سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره قنات میراث زنده‌ی تاریخ پنهان درون خاک 37 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره قنات میراث زنده‌ی تاریخ پنهان درون خاک 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

قنات میراث زنده‌ی تاریخ پنهان درون خاک

گرد آورنده:

محسن میرعرب

استاد راهنما:

مهندس نوروزی

فهرست

- مقدمه

-آشنایی با قنات

قنات در گستره‌ی تاریخ

اسامی واصطلاحات مربوط به اجزای قنات

تقسیم بندی انواع قنات

مقایسه قنات و چاه

قنات سازی

عوامل موثر در ساخت یک قنات

وسایل لازم برای حفر قنات

فن حفاری قنات

مشکلات حفر قنات و رفع آنها

عملیات نگه داری قنات

مقدمه

آشنایی با قنات

واژه شناسی قنات:

نظریات گوناگونی در مورد ریشه لغت قنات ارایه شده است ؛ در ایران و آسیای میانه قنات و کاریز و در کشورهای عربی فقره می‌گویند. در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژه‌ی کاریز بیش‌تر کاربرد دارد و در ایران باختری واژه‌ی قنات.

١-ریشه کلمه ((قنات)) گرفته شده از کلمه ((کانو)) آکادی است که به معنای ((نی)) که در عبری به ((کانا)) و در آرمی به ((کانیا)) تبدیل شده است.

٢-واژه ی ((کانال)) لاتین بطور موازی به کانو – کانات شرقی تحول یافته زیرا ((کانالیس)) در واقع به معنای چیزی است که شکل ((نی)) دارد و کانال به معنای مجرا از آن ساخته شده است.

٣- از سویی کلمه ((قنات)) نام خود را به شهر کاناتا که در تورات آمده داده است. جایی که در دوران متعلق به قبل از آمدن مادها و پارسها برای استفاده از آب، کانال هایی بعضا زیر زمینی که بخشی از آن رو باز بوده وجود داشته است.

٤-قنات را در لغت عده‌ای به معنای نیزه معنی کرده‌اند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنی است، که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است، عده‌ای نیز آن را از کلمه‌ی پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن می‌‌دانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکادی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده می‌شود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.

اسامی معادل قنات:

در ایران و سایر کشورهای جهان برای قنات بیش از٢٧اسم وجود دارد یا به عبارت دیگر، برای نامیدن این شیوه‌ی آبیاری بیش از٢٧ اصطلاح به کار برده می‌شود.

این اسامی درجنوب غربی آسیا عبارتند از:

قونات، کنانت، کونوت، کانات، خنات، خاد، کنایت، قنات، کارز، کاه ریز، کاه رز، کرز، کاکوریز، کهریز و چین آوولز.

اسامی معادل قنات در آفریقای شمالی:

فوگارا (فقره)، فقاره، فگاره، مایون، ایفلی، نگولا، ختارا، خوتارا، رتارا.

این اسامی در عربستان عبارتند از:

فلج، افلج، فلج.

تعریفی فنی از واژه‌ی قنات:

مجموعه‌ای از چند میله و یک کوره (یا کوره‌های) زیرزمینی که با شیبی کم‌تر از شیب سطح زمین، آب موجود در لایه (یا لایه‌های) آب‌دار مناطق مرتفع زمین یا رودخانه‌ها یا مرداب‌ها و برکه‌ها را به کمک نیروی ثقل و بدون کاربرد نیروی کشش و هیچ نوع انرژی الکتریکی یا حرارتی با جریان طبیعی جمع‌آوری می‌کند و به نقاط پست ‌تر می‌رساند. به عبارت دیگر،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره قنات میراث زنده‌ی تاریخ پنهان درون خاک 37 ص

تحقیق در مورد میراث تیموریان در اختیار صفویه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد میراث تیموریان در اختیار صفویه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

میراث تیموریان در اختیار صفویه : معماری صفوی و یا نقاشی و خطاطی آنها ، کاملا ادامه میراثی است که از تیموریان برجای ماند . خصوصا که صفویه با حمایت گسترده خویش ، این میراث را درخشان تر نموده ، باعث رشد و گسترش آن گشتند . یکصد و پنجاه سال تهاجم: این مدت از فاجعه تهاجم چنگیز تا یورشهای مصیبت بار تیمور, تقریباً یکصد و پنجاه سال به طول انجامید. سپس در پایان یک سده دیگر که از پایان حیات تیمور می گذشت, ایران واپسین دوران ملوک الطوایفی ( یا حکومت های کوچک محلی ) خود را پشت سر گذاشت و وارد دوره صفوی شد که مورخان جدید, غالباً آن را اعتلای ایران به مرحله دولت ملی خوانده اند . فاجعه چنگیز در قلمرو پارسی زبانان, عاقبت به ماوراءالنهر محدود شده امّا شگفت آنکه, فاجعه غمبار تیمور از همان ماوراءالنهر آغاز شد . چرا که دولت خونین تیمور, از میان ویرانه های دولت های بجای مانده از حمله چنگیز شکل گرفت . مضاف بر اینکه در مدت فرمانروایی تیمور و سپس در دوران بعد از او , سراسر ایران زمین, از خراسان تا مازنداران و فارس و آذربایجان عرضه تاخت و تاز ترکمانان آسیای صغیر و ترکان آسیای میانه شد.

آشنایی با آثار تاریخی خراسان

ربا طهای خراسان

گستردگی سرزمین ایران از دیرباز ضرورت احداث راههای تجاری و مجموعه های وابسته به آن را گریز ناپذیر نموده است . میل های راهنما،رباط ، کاروانسرا و آب انبارها از ضروری ترین بناهای مربوط به راه و سفر در ایران میباشند.

.

بی گمان فکر تأسیس ایستگاههای راهداری متعلق به داریوش بزرگ است او برای حل مشکل اداره ی سرزمین پهناور ایران یک سیستم ارتباطی گسترده با راهداریهای متعدد بوجودآورد تا ارتباط ایالت های تابعه با مرکز حکومت را آسان نماید و این تأسیسات در طول زمان به رباطها و کاروانسراهای بعدی تبدیل شدند و علاوه بر کارکرد اداری و دولتی کاربردهای تجاری و مسافرتی پیدا کردند .هرودت از یکصد و یازده بنای بین راهی میان بابل و شوش در دورۀ هخامنشیان یاد می کند.1

ریشه یابی کلماتی مانند «ساباط » «رباط» و «کاربات» ایرانی بودن منشاءکاروانسراها را ثابت میکند چنانکه کاربات متشکل از کاروان و بات بوده که معنی آن خانه ی کاروان میباشد همچنین «بات» در انتهای کلماتی چون « ساباط » و « خرابات» به معنی خانه و بنا می باشد.«رباط » منحصراً به ساختمانهای کنار راه و بویژه بیرون از شهر و آبادی اطلاق میشود و از روزگاری کهن به زبان تازی راه یافته وحتّی از آن فعل نیز ساخته اند و « ارباط» به معنای منزل گرفتن و آسودن در میان راه به کار میرود. ساختمان رباط معمولاً دارای حوض ، آب انبار و اطاقهای متعدد گرداگرد حیاط می باشد.2

کاروانسرا مشتق ازکاروان یا کاربان به معنی گروه مسافران (قافله)است که گروهی مسافرت میکردند و سرای به معنی خانه ومکان هر دو کلمه مشتق از پهلوی ساسانی است.3 کاربات پیش از اسلام به جای کاروانسرا به کار می رفته واز لحاظ ساختمان شبیه رباط است ، اما کاروانسرا به رباطهای بزرگ و جامع چه در بیرون و چه درون شهر گفته می شود که علاوه بر اطاق و ایوان دارای باره بند ، طویله ،انبار ،آب انبار و سردر دو طبقه که اطاقهای بالای آن به کاروانسالاراختصاص داشت ، می باشد.4 کاروانسراها یا رباطهای بزرگ به خصوص در بین راههای دور و بیابانی دارای دو یا چند برج دیده بانی و نگهبانی به صورت مدور یا نیم دایره بودند که دوکارکرد داشتند:دفاعی واستحکام بخشی بنا.

اگر چه از کاروانسرهای پیش از اسلام اطلاعات اندکی در دست است اما در دوره ی ساسانی به علت اقتصاد وسیع و گسترده، کاروانسراهای بسیاری به خصوص در مسیر جاده ابریشم ساخته شد که نمونه ی آن رباط انوشیروان بین جاده سمنان و دامغان می باشد.

ساختن رباط در اوایل دوره ی اسلامی نیز اهمیت فوق العاده ای برای حاکمان داشت از جمله آثار این دوره رباط ماهی در مسیر مشهد – سرخس می باشد و از قرن پنجم هجری که عصر شکوفایی هنرو معماری اسلامی است رباط زیبای شرف به یادگار مانده است.

اوج هنر معماری و عصر طلایی رباط سازی ایران مربوط به دوره ی صفویه می باشد ، چنانکه اکثر رباطهای به جا مانده از دوران پیشین متعلق به دورۀ صفوی و حتی معروف به رباط عباسی می باشد و در همین دوره کاروانسراهای درون شهری با کاربردی نظیر میدان بارهای امروزی شکل گرفتند.

رباط ویرانی ( مشهد)

این رباط در راه تابستانی نیشابور به توس و در دوره تیموری بنیان گردید و از نوع رباطهای سر پوشیده و فاقد حیاط مرکزی می باشد .این رباط به همت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی به موزه ی مردم شناسی مشاغل سنتی شهرستان مشهد تغییر کاربری داده است.رباط ویرانی در شش کیلومتری جاده مشهدبه سمت شاندیز قرار دارد.7

رباط شرف ( سرخس)

این رباط در 136 کیلومتری شرق مشهد به سمت سرخس در ناحیه آب و هوایی نیمه بیابانی واقع شده است . برخی پژوهشگران با توجه به متن کتیبه آجری پشتیبانی ایوان انتهایی و سبک معماری بنا ساخت آنرا سال 508 ه. ق میدانند با توجه به این تاریخ به نظر می رسد بانی رباط شرف « شرف الدین علی قمی» ملقب به وجیه الملک است . وی از سال 481 حاکم مرو و در سال 515 به وزارت سلطان سنجر سلجوقی رسید .

رباط شرف کاروانسرایی است بزرگ با پلان مستطیلی به طول 109 متر و عرض 63 متر در بر گیرنده دو حیاط وسیع و فضاهایی همچون ایوان رفیع ورودی ، نماز خانه ، اتاق نگهبانی ، اصطبل ها، حجره ها و اتاق های متعدد. این بنا در معماری ایران جایگاه ویژه ای دارد، رعایت دقیق و همه جانبه تناسبها و اصول معماری ایرانی در طراحی و ساخت ، به کار کیری طرح های آجر چینی متنوع و بدیع در نمای ایوانها ، طاقها ، طاقچه ها و گنبدها و همچنین ایجاد نقوش زیبای گچبری در زیر ایوانها و محراب نماز خانه ها این کاروانسرا را در ردیف ارزشمندترین بناهای دوره سلجوقی در قلمرو معماری اسلامی قرار داده است.8

رباط طبسی ( تربت حیدریه)

از بناهای موجود در مجموعه معماری قطب الدین حیدردر شهرستان تربت حیدریه رباطی است که حاج محمد ابرهیم طبسی از تجار معروف عصر قاجار در اواخر این دوره در ملک شخصی خود بنا کرد. رباط طبسی در زمره بناهای دو ایوانی است که شامل فضای ورودی ، هشتی، تعدادی حجره مشرف به میان سرای بنا، انبار و اصطبل است.9

رباط عباس آ باد ( تایباد)

این رباط تاریخی در فاصله 26 کیلومتری شمال غربی شهر تایباد و بر کنار راه قدیمی این شهر به تربت جام قراردارد . بنای مزبورمشتمل بر دو حیاط ، بانضمام ایوان ، ایوانچه، اتاقکها و آب انبار می باشد و بقایای معماری آن حکایت از گذشته ای با عظمت در سایه امنیت دارد. فضای داخلی اتاقکها در عین سادگی مکان مناسبی برای اقامت کاروانیان و مسافران خسته از راه بوده است. از دیگر ویژگیهای این رباط وجود عنصر تدافعی (سنگ انداز ) در بخش فوقانی ورودی آن است و در مجموع بنای آن از یادگارهای معماری دوره صفوی است.12

رباط سنگی ( تایباد)

بقایای این رباط سنگی که به فاصله کمی از پل تاریخی کرات و آن سوی جاده تایباد به خواف قرار دارد . در گذشته توقفگاه کاروانیان و مسافران این ناحیه بوده است . قرائن معماری و آوارهای باقی مانده از رباط نشان می دهد ورودی بنا دارای طاقی سر پوشیده بوده که به حیاط مرکزی آن منتهی می گردید و آبگیری سنگی نیز برای تأ مین آب مصرفی کاروانیان و احشام در آن تعبیه شده بود . سفالهای پراکنده پیرامون این رباط سنگی موید بنیان اثر در دوره سلجوقی و استفاده از آن تا دوران تیموری بوده است.13

کاروانسرای فرامرز خان یا کانون (سبزوار)

این بنا در جبهه غربی میدان زند سبزوار قرار دارد. رباط کانون از نوع کاروانسراهای چهار ایوانی است که به استناد وقف نامه موجود در سال 1291 ه . ق توسط حاج فرامرز خان سبزواری جهت استفاده ی زوار حضرت رضا (ع) در کنار شاهراه خراسان ساخته شده است . ورودی این رباط از بخش جنوبی و از طریق یک هشتی به ایوان جنوبی منتهی می گردد. صحن رباط رو باز بوده و علاوه بر چهار ایوان اصلی غرفه هایی نیز مشرف بر صحن ساخته شده است . در انتهای غرفه ها حجره هایی تعبیه شده و در پشت اتاق ها ی شمالی ، شرقی و غربی سالنهایی طویل جهت مال بند یا طویله در نظر گرفته شده است.14

رباط تاریخی نیشابور


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد میراث تیموریان در اختیار صفویه

مقاله درمورد میراث فرهنگی

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درمورد میراث فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

میراث فرهنگی

"میراث" در لغت به معنی آن چیزی است که به ارث رسیده است. این واژه مفهوم انتقال از گذشته به آینده را می رساند. در واقع، به میراث بایستی به عنوان ماترکی نگاه کنیم که از نیاکان دریافت کرده و لازم است به نسل های آینده انتقال دهیم.

"میراث فرهنگی" نبوغ خلاقه مردمی است که در گذشته دور، گذشته نزدیک و در حال حاضر زندگی می کرده و می کنند. این گونه میراث، یعنی میراث فرهنگی، درباره سنت ها، عقاید و دست یافته های هر کشور و مردم آن سخن می گوید.

دو نوع شاخص میراث فرهنگی عبارتند از: "میراث مادی" و "میراث معنوی". نوع نخست شامل مواریثی است که به طور فیزیکی قابل لمس هستند، مانند بناها، مجسمه ها، نقاشی های دیواری، اشیاء و غیره.

نوع دوم، با آثار غیر مادی به جا مانده از گذشتگان، از جمله موسیقی، رقص، ادبیات، تئاتر، زبان، دانش سنتی، مراسم مذهبی، آیین های سنتی و غیره، سر و کار دارد.

میراث مادی، به نوبه خود، شامل میراث منقول(که به راحتی از مکانی به مکان دیگر قابل انتقال است) و میراث غیر منقول(که قابل انتقال به مکان دیگر نیستند) می شود. سابقاً و خصوصاً در قوانین ملی کشورها میان میراث منقول و غیر منقول، تفاوت زیادی وجود اشت و ارزش تاریخی بیشتر به یادمان ها، اشیاء عتیقه و کارهای هنری، معطوف بود. لیکن در سده های اخیر، اهل فن بر کمرنگ کردن مرز میان میراث منقول و غیر منقول و یکپارچه سازی تمام وجوه میراث تمایل بیشتری نشان داده اند. علاوه بر این، یکی دیگر از وجوه بسیار مهم میراث، یعنی ارتباط میان میراث و جامعه، امروز جایگاه ویژه ای یافته است. به این ترتیب که میراث فرهنگی اعم از انواع مادی و غیر مادی آن بایستی در ارتباط با ارزشهای فرهنگی جامعه تولید کننده آن، مطالعه و بررسی شود.

معنی واژه میراث فرهنگی در طول دهه های اخیر تحول یافته است. در ابتدا این واژه تنها به شاهکارهای هنری و ارزش های تاریخی اطلاق می شد، لیکن اکنون معنای وسیع تری یافته و آنچه را که برای مردم دارای اهمیت ویژه است، شامل می شود. امروزه واژه میراث شامل میراث فرهنگی و میراث طبیعی است. این بدین معنی است که شناخت و درک کامل تنوع فرهنگی، بدون توجه ویژه به میراث طبیعی میسر نیست، طبیعت و فرهنگ به طور ذاتی در ارتباط با یکدیگر هستند؛ بشر محیط افراد خود را تعدیل کرده و محیط نیز بر فعالیت های انسان تأثیر گذار بوده است. گرچه قسمت عمده آثار فرهنگی در دو دسته محوطه های فرهنگی و طبیعی قابل تقسیم بندی هستند، لیکن گونه سومی نیز وجود دارد که تلفیقی از مصادیق فرهنگی و طبیعی بوده و امروزه تحت عنوان میراث تلفیقی شناخته می شود.(برای اطلاع بیشتر به کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان رجوع کنید)

مصادیق میراث فرهنگی به طور خلاصه ی توانند دربرگیرنده یک و یا چند مورد از موارد زیر باشند:

آثار معماری و یادمان ها؛ مراکز تاریخی؛ مجموعه بناها؛ موزه ها؛ آرشیو ها؛ کتابخانه ها؛ محوطه های باستانی؛ غارهای اولیه؛ مناظر فرهنگی؛ پارک ها و باغ های تاریخی؛ پارک های زیستی جانوری و گیاهی؛ باستان شناسی صنعتی و یا سنت های شفاهی، آداب اجتماعی؛ دانش سنتی؛ صنایع دستی، فضاهای فرهنگی و...

مصادیق میراث طبیعی نیز می توانند شامل موارد زیر باشند:

مناظر زیبای طبیعی؛ شکل گیری های زمین شناسی و جغرافیایی که ارزش علمی و یا زیبایی شناسی دارند؛ محوطه های مشخص که زیستگاه گونه های در معرض خطر حیوانات و گیاهان باشد، ازجمله پارک های طبیعی و یا دریایی و...

معنای میراث فرهنگی در اساس نامه تشکیل سازمان میراث فرهنگی (1364)، این طور آمده است: به کلیه آثار باقیمانده از گذشته که نشان دهنده خط سیر انسان باشد و باعث عبرت انسان ها شود. و در قانون اساسی ایران، عناصر تشکیل دهنده میراث فرهنگی یک کشور، آثار فرهنگی – تاریخی نامیده می شوند که به طور کلی به دو بخش میراث مادی و میراث معنوی تقسیم می شود.

میراث فرهنگی معنوی شامل شخصیت های علمی ، فرهنگی و آیین ها و افکار فرهنگی است.

میراث فرهنگی مادی شامل آثار منقول و آثار غیرمنقول است، آثار منقول به آثاری گفته می شود که قابل انتقال و جابه جایی باشند مانند آثار موزه ای، یافته های باستان شناسی و...

آثار غیر منقول شامل : مجموعه های تاریخی، بناهای تاریخی، محوطه های باستانی، شهرهای تاریخی و تزئینات وابسته به معماری است

اما آیا میراث فرهنگی همان ثروت فرهنگی است؟

نکته قابل توجه این است که تمامی ثروت های فرهنگی جزء میراث فرهنگی اند اما تمام میراث فرهنگی ثروت فرهنگی نیستند، اما میراث فرهنگی را می توان به ثروت فرهنگی تبدیل کرد.

میراث فرهنگی در میان عموم مردم به چه معناست؟ بیشتر ما با شنیدن واژه میراث فرهنگی یاد سازمانی می افتیم که به نوعی مسئول نگهداری موزه ها ( به همراه آثارشان)، مجموعه های تاریخی، بناهاو سایر آثار ارزشمندی است که از دوران مختلف تا امروز برای ما و آیندگان باقی مانده است. اما با توجه به مطالب بالا این معنی به تنهایی کافی است؟ پس خود میراث فرهنگی بدون تعلق به سازمان خاصی موجودیت ندارند؟ پس چرا بسیاری از آثار فرهنگی درون مجموعه های خصوصی نگهداری می شوند یا مر بوط به سازمان دیگری مانند حج و اوقاف هستند؟

آیا تا کنون از خود پرسیده ایم که ظرف گلی ای که دست به دست از بزرگان خانواده به دست ما رسیده هم جزء میراث فرهنگی محسوب می شود؟ اگر جواب منفی است پس چرا آن را دست به دست می کنیم؟ چرا مهم است که حتما آن را سالم به دست آیندگان مان برسانیم؟

اما اگر جواب مثبت باشد، آیا تابه حال از خود پرسیده ایم که برای این اثر فرهنگی چه کرده ایم؟ همان طور که همه می دانیم تمامی مبادلات در این روزگار دو طرفه است، اگر اثر فرهنگی نشان دهنده فرهنگ پیشینیان ما است پس ما برای اثر فرهنگی چه هستیم؟ اگر اثر فرهنگی ارزشمند است چون تنها جسم آن نیست که ارزش دارد، بلکه کلی اندوخته فرهنگی با خود دارد که برای آن معنویت است که آن را دست به دست می کنیم، پس ما برای این سند زنده تاریخ چه باید بکنیم؟

چرا اگر همین اثر را درون یک موزه درون ویترین ببینیم برایمان جالب می شود که حتما آن را خوب ببینیم و اصلا برای دیدن همان اثر ممکن است ماه ها برنامه ریزی کنیم تا به موزه یا ... برویم، که اگر در بیرون از خطوط مرزی ایران هم باشد باز بیشتر مورد استقبال ما قرار می گیرد. اما چرا همان اثر زمانی که در دستان ماست این گونه مهربان نیستیم؟ چرا بیشتر به ارزش های فرهنگی نهفته در این آثار بها نمی دهیم؟

بی تفاوتی ما به آثار فرهنگی مان به گونه ایست که برای خود اثر موجودیتی قائل نیستیم و حتی در ذهن خود تعریفی که داریم بسیار کلی و سازمانی است، مانند این که در تعریف کتاب، تنها به ناشر آن توجه شود، پس خود کتاب و نویسنده چه می شوند؟

برای هر یک از ما پیش آمده است به طور کاملا اتفاقی پا به منطقه ای گذاشته ایم که پر از تکه سفال های تاریخی است، چرا بیشتر از این که به فکر سامان دادن این تکه ها باشیم به فکر برداشتن غنیمت از آنیم؟ اگر جام طلایی در این منطقه پیدا کنیم چه کار می کنیم؟ برای خود بر می داریم؟ تحویل سازمان مربوطه می دهیم؟ یا آن را در جای خود رها می کنیم؟ اگر اثری فرهنگی است پس متعلق به تمامی انسان هایی است که در این جهان هستند، یعنی روزی خالق این اثر آن را برای دیگر انسان ها خلق کرده است. پس بزرگ تر ببینیم و بدانیم که ما هم می توانیم وظایفی در برابر آثار فرهنگی داشته باشیم، ممکن است امروز این وظیفه را با نمایش درست آن به تمامی انسان ها انجام دهیم و فردا با نگهداری و حفاظت آن در برابر غارتگران به گونه ای دیگر خدمتی به این اثر فرهنگی کرده باشیم.

آن چه اهمیت دارد برخورد درست ما به عنوان یک انسان در هر جای دنیا، با این آثار است

نظر اسلام در مورد حفاظت از میراث فرهنگی چیست؟

میراث فرهنگی

میراث فرهنگی، آن چیزی است که از گذشته به یادگار باقی مانده، بیانگر فرهنگ و تمدن گذشتگان یک ملت می باشد . بر این اساس ، میراث فرهنگی، شامل مکان های تاریخی و مذهبی، نظیر مساجد، حسینیه ها، زیارتگاه ها، کلیساها،کنیسه ها، اشیا و صنایع تاریخی، آثار علمی، هنری و هر چیزی است که دبا این موضوع در ارتباط باشد.

اهمیت میراث فرهنگی در اسلام

حفاظت و توجه به میراث فرهنگی، جایگاه و نقش مهمی در آموزه های اسلامی دارد و در یک تقسیم بندی، می توان سه عامل مهم زیر را برای این موضوع برشمرد:

1. اهتمام به علم و دانش؛ بخش عظیمی از میراث فرهنگی ، از متون و آثار علمی گذشتگان تشکیل شده است که با انتقال اندوخته های علمی پیشینیان به نسل های آینده، می تواند نقش عظیمی در تعلیم و پیشرفت علمی و رشد و ارتقای فرهنگ مادی و معنوی یک جامعه داشته باشد.

2. اهمیت و جایگاه والای مکان های عبادی ؛ در آیات و روایات متعددی بر ایجاد مساجد و مکان هایی که عبادت خداوند در آنها انجام شود و نیز بر حفاظت، پاکیزه نگاه داشتن، تعمیرو مرمّت و رعایت احترام آنها ،


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد میراث فرهنگی

تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن


تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 40 صفحه

مقدمه : قوانین بین المللی جنگ طی صدها سال جنگ و کشمکش میان انسانها با تدوین همزمان قوانین در اواخر قرن نوزده گسترش یافت.
اما این امر تا زمان خسارات کاملاً گسترده خصوصیات فرهنگی جهانی دوم میسر نبود.
در آن زمان جامعة بین الملل نیاز به حفظ میراث فرهنگی در زمان جنگ را تأیید نمود.
کنوانسیون لاهه پیرامون حفظ مایملک فرهنگی در واقعة جنگ مسلحانه (1954) (کنوانسیون لاهه 1954) به همراه پروتکل های آن و پروتکل‌های سال 1977 به کنوانسیون ژنو، چهارچوب مدونی را فراهم می نماید.
همانگونه که مشاهده می‌شود، در قسمت دیگری از قرن بیستم این قوانین با پیشرفتهای اخیر واقع در سال 2003 به کندی تقویت شد.
به هر حال ، علیرغم قوانین شدید و متعادل بین المللی به خصوص خطاب به حفظ آن، ضرر و زیانهای وارده به میراث فرهنگی ادامه یافت.
در جنگهای اخیر یوگسلاوی سابق و عراق باز هم میراث فرهنگی به غارت رفت و فاجعة فرهنگی نیز در افغانستان رخ داد.
واضح است که جنگ باز هم بی ثباتیهای بسیاری را در بر می گیرد و بدون شک کشمکش انسانی و فعالیت نظامی ادامه می یابد.
این امر منجر به تمرکز شدید بر کارآیی قوانین بین المللی و توانایی آنها برای حفظ میراث فرهنگی گرانبهای ما می گردد. این مقاله تاریخچه حفظ میراث فرهنگی بین المللی را بیان می نماید و به ارائه جزئیات ویژگیهای خاص روی حفظ این میراث در زمان جنگ مسلحانه به همراه اریابی اثر آنها میپردازد. میراث فرهنگی میتواند شامل اشیاء منقول و غیرمنقول ، ملموس یا غیرملموسی همچون ساختمان و مجسمة یادبود، اثر و مجموعه های هنری.‌کتاب و دست خط ، بقایا و بسیاری اقلام دیگر باشد.
در زمان صلح میراث فرهنگی به واسطة کنوانسیون 1972 یونسکو با مضمون محافظت از میراث طبیعی و فرهنگی جهان (WHC) و کنوانسیون یونسکو با مضمون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس (2003) حفظ می گردد.
به هر حال این میراث نیز طی هرگونه حملة مسلحانه ای تهدید می شود: آن ممکن است از روی قصد مورد حمله واقع شود زیرا سمبل دشمنی و اصالت آن کشور است، آن یک تاریخ، فرهنگ یا مذهب است.
ممکن است چنین اقلامی به خاطر منفعت ؟
؟
غارت یا دزدیده شوند یا به سادگی طی جنگهای متمادی در معرض آسیبهای تصادفی قرار گیرند. با وجودیکه محافظت ویژه در سطح بین الملل تا زمان کنوانسیون سال 1954 لاهه انجام نپذیرفته بود، اولین گامها به سوی محافظت از این میراث از قرن نوزدهم آغاز گردید، زمانیکه قوانین جنگ معین گردید.
قبل از آن قوانین متعدد زمانی جنگ اشاره ای به حفظ مایملک فرهنگی می نمود.
مثلاً ممنوعیت معمول پیرامون تخریب میراث فرهنگی و قدیمی به زمان یونان کلاسیک باز میگردد.
قبل از رمیها مردم پذیرفتند که فرهنگ باید تنها به عنوان آخرین چاره خراب و نابود شود.
و سپس طی جنگهای ناپلئونی، این اصل که مایملک فرهنگی،‌ میراث تمام انسانهاست اولین بار در قانون بین الملل پدیدار گشت. این قانون لیبر (Lieber code) بود که ارائه شد و اولین تلاش مدرن برای تدوین قوانین جنگ بود.
آن طی جنگ داخلی آمریکا توسط پروفسور فرانسیس لیبر که یک مهاجر آلمانی به ایالات متحدة آمریکا و پرفسور دانشکدة حقوق کلمبیا بود تهیه گردید. هر چند قانون لیبر تنها نیروی نظامی USA را ملزم می ساخت

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن

مقاله در مورد ایذه

اختصاصی از سورنا فایل مقاله در مورد ایذه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

آداب ، رسوم و میراث فرهنگی مردم ایذه(مال امیر)

ایذه یا مال امیر مرکز شهرستان ایذه در استان خوزستان و در جنوب غرب ایران است که پیشینه تاریخی آن بنابر پژوهش‌های انجام شده و وجود آثار و سنگ نبشته‌های باستانی مربوط به دوران هخامنشیان و پیش از آن (عیلامیان) می‌باشد. تقریبا بیشتر باستان شناسان بر پیشینه تاریخی ۶۰۰۰ ساله ایذه اتفاق نظر دارند. ایذه، شهر نگارکنده‌های سنگی و صخره‌ای ایران نام نهاده شده‌است.

ویژگی‌های جغرافیایی و آب و هوا

ایذه در استان خوزستان، در ۳۱ درجه و ۵۰ دقیقه پهنای شمالی و ۴۹ درجه و ۵۲ دقیقه درازای خاوری نسبت به گرینویچ و ارتفاعی معادل ۷۶۰ متر از سطح دریا واقع شده‌است. ایذه از نظر آب و هوایی خنک‌ترین شهر استان خوزستان است که علت آن را میتوان قرار گرفتن این شهر در دشتی وسیع در دامنه رشته کوه زاگرس وبارش برف در برخی نقاط مرتفع مشرف بر شهر و نیز وجود وسیع‌ترین پوشش جنگلی استان خوزستان (۱۸۰٫۰۰۰ هکتار) در این منطقه دانست. دمای شهر ایذه در زمستان گاهی به زیر صفر درجه سانتی گراد میرسد و میانگین آن در فصل تابستان۲۴ درجه سانتی گراد است. میانگین بارش سالیانه در ایذه 700-800 میلیمتر میباشد.

مردم

/

رقص محلی بختیاری‌ها که به دستمال بازی شهرت دارد.

ساکنان ایذه از طوایف هپارتیپ یا هپیرتیپ بودند که ظاهراً همان قوم دلیر و شجاعی است که یونانیان از آنها با نام امردیان یا مردیان یاد کرده اند. هرودوت آنان را جزو طوایف بدوی ایران می داند(۲) و دیودور سیسیلی(۳) از آنان به عنوان مردمی استقلال طلب یاد می نماید.

جمعیت شهر ایذه

جمعیت این شهر در سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۰۴، ۳۶۴ نفر برآورد شده‌است که البته این عدد به دلیل سکونت بیشتر جمعیت مردمان ایذه در مرکز استان و دیگر مناطق نفت خیز (به دلیل اشتغال اهالی تحصیلکرده و ماهر این شهر در امور عمرانی و نفت) است.

گویش مردم ایذه

تمامی مردم ایذه به گویش بختیاری صحبت می‌کنند. گویش بختیاری نوعی از گویش لری می‌باشد که مردم مناطق جنوب لرستان، بخشهای شرقی و شمالی خوزستان، چهارمحال و بختیاری و مناطق غربی استان اصفهان بدان سخن میگویند.

نام‌ها

شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایزج، ایذه، اوجا، آیا پیر، آنزان، انشان، ایگه، ایجهه، اریگ، ایج، ایدج الاهواز، مالمیر یا مال امیر خوانده شده‌است. کلمه ایذه برگرفته از واژه ایجه یا ایگه فارسی باستان به معنی مسکن و محل زندگی است.(۵) به علاوه به دلیل وجود زیج‌های بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده می‌شده‌است. به عقیده برخی از محققین این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد «انزان» نامیده می‌شد و مرکز ایالت انزان بوده‌است. می‌توان ایذه را تغییر شکل یافته ((انزان)) عیلامی نیز دانست.

ایدیده یا ایدیذ عیلامی با توجه به اینکه تمدن عیلام در منطقه کوهستانی فعلی بختیاری قرار داشته‌است و شهر ایدیده از شهرهای مهم آن بوده‌است و ایدیذه به معنای شهر کنار آب آمده‌است و به دلیل قرار گرفتن ایذه کنونی در کنار تالاب شط (منگر) می‌توان گفت که ایدیده همان ایذه کنونی بوده‌است. شباهت میان حروف ایدیده با حروف ایذه نیز می‌تواند دلیل براین مدعا باشد.

اوجا یا هوجا اوجا یا هوجا که یونانیان این شهر را به این اسم می‌خوانند و مردم آنجا را اوجیا می‌گفتند.

ایاپیر یا اجاپیر ایاپیر یا اجاپیرکه از اسامی باستانی این شهر می‌باشد و در کتیبه‌های اشکفت سلمان نام ایذه آیاپیر یا آجاپیر آمده‌است.

آنزان یا آنشان آنزان یا آنشان به معنی دارنده فر است[نیازمند منبع] که این نام از نظر زمانی قبل از آن است که یونانیان این شهر را اوجا یا هوجا بخوانند. از متون تاریخی چنین برمی آید که انشان یا انزان یکی از ایالت‌های مهم دولت عیلام بوده‌است و با توجه به گفته‌های یاقوت حمودی در معجم البلدان می‌توان به این نتیجه رسید که آنزان بر همین منطقه اطلاق می‌شده‌است زیرا این شهر در روزگار باستان از نواحی آباد بوده و اهمیتی بسزا داشته‌است و به همین دلیل آنزان که نام این شهر بوده‌است برتمام ایالت اطلاق شده‌است.

ایزج یا ایذج اکثر مورخین در آثار خود این شهر را با نام ایزج ذکر کرده‌اند چنانکه ابن حوقل در صوره الارض ابودلف در سفرنامه، مقدسی در احسن التقاسیم حمدالله مستوفی در نزهه القلوب از این شهر با نام ایزج یاد کرده‌اند.

اصطخری در مسالک و الممالک از ایزج اسم برده و این شهر را جزو خوزستان دانسته‌است و قزوینی در آثار البلاد به ایزج اشاره نموده و حدود جفرافیایی و آثار تاریخی آن را ذکر نموده‌است. طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن ایثر در تاریخ کامل این شهر را با نام ایزج ذکر نموده‌اند. مولف معجم البلدان نیز از عظمت منطقه بختیاری در روزگار سلوکیان سخن گفته و معتقد است که یونانی‌ها در این خاک آبادی‌هایی ساخته بودند. در دوره ساسانیان از احداث و توسعه راه‌ها در منطقه سخن به میان آمده‌است. عده‌ای از مورخین برخی ایل راه‌های فعلی بختیاری را یادگار آن دوران دانسته‌اند.

حافظ شیرازی نیزاز ایذج درغزل شماره ۳۹۰ دیوان خود چنین یادمیکند:

«بعدازاین نشکفت گربانکهت خلق خوشت *** خیزدازصحرای ایذج نافه مشک ختن»

 

ایذه در روزگار ایلامیان آیاپیر، آنزان نامیده می‌شد. از واپسین روزگاران هخامنشی خاستگاه الیمایی ها(بازماندگان ایلامیان)بوده‌است که هم زمان با دورهٔ سلوکی- پارت، بسته به شرایط قلمرو خود را گسترش می‌دادند. پیکره{مجسمه} مفرغین مرد شمی از آن دوره‌است. در دوره ساسانی به نام ایذه خوانده شد و با گشودن آن به دست مسلمانان ایذج نامیده شد. اتابکان لر که در سدهٔ پنجم هجری پدیدار شدند، بدان مالمیر می‌گفتند، نامی که همچنان بر سر زبان هاست. از دههٔ ۱۳۳۰ شهر دگر باره ایذه نامیده شد. نام ایذه نامی بسیار باستانی است و از دوران پیش از ساسانیان رایج بوده‌است. این شهر در دوره‌هایی نامهای دیگری نیز داشته‌است نام مالمیر که همان مال امیر است (مال در زبان بختیاری به معنی خانه‌است) بیشتر در زمان هزاراسفیان که به اتابکان لر بزرگ مشهور شده‌اند کاربرد داشته‌است.

واژه باستانی ایذه در سده‌های اخیر به کلی فراموش شده بود تا این که در زمان پهلوی اول، بار دگر زنده شد و در تیرماه ۱۳۱۴ هـ. ش، از سوی فرهنگستان ایران به نام پیشین خود، ایذه نامگذاری شد.

ایذه در دوران معاصر

اوج شکوفایی تاریخ معاصرایذه مربوط به دوران مشروطیت می‌باشد، درعصرمشروطه مردم ایذه نیزهمراه و همگام با سایرروشنفکران و مجاهدین بختیاری فتوای روحانیت رالبیک گفتندوعلیه استبداد صغیر قاجار، ضمن پیوستن به سپاه بختیاری، به فرماندهی سرداراسعد بختیاری(فاتح ملی) قیام کردندوظفرمندانه پس از فتح اصفهان موفق به فتح تهران شدند. البته نقش مردم ایذه درملی شدن صنعت نفت و مقابله بااستعمارانگلیس درنفوذبه مناطق بختیاری، مبارزه باطاغوت وشرکت درهشت سال دفاع مقدس و استواری آنان همچون شیرهای سنگی(بردشیر) مثال زدنی است.

آثار باستانی

عروج یاشوسن به گفته بعضی مورخان همان محل قصر شوسن مذکور در تورات است که در ایذج بوده. لایارد، عالم انگلیسی مدتی از عمر خود را در ایذه گذرانید. ۱۴ مورد اثار باستانی مربوط به سلسله‌های ماقبل میلاد در ان وجود دارد از جمله ایلامیها.از دیگر اثار معروفباستانی این شهرستان می‌توان اشکفت سلمان و کول فرح و خنگ اژدر یا روستای شمی و... نام برد لازم به ذکر است که مجسمه ایاپیر از روستای شمی در اورده شده‌است. پل ایذج یکی دیگر از آثار باستانی ایذه می‌باشد، این پل از شگفتی‌های قابل توجه تاریخی است، زیراجنس آن ازسنگ و ملات ساروج بوده و بر روی بستر رودخانه‌ای خشک و بسیار عمیقی بنا شده‌است. همچنین در ایذج آتشکده‌ای قرار داشته‌است که تا زمان هارون الرشید فروزان بوده‌است. بردگوریهای موجوددرکوههای ایذه و بختیاری نیزحکایت از دین اهالی آن پیش از اسلام و در ایران باستان زرتشتی دارد. شیرهای سنگی بردشیر نیز از آثار باستانی ایذه به شمار میروند که البته نمونه‌های بسیاری در دیگر نقاط بختیاری یافت میشود.

اماکن جهانگردی


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد ایذه