از سوی آقامحمدخان قاجار تسهیل شد. در دوره پهلوی قنات‌های جدید به دلیل افزایش جمعیت و کمبود آب به طور مشخص، ساخته نشد و در عوض، کانالی به طول 53 کیلومتر از رودخانه کرج به سوی تهران کشیده شد. در این برهه به دلیل تمایل به مدرنیزه کردن تجهیزات کشور، از جمله در زمینه آب به سوی فنون جدید روی آوردند. اما به زودی بعضی الزامات جغرافیایی و شهری ثابت کرد که نمی‌توان از مزایای فنون قدیم چشم‌پوشی کرد و سدهای مدرن نیز نمی‌توانند به هیچ وجه، جایگزین بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی و کاریزی شوند. تا حدود 50 سال پیش، قبل از آن که سیستم آب‌رسانی به شکل امروزی ایجاد شود، آب آشامیدنی و مصرفی مردم، از طریق قنات‌هایی تأمین می‌شد که نوع معماری و مهارت در ساخت آن‌ها، شهره جهانیان بود و مشخصه ذوق و ابتکار مردم ایران زمین به شمار می‌رفت. نیاز به انتقال آب از مناطق پر آب به سایر مناطق، موجبات طرح‌ریزی و اجرای ساخت‌وساز قناعت‌ها را به شکلی استثنایی و ماندگار فراهم آورد.
3- قنات‌های گناباد
در شهرستان گناباد نیز بیش از 800 قنات از ادوار مختلف تاریخ وجود دارد که علاوه بر این که منابع پایدار آبی در کویر به شمار می‌روند نقشی بنیادین در زندگی اجتماعی انسان وایجاد شهرنشینی و مدنیت ایفا نموده‌اند. این شاهکارهای مهندسی برخلاف بسیاری دیگر از آثار تاریخی ودست‌ساخته‌های گذشتگان، امروزه نیز کاربرد خود را حفظ کرده ولی کمتر در زمره سازه‌های شگفت‌انگیز علمی و مهندسی مورد تحقیق و توجه محققین وعلاقمندان و گزارشگران قرار گرفته‌اند. از جمله قنات‌های مهم و تاریخی گناباد می‌توان قنات‌های قصبه، خوش‌شویی، رهن، ریاب، بیدخت، قوژد، کهنه و متروک، زیبد را نام برد. به جز روستای سنو، گوهردشت و رزو (رضویه) سایر روستاهای گناباد از قنات و چاه‌های عمیق بهره می‌برند. سنو به دلیل برخورداری از آب چشمه‌ای که از یک دریاچه و غار درون کوه‌های زرد (رزو) به طول تقریبی 12 کیلومتر و ذخیره تقریبی قابل توجهی حتی در خشکسالی‌های متوالی تغییری نمی‌یابد و بنابراین نیازمند حفر قنات نبوده است. آب رزو و گوهردشت نیز از همان غار و دریاچه مشترک با سنو تأمین می‌شود. غار سنو چیزی شبیه به غار علی صدر و شاید عظیم‌تر باشد که تاکنون مورد کاوش قرار نگرفته است.
اکتشافات باستان‌شناسی به خوبی ثابت می‌کند که تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییر مسیر رودخانه‌ها چگونه می‌توانسته است باعث مهاجرت تمامی ساکنان یک شهر مانند شهر سوخته در زابل شود، اما در مناطقی مانند گناباد مردم پس از یک دوره خشکسالی و یا تغییر آب و هوایی به جای مهاجرت به حفر چاه و قنات مبادرت کردند.
3-1- قنات قصبه
می‌دانیم که شهرستان گناباد از شهرهای کهن و دارای پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی است که پیشینه آن به دوران پیش از تاریخ نگارش و هم‌زمان با تمدن شهر سوخته زابل بر می‌گردد. آثار به دست آمده از گورستان گبرها و غارهای مسکونی در کلاته خاتمه در زیبد، خانیک و کلات این ادعا را به خوبی اثبات می‌کند که اولین سکونتگاه انسان‌های اولیه در این منطقه به دره‌های سرسبز کلاته شهاب زیبد، سنو، کلات و کاخک مربوط می‌شود. بر اثر تغییر آب و هوا از میزان باران و سرسبزی این منطقه کاسته شده و به مرور جمعیت به دشت گناباد آمده‌اند. حفر قنات‌های قصبه، خوش‌شویی، رهن و ریاب به این دوره مربوط می‌شود (بین 3 تا 3500 سال قبل). اولین نوشته‌ها در مورد قنات به نوشته‌های هخامنشی و نوشته‌های فیثاغورس، هردوت، گزنفون و نئارکوس مربوط می‌شود، ولی مسلماً قبل از این دوره هم که تاریخ شفاهی محسوب می‌شود قنات وجود داشته است.
قنات قصبه با 33133 متر طول، 300متر عمق و470 حلقه چاه که در دوران هخامنشیان و یا قبل از آن حفر شده است. با یک محاسبه سرانگشتی می‌توان گفت 56 هزار تن خاک و سنگ برای حفر مادر چاه و چاه‌های عمودی اتصالی و کانال افقی سراسری توسط کارگران و مقنیان جابه‌جا شده است و جابه‌جایی این حجم خاک بدون تردید کمتر از عظمت اهرام مصر نیست. قنات قصبه به عنوان عمیق‌ترین قنات دنیا، میراث فرهنگی و تمدنی عظیمی است و بدون شک یکی از عجایب تمدن بشری به شمار می‌رود. قنات قصبه از نظر طولی دومین قنات ایران بعد از قنات زارچ یزد (60 کیلومتر) محسوب می‌شود و پرآب‌ترین قنات منطقه کویری است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی