سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله اصول جنگ - نگرشی جدید به جنگ‌های صدر اسلام

اختصاصی از سورنا فایل مقاله اصول جنگ - نگرشی جدید به جنگ‌های صدر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اصول جنگ - نگرشی جدید به جنگ‌های صدر اسلام


مقاله اصول جنگ - نگرشی جدید به جنگ‌های صدر اسلام

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:119

فهرست مطالب:

اصول جنگ    1
علی علیه السلام و صلح    19
الف – اهداف جنگ    23
اهداف جهاد    47
اهمیت جهاد    61
نقش فرماندهی در جنگ:    65
خطبه های نهج البلاغه    91
نامه های نهج البلاغه    113
منابع:    118

 

 

اصول جنگ
نگرشی جدید به جنگ‌های صدر اسلام
اصل تامین
تامین در لغت به معنای در امن قرار دادن و حفظ کردن چیز یا شخصی است.
یکی از اصول جنگ، دربعد عملیاتی و تاکتیکی نیز ‹‹ تامین ›› نام گرفته و چنین تعریف شده است:
کلیه  اقداماتی که به طور مستقیم و همه جانبه به منظور حفاظت یگان درمقابل دیده شدن، لو رفتن، مداخله،جاسوسی، غافلگیر شدن، خرابکاری و اقدامات ایذایی یا مختل کننده دشمن انجام می‌گیرد.
اصل تامین در بین اصول جنگ، جایگاه ویژه ای دارد، زیرا لازمه حتمی و جزء لاینفک اجرای موفقیت آمیز سایر اصول، و درنتیجه موفقیت در صحنه نبرد است و بدون رعایت این اصل، سایر اصول جنگ، آسیب پذیر و بی حاصل خواهند بود.
از این رو، نیروها مجری این اصل در یک یگان عملیاتی، باید آموزش دیده ترین،  زبده ترین و کا آزموده ترین نیروها باشند تا به خوبی بتوانند از ایفای این وظیفه حساس و مهم بر آیند.
پیشینه تاریخی
از گذشته‌های بسیار دور، توجه به امنیت نیروهای جنگی، امری با اهمیت تلقی شده و استفاده از شیوه‌های تامینی د رحالت‌های مختلف نبرد معمول بوده است.
یکی از روش‌های تامین که در بین ملل مختلف رایج بود. استفاده از قلعه‌ها و دژهای بلند نظامی بود که سپاهیان را در برابر حمله دشمن محافظت می‌کرد. در مواضعی از این حصارها، سنگرها و برج‌های دیده بانی بود.
حفر کانال و خندق، زدن خاکریز، گذاشتن موانعی مانند تنه درختان تنومند پیرامون محل استقرارسپاهیان، ازشیوه‌های تامین یک لشکر به ویژه در شب به حساب می‌آید.
در گذشته، درمورد انتخاب زمان و مکان نبرد، برخی تدابیر امنیتی رعایت می‌شد. به عنوان مثال زمان آغاز نبرد. بعد از ظهر انتخاب می‌شد تا اگر لشکر در ادامه جنگ به مشکلی برخورد نمود، بتواند ازتاریکی شب جهت تجدید قوا یا عقب نشینی استفاده نماید  یا محل نبرد درنزدیکی آبادی و شهر انتخاب نمی شد، برای اینکه درصورت شکست، مورد تهاجم دشمن قرارنگیرد.
همچنین برای تامین خزینه، اسلحه خانه، آشپزخانه و زنان و کودکان، آنها را در وسط نزدیک قلب لشکر مستقر می‌کردند.
پس از اختراع و به کارگیری سلاح‌های گرم مانند تفنگ و توپ، یکی از راه‌های تامین و حمایت از نیروها ی در حال حرکت به سوی دشمن، یعنی پشتیبانی با آتش توپ از آنان، فراروی فرماندهان جنگ قرا ر گرفت. ناپلئون در به کار گیری این روش بسیار تاکید می‌ورزید.ناپلئون گمان می‌کرد که سربازان بدون داشتن این پوشش حفاظتی و قرارگرفتن در زیر آتش توپخانه دشمن، روحیه خود را به سرعت از دست داده و پا به گریز می‌گذارند. ناپلئون در به کارگیری توپخانه به شدید ترین وجه تاکید داشت و به نظر وی تنها اثر عظیم آتش توپخانه بود که می‌توانست نتیجه قطعی را به همراه داشته باشد.
اصل تامین درقرآن و سنت
دو منبع سرشار و بی پایان قرآن و سنت، به کارگیری اصل تامین و تدابیر امنیتی به هنگام نبرد را از نظر دور نداشته و در موارد متعدد و با تدابیر گوناگون، رزمندگان اسلام را در به کار بستن آنها توصیه نموده است.برخی از آن روشها و موارد عبارتند از:
اول، نحوه خواندن نماز در میدان نبرد
کیفیت خواندن نماز در جبهه، که یکی ازشیوه‌های اجرای اصل تامین به شمار می‌آید، به این صورت است که مسلمانان دو دسته شده، عده ای در حالی که مسلح هستند به نماز جماعت می‌ایستند و عده ای مامور تامین و حفاظت دیگران می‌شوند.
دسته اول پس از آنکه رکعت اول را به جماعت برگزار نمود، رکعت دوم را به صورت فرادی می‌خواند و نماز را به پایان می‌برد. آنگاه مشغول حفاظت شده و دسته دوم با سلاح به  جماعت  در  رکعت  دوم امام ادامه می‌دهند و رکعت دوم خود را به فرادی می‌خوانند و امام تامل می‌کند تا با آنها سلام نماز را  بدهد.
البته اگر جنگ شدت گرفت وامکان خواندن نمازخوف نبود و تامین جمعی ضرورت پیدا کرد. برای برقراری تامین، می‌توان نماز را در حین نبرد، پیاده یا سواره، بدون بسیاری از شرایط و حتی با اشاره بر پا داشت و این خود از اهمیت اصل تامین در جنگ حکایت دارد.
دوم: مقدم داشتن زره پوشان
امام علی ( ع ) یکی از شیوه‌های تامین جمعی درصحنه نبرد را، مقدم داشتن صفوف زره داران بر صفوف بی زره‌ها معرفی می‌کند... به عبارت دیگر، زره داران را موظف به حمایت و تامین بی زره‌ها می‌نماید. امروزه پیشروی نیروهای پیاده تحت حمایت تانک‌ها و نفر برهای زرهی را می‌توان به عنوان مصداقی از این فرمان حضرت دانست که:
‹‹فقد موا الدارع و اخروا الحاسر ››
پس زره دار را جلو قرار دهید و بی زره را در عقب
سوم: تامین پرچم
در جنگ‌های قدیم، بر افراشته بودن پرچم یک لشکر سمبل پایداری و سرنگونی آن از نشانه‌های شکست به شمار می‌رفت. لذا آن را به دست افرادی شجاع،  نیرومند  و  کار آزموده می‌سپردند و افرادی زبده را جهت تامین، پیرامون آن مستقر می‌ساختند. علی (ع ) اهمیت و چگونگی تامین پرچم را اینگونه تبیین می‌فرماید: پرچم خود را از جای حرکت نداده ( آنرا برافراشته دارید )، دورش را خالی نکنید، و آن را به دست هر کس ندهید مگر به دلاوران و کسانی که شما را ازهر پیشامدی مانع می‌شوند و از آنچه که حفظ و نگهداری آن  لازم  است،  دفاع می‌نمایند، زیرا کسانی که بر بلاها و سختی‌ها شکیبا هستند، آنانند که به اطراف پرچم دور زده، آن را از راست و از چپ و عقب و جلو نگهداری می‌نمایند. از آن عقب نمی افتند که ( به دشمن ) تسلیم نمایند و بر آن پیش نمی گیرند که آن را تنها گذارند.
اهداف تامین
اصل تامین، اهداف خاصی را تعقیب می‌کند که به طور مختصر به آنها اشاره می‌کنیم:
اول: حفظ قدرت و توان رزمی
علاوه بر نقش تعیین کننده عوامل روحی – معنوی، حیات و موجودیت عملیاتی یک یگان در گرو وجود دو عامل است: تدبیر واندیشه نظامی، قدرت و توان رزمی.
قدرت و توان رزمی با در ختیار گرفتن سلاح‌های پیشرفته روز و مانورهای حساب شده نظامی به دست می‌آید. پس از تحصیل قدرت، نکته مهم این است که چگونه این قدرت و توان به دست آمده را در صحنه نبرد حفظ و در نتیجه حداکثر استفاده را از آن، جهت دست یابی به اهداف مورد نظر ببریم.
در میان اصول جنگ، اصلی که می‌تواند قدرت و توان رزمی را به عنوان مهم ترین هدفش حفظ نماید، اصل تامین است.
دوم: حفظ آزادی و ابتکار عمل
آزادی و ابتکارعمل، به یک فرمانده فرصت انتخاب و به کارگیری بهترین و موثرترین تاکتیک‌ها را می‌دهد. با این کار، دشمن را در موضع انفعالی قرارداده و به انجام عکس العمل‌های نسنجیده وخام وادار می‌کند، لذا قدرت تصمیم گیری از او سلب شده، دچار سرگردانی و بلاتکلیفی می‌گردد.
یکی از اهداف اصل تامین، حفظ آزادی و ابتکار عمل است، زیرا با دادن پوشش اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی که در پرتو عمل به اصل وتامین حاصل می‌شود.از یک طرف دشمن از قصد وهدف یگان مطلع نیست، لذا نمی تواند تصمیم و واکنش مناسب را اتخاذ کند، و از طرف دیگر، اطلاعات لازم را جهت در دست گرفتن ابتکار عمل در اختیارندارد.
سوم: کاهش آسیب پذیری
با رعایت اصل تامین، درصد آسیب پذیری یک یگان عملیاتی، چه در زمینه نیروهای انسانی و چه در زمینه امکانات و تجهیزات بسیار کاهش می‌یابد.
چهارم: تضمین عدم غافلگیری
کسب اطلاعات لازم از موقعیت دشمن و حفظ هوشیاری، دقت و آمادگی رزمی که از لوازم و شرایط اصل تامین به شمار می‌رود و همچنین اتخاذ شیوه‌های اجرای اصل تامین به ویژه در حالت پدافند، از غافلگیر شدن توسط دشمن جلوگیری می‌کند، لذا یکی از اهداف مهم اصل تامین، تضمین عدم غافلگیری است.
پنجم:  ناکام  گذاشتن دشمن درکسب اطلاعات وشناسایی مناطق خودی کسب اطلاعات، یک مساله دو جانبه است، هم چنان که ما به روش‌های گوناگون در پی کسب اطلاعات لازم از وضعیت دشمن هستیم. دشمن نیز به این کاردست می‌زند. برای آنکه دشمن را در دست یافتن به این اطلاعات ناکام سازیم، باید اصل تامین را به دقت پیاده کرده، با استفاده از شیوه‌های مناسب تامین، راههای نفوذ کسب اطلاعات توسط دشمن را مسدود نماییم.

شیوه‌های تامین
برای دستیابی به اصل تامین، شیوه‌های مختلفی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1-    برقراری عوامل تامین
2-    شناسایی و کسب اطلاعات
3-    ضد شناسایی و حفاظت اطلاعات
4-    برقراری سدهای  موانع
5-    عملیات ممانعتی
6-    سرعت در حرکات و اعمال
7-    داشتن احتیاط مناسب و متحرک
8-    پراکندگی
1-    برقراری عوامل تامین
تامین امنیت  یک  یگان  نظامی، در آفند و پدافند از راه عوامل مختلفی  صورت می‌پذیرد.
الف: آفند.
در آفند، عوامل تامینی  عبارتند  از  نیروهای  گشتی  – شناسایی، طلایه دار، جلوه دار، پهلودار، عقب دار، که ما به اختصاربه برخی از مصادیق به کارگیری این عوامل در جنگ‌های صدر اسلام می‌پردازیم.
در جنگ‌های صدر اسلام. پیش فرستادن بخشی از نیروها به فرماندهی فردی کارآزموده به سوی دشمن، شیوهای  معمول  بوده  است.  این گروه که از  آن  به ( مقدمه الجیش ) تعبیر می‌شد، دارای یک نیروی تامینی به نام ‹‹طلیعه ›› بود که تقریبا" همان وظایف نیروهای اطلاعاتی – شناسایی و دیدبانان امروزی را به عهده داشته است.
برای نمونه، پیامبر اکرم (ص ) در جنگ خیبر، ‹‹ عبادبن بشر ›› و در جنگ حنین، ‹‹ خالد بین ولید ›› را به همراه گروهی به عنوان پیشاهنگ ( نیروی جلودار) اعزام نمود. حضرت علی (ع ) نیز در جنگ صفین ‹‹زیاد بن نضر ›› و ‹‹شرح بن هانی ›› را باسپاهی دوازده هزار نفره و به عنوان مقدم الجیش به سوی سپاهیان معاویه گسیل داشت. امادر عین حال پیامبر اکرم (ص ) به هنگام آرایش سپاه متناسب با صحنه نبرد، از تامین عقب لشکر و موضعی که برای نبرد انتخاب می‌نمود، هرگز غفلت نمی ورزید. نمونه کامل آن، انتخاب چنین روشی در جنگ احد بود. حضرت با انتخاب گروهی تیر انداز ویژه و استقرار آن‌ها درموضع نفوذ احتمالی دشمن عقب لشکر را مورد حفاظت و تامین قرار داد. گرچه این نیروها به وظیفه خود عمل نکردند.
همچنین نقل است که علی ( ع ) در جنگ جمل، ‹‹ هند مرادی جملی ›› را بر ساقه سپاه گماشت.
ب – پدافند
استقرار نیروهای تامینی، یکی از شیوه‌های اجرای اصل تامین درپدافند است. این نیروها از طریق دید بانی، اعزام گشتی و مراقبت و نگهبانی خطوط پدافندی را تامین می‌کنند و مابه اختصار به مصادیق این شیوه‌ها در جنگ‌های صدر  اسلام می‌پردازیم.
دیدبانی به معنای تحت نظر داشتن منطقه استقرار دشمن است. علی ( ع ) در باره چگونگی استقرار دیدبان می‌فرماید:
‹‹برای خودتان در بلندی کوهها و میان تپه‌های مسطح، پاسبانان و دیده بان‌ها بگذارید تا دشمن از جایی که می‌ترسید یا از جایی که ایمن هستید، به طرف شما نیاید ( حمله نکند ) ››
گشتی‌های تامینی، وظیفه جلوگیری از نفوذ دشمن و جلوگیری از غافلگیری و به کمین افتادن نیروهای خودی را به عهده دارند.
گشتی‌های شناسایی – رزمی امروزی کاری مشابه با ‹‹ طلایع ›› در جنگ‌های صدر اسلام را برعهده دارند.
امیر مومنان علی ( ع ) وظیفه تامینی طلایع را این گونه بر می‌شمارد:
‹‹ نیروهای گشتی و افرادی مسلح باید دراطراف ( موضع پدافندی یا محل استقرار لشکر )، بیشه‌ها و تپه‌ها موضع بگیرند، تا نیروها را از گرفتار شدن در کمین دشمن محافظت نمایند››.
2-    شناسایی و کسب اطلاعات
داشتن اطلاعات کافی و دقیق از وضعیت زمین، جو و دشمن، نقشی مهم درتامین یک یگان رزمی دارد ولازمه رسیدن به این اطلاعات، وجود یک سازمان اطلاعاتی در یگان رزم است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اصول جنگ - نگرشی جدید به جنگ‌های صدر اسلام

دانلود مقاله تاریخ تحلیلی صدر اسلام

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله تاریخ تحلیلی صدر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
تاریخ = وقت نگاری
در تعریف تاریخ نظرات متعددی از سوی صاحبنظران ارائه شده است ولی با توجه به کلمه تاریخ و ماده آن که از أرخ یأرخ است می توان تاریخ را به معنای وقت نگاری دانست .
تاریخ به دو بخش کلی تقسیم می شود ، یک تاریخ نقلی است که متصدی نقل اخبار و احولال گذشتگان است و تاریخ علمی و یا نظری که در پی کشف قوانین حاکم بر تاریخ و سیر تاریخ است در تاریخ نظری نظرات مختلفی که بیشتر جنبه فلسفی دارد در باره امکان و یا عدم امکان نگارش صحیح تاریخ بحث می شود مانند قانون ربط و یا قانون انطباق ولی از آنجا که کتب لازم وکافی در این زمینه نوشته شده است ما وارد این مقوله نمی شویم.
همچنین در تاریخ نظری بحث می شود که آیا تاریخ همچون موجود زنده متحرکی است که روحی دارد .و جسمی، عزمی وآهنگی، حرکتی و هدفی، قانونی و نظامی و محرکی و مسیری دارد. فلسفه نظری تاریخ است که نشان دهد .که این رفتن و بالیدن چگونه صورت می گیرد آن نقطه نهایی که بارانداز تاریخ است کجاست و چگونه منزل کنونی . منزل واپسین را می توان ولو بابهام و اجمال تصویر کرد .واین رفتن به جبر است یا به تصادف وگذر از منا زل ومراحل گوناگون تاریخی اجتناب ناپذیر است یا چاره پذیر .
فواید خواندن و مطالعه تاریخ :
حضرت امیر توصیه اکید به مطالعه تاریخ داشتند و فرمودند آنقدر در تاریخ غور کردم که گویا یکی از آنان هستم.
راستی چرا باید تاریخ را مطالعه کرد؟ از جهات مختلفی مطالعه تاریخ لازم است:
1 _گسترش علم و آموختن تجربیات گذشتگان
هر کسی در هر رشته ای باشد بی نیاز از تاریخ نیست. اهل بحث و تحقیق در هر رشته از علوم فنون که وارد شوند ارتباط و تماس آنرا با تاریخ درک نموده و اعتراف خواهند کرد که بدون غور در تاریخ به مقصود نخواهند رسید
تاریخ گمشده هر دانشمند ، مطلبوب هر هنرمند ، سرمایه اهل تتبع و تحقیق ، مورد علاقه هر متدین ، مقصد هر سیاستمدار و هدف هر ادیب است . و بالجمله ، تاریخ مورد احتیاج تمام مجتمع بشری است .بی اعتنایی به تاریخ به معنای از دست دادن تجربیات و علوم گذشتگان است. بعنوان مثال بی توجهی به طب سنتی که حدود چهار هزار سال سابقه داد ضایعه غیر قابل جبران است.
ما هرگز نباید از صفر شروع کنیم. کشور ژاپن پس از جنگ مهندسین خود را به عنوان کارگر به امریکا فرستاد و علوم آن روز آمریکا را ربودند و به کشور خود آوردند. آنها از صفر شروع نکردند بلکه از آنجایی که آن روز آمریکا بود شروع کردند و پیشرفت هم داشتند. برادران رایت نیز از صفر شروع نکردند آنها نوشته بعضی کسانی که در این امر ناکام شده بودند خواندند و آن را تکمیل کردند.
2 _ لذت بردن :
خود لذت بردن نیز برای خود یک چیزی است و برای بعضی هم خیلی مهم است. بشر دوست دارد لذت ببرد . متأسفانه ما یاد گرفته ایم فقط با گردش و تفرج لذت ببریم ولی باید این فرهنگ کاملا عوض شود . گردش جای خود، ولی برای انسانی که دارای قدرت تفکر است ، بسیار عالی است با مطالعه لذت ببرد آن هم مطالعه تاریخ گذشتگان که حداقل به عنوان یک قصه لذت بخش است . و این امر خود زمینه فوائد دیگر مترتب بر تاریخ نیز خواهد بود.
3 _ پند گرفتن
با مطالعه تاریخ و اطلاع از سرگذشت اقوام خو ب و بد ، پند می گیریم و راه صحیح را از غیر صحیح باز می شناسیم.
اصحاب رس در شمال ایران زندگی می کردند و در رفاه فراوان بودند .از ماهی دریا و مرغ آسمان و محصولات زمین و انعام و احشام بهره می بردند. ولی متأسفانه خدا پرست نبودند و پیامبر خدا را نیز کشتند . این قوم، سرکشی و اسراف را به جایی رسانده بودند که فرزندان خود را با نان تمیز می کردند و نان های آغشته به نجاست را در دل بیابانی می ریختند. خداوند آنها را به قحطی مبتلا کرد و کار آنها بجایی رسید که مجبور شدند همان نان ها را بخورند. اصحاب رس چرا نابود شدند؟ توجه به سرگذشت این قوم اندرز و پندها دارد. و اما قوم یونس که عذاب به صورت ابرهای آتش تا بالای سرشان هم رسید چون توبه کردند نجات یافتند . توجه به علت نجات این قوم هم پندها دارد. پس ما در واقع تاریخ را می خوانیم که اشتباهات گذشتگان را تکرار نکنیم و راه صحیح را پیدا کنیم.
4 _ گسترش عقل
حضرت امیر فرمودند تجربه عقل را زیاد می کند بنا بر این مطالعه تاریخ از آنجا که آشنایی با تجربیات است باعث گسترش عقل می شود. مطالعه تاریخ بینش را قوی و قدرت نتیجه گیری را قوی تر می کند . و دید جدیدی در برخورد با پدیده های اجتماعی و حتی سیاسی به انسان می دهد چنین انسانی کمتر گول خورده و زود باور نخواهد بود.
راههای وصول به تاریخ
راه های وصول به تاریخ عمدتا عبارت اند از :
الف) کتب تاریخ.
ب) قرآن کریم
ت) اخبار و روایات معتبره
ح) نسل به نسل
خ) متافزیک
علاوه بر کتب تاریخ، قرآن و روایات معتبره قسمتی از تاریخ گذشتگان را بیان کرده اند. قابل ذکر است که عمده تاریخ سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده است که کاملا قابل اعتناء و بررسی. است. و نیز افراد معدودی با حالات خاصی وجود داشته و دارند که به تاریخ گذشته و آینده اطلاع یافته اند.
پیدایش علم تاریخ اسلام
مبحث پیدایش علم تاریخ اسلام، قاطبة دانشمندان اسلامی ، متفق القول اند که ظهور علم تاریخ با ظهور اسلام ملازمت تام داشته و به واقع تدوین تاریخ اسلام مرهون تلاش افرادی است که برای تحقق ابعاد تاریخی دین اسلام ، همت گماردند
از آنجا که اسلام در شرق ظهور کرد وجزء فرهنگ و تمدن شرق در آمده ، منظور از تاریخ شرق همان تاریخ اسلام است. و به همین خاطر به کسانی که به تاریخ شرق ورود دارند مستشرق یا شرق شناسی می گویند. رشته شرق شناسی در دانشگاههای مطرح دنیا سالها ست که تأسیس شده است.
ولی مع الاسف مستشرقین ، چون با اسلام مخالف بودند، تاریخ اسلام را همانطور که می خواستند می نوشتند و می خواستند از اسلام دیدی را به مردم بدهند که فرقی با مسیحیت و یهودیت نداشت ، آنها برخی مطالب را طبق میل خود می نوشتند .و برخی را عوض می‌ کردند. و برخی از فرق ضاله را زیبا و معقول جلوه می دانند.
از باب نمونه در مورد مسئله حجاب ، آن را مربوط به زمان خاصی معرفی می کردند. ویا در مورد شرابی که قرآن آن حرام و نجس اعلان کرده می گفتند این در صورتی است که انسان از خود بی خود شود و کمش یا درصد الکلش کم باشد عیب ندارد. و یا در مورد مسئله جانشینی حضرت امیر بعضی مثل ماسینیون فرانسوی با زیرکی می خواستند آن را توجیه کنند و بگویند رسول خدا نامزد خود را جهت حکومت معرفی کرد نه کسی را تعیین کند. در حالی که مدارک تاریخی کاملا واضح بر تعیین جانشین دلالت دارد. رسول خدا تصریح نمودند علی جانشین من است و مسئله نامزدی و کاندیداتوری در آن زمان اصلا معمول نبود.
مستشرقین ادعا کردند ما تاریخ شرق را نوشته ایم و می خواستند بگویند شرقی های از خود تاریخی و یا دانشمندی ندارند و تابع ما هستند در حالی اصلا این طور نبود. تاریخ نویسانی مثل ابن بطوطه ، مسعودی ، یعقوبی ، ذهبی ، ابن رسته ، و قبل از آنان فردوسی در شاهنامه پیش از مستشرقین، تاریخ اسلام و شرق را به قلم تحریر در آوردند.
این سؤال همیشه مطرح است که چرا غربی ها درباره شرق مطالعه کردند ؟ اولین کشوری که تحقیق درباره اسلام و شرق را آغاز کرد انگلیس بود و بعد هم فرانسه، اما چرا ؟ از جمله دلایل می توان به نفوذ در دایره مسلمین و ضربه زدن به اسلام اشاره کرد ، که عمدتا از سه طریق این کار را انجام دادند ، اول از طریق تحریف دین و دوم تفرقه افکنی و سوم از طریق بدعت آوری ( مثل ایجاد گروه بابیت و بهاییت ) .
روش مؤرخین در تدوین تاریخ
روش مورخین اسلامی در تدوین تاریخ مختلف بود که می توان آن را به سه قسم تقسیم کرد.
الف) مورخین اخباری
مورخین نخستین در برخورد با این آیات و احادیث به جای آنکه در تحلیل و تفسیر و ارتباط وقایع همانگونه که آمده بود توجه کنند ، بیشتر بر تواتر اسناد تکیه می کردند . مورخین نخستین پیش از ابن خلدون تنها روشی که در نگارش تاریخ به کار می برند تکیه بر اصل تواتر بود . یعنی تنها از طریق تحقیق در روایات و اسناد به بررسی سلسله راویان می پرداختند تا از این شیوه به صحت خبر و روایت دست یابند . این شیوه همانگونه که می دانیم خاص علم حدیث است که در تاریخ به کار گرفته شد . از اینرو به تاریخ به عنوان وقایعی منقول می نگریستند که احتیاج به هیچ گونه تحلیل و تفسیر نداشت )) .
در همین رابطه طبری می گوید : (( آگاهی از حوادث اقوام گذشته و اخبار رویدادهای جاری برای کسانی که زمان آنها را درک نکرده یا خود ناظرشان نبوده اند ، حاصل نمی شود مگر از راه اخبار مخبران و نقل ناقلان ))
این گونه مورخین که اغلب به مورخین اخباری معروف اند ، در نقل حوادث هم خود را مصروف جرح و تعدیل زنجیره ها ی اسناد می کردند و غالباَ از بیان عقاید خود و داوری دربارة تاریخ در تاریخشان خودداری می کردند
مورخان اخباری که بر اساس جرح و تعدیل اسناد ، بدون عنایت به متن ، به بررسی تاریخ می پرداختند و چون برای پیوند زنجیره ها و استخراج زنجیره ای مطمئن و موثق در ادوار تاریخ تلاش داشتند ، به ناچار به سراغ انجیل و تورات و مورخان یهودی و نصرانی و ایرانی هم می رفتند . وجود پاره ای اسرائیلیات و افسانه های باستانی شرق که در (( تاریخ طبری )) و (( کامل )) به چشم می خورد , ناشی از عنایت به چنین مسأله ای ، در جهت دستیابی به چنان مهمی بوده است . بر اغلب آثار و اندیشه های اینان ، بینش اشعری حاکم و نافذ است .
ب) مورخان بی طرف
مورخین بی طرف ، این دسته از مورخین سعی و تلاششان بیشتر بر آن است تا از طریق پی گیری اسناد و تجسس در وقایع و اخبار ، آنهم از طریق مسافرت و رؤیت روایان ، به تألیف تاریخ می پرداختند . این دسته که بیشتر با شیوة فکری اعتزال به نقد حوادث و اسناد می پردازند ، به دو دسته تقسیم می شوند : دسته ای از اینان همچون مسعودی و یعقوبی که خود جهانگرد و جغرافیدان نیز بوده اند ، بیشتر تکیه بر موقعیت جفرافیایی محل حادثه ها و توصیف شهرهای پر حادثه و دقت در ساعات و احول رخدادها داشته اند ، و دسته ای دیگر همچون ابن مسکویه ، به تجربه های اقوام گذشته و رخداده های پیشین پرداخته تا از تنظیم و تألیف آنها به تجربه و استنتاجی دست یابد که بتواند محل اعتنای آیندگان باشد
البته نام بی طرف را که بر این گونه مورخین نهاده ایم ، نباید خواننده را به چنین گمانی وا دارد که این گونه مورخین در نقل وقایع از هیچ گرایش فکری بهره مند نبوده و از هیچ کدام از شیوه های معمول در تاریخ نگاری اسلامی ، تبعیت نمی کرده اند . اطلاق کلمه بی طرف تنها بدین سبب است که اینان مواد تاریخ را در اختیار پژوهشگران تاریخ می نهند . پژوهشگر حوادث تاریخی با اندک فراستی در می یابد که این مواد حاصل تلاش مورخی است که بیش از همه سعی بر آن داشته تا با تکیه بر شرایط اقلیمی ، دقت و صحت درباره راویان و مروریات و تعیین دقیق تاریخ حوادث ، اندیشه مورخ آینده را آزاد گذارد و دستش را در تفسیر تاریخ در چهارچوبی مطمئن از فراورده های تاریخی ، باز کند .
ت) مورخان درباری
کاوش در تاریخها و مورخین اسلامی ما را با دسته ای دیگر از مورخین آشنا می کند که برای تاریخ زیانمند بوده اند و برای حقائق زیانبار این دسته از مورخین که گرایشهای خاص حزبی و سیاسی داشته ، در دربارها مأمور به تألیف و تدوین حوادث و وقایعی بوده اند که بیش از هر کس می باید طبع فلان دسته می پسندید و ذوق فلان خلیفه خوش می داشت . ما با این دسته از مورخین نام (( وابسته )) می دهیم . روشن است که در برخورد با این گونه مورخین جز از طریق نقد و مقایسه ، عمل نخواهیم کرد . انحرافهای تاریخی ای که از طریق این گروه ، در تاریخ رخ داده است ، برای کسی که با تاریخ اسلام و نحله های آن آشنا باشد ، چندان ایجاد اشکال نخواهد کرد و با فراست می توان به تلاشهای اینان در جعل وقایع پی برد . مثلاً به سهولت می توان دریافت که مورخی که سعی دارد با جعل اسناد و احادیث پدران پیامبر را مشرک قلمداد کند ، و آنها را همشأن ابوسفیان قرار دهد چه هدفی را دنبال می کند . آیا این مورخ اموی نیست که از طرف قاسطین درصدد است تا نفاق و شرک ابوسفیان را تطهیر کرده و معاویه را با پیامبر به لحاظ نَسُب همشأن کند تا راه تبلیغ فرقة اموی را هموار کند و هم سرزنشی که از این ناحیه ، آل ابوسفیان را آزار می دهد ، خنثی نماید ؟ نظیر همین کار را می توان در آثار مؤرخان عباسی و خوارج مشاهده کرد .
زیان و ضرر این گونه مؤرخان به تاریخ اسلام و فکر مردم کم نبوده است . طبری به عنوان امام المورخین و بنیانگذار مکتب سنتی تاریخی بر اساس حدیث ، بعدها از طرف مورخین دیگر مبداء و مأخذ قرار گرفت : (( در تاریخ نگاری نیز فقط طبری و پیروانش مأخذ کار شده و در نتیجه ، صدها کتاب حدیث و تفسیر تاریخ که دیگر دانشمندان گرد آورده بودند ، بدست فراموشی سپرده شد ،
حتی ابن خلدون او را (( مورخ و محدث امت )) می نامد و به تیمور می گوید : (( من به استناد قول طبری با شما صحبت می کنم . )). تکیه بر مورخی چون طبری گرچه برای مورخان از جهاتی سودمند بود ولی هیچ کس نمی تواند منکر زیانهای این کار بشود . مورخی چون او که خلفای وقت را به عنوان اولوالأمر می پذیرفت ، هرگز نمی توانست نسبت به انقلابها و شورشهائی که علیه نظام های مورد پذیرش او رخ می نموده است ، خوش بین باشد و از آنها به نام فتنه و خروج یاد نکند . (( مورخان کلاسیک مشرق چون طبری و این اثیر و نویری و غیره ، همگی بر این نظر اتفاق دارند که انقلاب ، خروج بر اولوالامر است . انقلابیون از نظر اینان عاصیان و رهبر آنان پست و فرومایگان است . بر اساس همین ملاحظات است که آنان به همه انقلابها ، به عنوان فتنه و خروج و ویرانگری و غارت . . . چسبانده انقلاب را از آفاتی می دانند که خداوند ، مسلمانان را برای امتحان بدان دچار کرده است . ))
مشکلات تاریخ نگاری در شیعه
برای مورخان شیعه زمینه مناسب برای تدوین تاریخ واقعی وجود نداشت لذا اغلب از آن چشم می پوشیده و به نقل روایات اکتفاء می کردند. روش معمول در نقل تاریخ بیان تاریخ از زمان حضرت آدم تا عصر مورخ بود و لازم این کار شرح حال خلفای جور زمان بود و از آنجا که اگر واقعیت را می نوشتند کشته می شدند از اصل نگارش تاریخ صرف نظر کردند و عده ای هم که مخفیانه چیزهایی نوشتند بدست ما نرسیده و یا نابود شده است
علتهای عمده عدم وجود تاریخ مدونی از شیعه بخصوص در باره اهل بیت عصمت و طهارت را می توان فشار و کشتار، اهتمام فراوان به نقل حدیث ، مشوش بودن تاریخ و … دانست.
راههای شناخت تاریخ معتبر :
با توجه به مطالبی که عنوان شود این سؤال حتما مطرح می شود که آیا می توان از میان این همه کتب تاریخی واقعیت را یافت . در جواب می گوییم راه هایی برای نزدیک شدن به واقعیت وجود دارد ولی البته تاریخ قطعی، فقط از سه راه بدست می آید که خواهیم گفت.
برای تشخیص تاریخ معتبر از غیر معتبر بایستی ابتداء کتاب و سند کتاب و نیز نویسنده آن مورد نقد و بررسی قرار گیرد و نیز مطالب آن بایستی در بوته محط عقلی و تاریخی قرار گیرد. .اگر مطالب آن مخالف عقل باشد مورد قبول نخواهد بود و اگر مطالب آن با تاریخ های معتبر دیگر جور در نیاید معتبر نخواهد بود . بنا بر این بطور خلاصه برا ی تشخیص تاریخ صحیح بایستی مواد زیر مورد توجه واقع شود:
الف ) سند کتاب .بایستی کتاب دارای شناسنامه مشخص و معتبر باشد.
ب ) شخصیت مؤرخ که بی طرف و امانت دار باشد و وابسته و متعصب نباشد.
ت) تطابق آنچه نقل شده با تاریخ های دیگر. و نیز جور در آمدن آنچه نقل می شود شواهد و قرائن دیگر همان زمان.
ح ) مخالفت نداشتن با عقل. بایستی که جریان نقل شده محال عقلی نباشد و دور از ذهن سلیم نباشد.
تاریخ قطعی
و اما همانطور که سابق بر این بیان شده تنها سه راه برای رسیدن به تاریخ قطعی که عبارت‌اند از:
الف) تواتر ؛
تواتر آن است که افراد زیادی که متهم به کذب نباشند از چیزی خبر دهند. که د ر این صورت یقین به وقوعش حاصل می شود. مثلا عده ای از وجود دریاچه ای در شمال ایران خبر دهند ما یقین می کنیم که در شمال این دریاچه ای هست. بنا بر این اگر یک جریان تاریخی در کتب تاریخ یا سینه به سینه به طور متواتر بما برسد یقین به وقوعش خواهیم کرد. مثل جریان غدیر خم که متواتر است. هم متواتر سینه به سینه هم توسط روایات متواتره و هم توسط کتب تاریخی بصورت متواتر بما رسیده است و لذا قابل تشکیک نیست.
قرآن )
قرآن چون سخن خداست و معصوم است هر قصه و داستانی که در قرآن باشد قطعا واقع شده و یقینی است. قرآن بیان داشته است ما بهترین قصه ها را برایتان نقل کردیم که شاید پند بگیرید.
روایات معتبره)
چون امامان معصوم هستند چنانچه روایاتی اعتبارش ثابت شود _ که البته متصدی این فن علم رجال است _ . محتوای آن حدیث هم اگر مخالفت با متن قرآن و روایات معتبره دیگر و عقل، نداشته باشد، هر چه باشد مورد قبول است.

گفتار اول
محل پیدایش اسلام
سرزمینی که اسلام در آن ظهور کرد سرزمین جاهلیت بود . عربستان سرزمینی بود که از نظر سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... در فقر و جاهلیت به سر می برد . در این میان دو کشور ایران و روم نیز در فقر و جاهلیت بودند که به بررسی اجمالی این دو نیز می پردازیم :
اوضاع روم
نظام روم یک نظام طبقاتی بود که البته طبقه اشراف همواره از طبقات دیگر بهره کشی می کردند. فساد اخلاقی فراوان بود. و خشنونت در روم فوق العاده زیاد بود. امپراطور بیزانس در مدت 50 سال حکومتش، 40 جنگ براه انداخت و خدا می داند که این جنگ ها چه صدماتی برای مردم روم و کشورهای مورد تهاجم داشت. زمان ظهور رسول اکرم روم، مهد مسیحیت بود و دچار انحرافات اعتقادی متعددی شده بود .
زمان ظهور پیامبر، در روم بین علمای مسیحیت در مسئله روح القدس درگیری به وجود آمده بود به همین خاطر امپراطور روم هیئت 300 نفری را برای حل این اختلاف ایجاد کرد ، که البته نتیجه آن تثبیت روح القدس و تثلیثی شدند مسیحیت شد.
اوضاع ایران
در ایران سه طبقه اجتماعی وجود داشت : بزرگان ، کارگران و پست ها . و هیچ طبقه اجازه ورود به طبقه دیگر را نداشت . از نظر فساد هم دارای فساد اخلاقی ( عیاشی ) ، عقیدتی ( آتش پرستی ) ، و فسادهای دیگر بودند. زمانی که اسلام ظهور کرد حکومت دست خسرو پریز بود .
اوضاع وخیم عربستان
کشور عربستان از نظر جاهلیت اوضاع وخیم تری نسبت به کشورهای دیگر داشت . در عربستان سه قبیله وجود داشت که عبارت بودند از قبیله قحطانی ( که نسبشان به فرزند پنجم از حضرت نوح می رسید ) ، قبیله عدنانی ( که نسبشان به حضرت اسماعیل می رسید ) ، قیبله های بی نام و نشان یا مرده که باقی مانده عرب های نابود شده در اثر عذاب الهی بودند. در عربستان حکومت واحدی وجود نداشت . قبایل به اندک بهانه ای با یکدیگر درگیر می شدند. گاه دو قبیله برای تصاحب یک استخوان مرده، سه سال یکدیگر را کشتند. محبت و دوستی وجود نداشت. آدمی کشی افتخار محسوب می شد. زنان و دختران در این جامعه عقب مانده هیچ ارزشی نداشتند. دختران را زنده بگور می کردند و زنان خود را مورد اذیت و آزار قرار می دادند.
بنابر اوضاع عربستان از نظر ظلم و فساد و عقیده از کل کره زمین بدتر بودند . عربها مشرک بودند و برای خدا شریک قائل می شدند و نیز سگباز و میمون باز و شراب خور و قمار باز بودند .
در مجموع باید گفت که کره زمین در زمان ظهور پیامبر در جاهلیت به سر می برد و کره زمین پر از جهل و فساد بود ، اما در مقایسه ، وضعیت کشور عربستان نسبت به روم و ایران بسیار بدتر بود . اسلام در چنین محیطی رشد پیدا کرد و در چنین محیط موفق بود . بنابراین می توان گفت خداوند فرستاده اش را به سخت ترین زمین و سخت ترین افراد یعنی عرب های عربستان فرستاد .دعوت رسول الله 23 سال طول کشید و این زمان زیادی نیست ولی در همان ابتدای رسالت در مدت کوتاهی چند میلیون نفر مسلمان شدند. چنین اسلامی که در قلب های سخت افراد اثر می گذارد و در بد اوضاع ترین سرزمین موفق می شود بایستی تمام دنیا را اسیر محتوای خود کند ، پس چرا اسلام همه دنیا را نگرفت؟
مهمترین دلیل اینست که برخی جلوه اسلام را تحریف کردند و باعث شدند که مردم دنیا اسلام را به شمشیر بشناسند و این درحالی است که اسلام جنگ ابتدایی ندارد و همه جنگهای اسلام دفاعی بوده است . . الان در دنیا اسلام را به عنوان دین خشنونت می شناسند و بدیهی به چنین اسلامی کسی میل نمی کند.

دلیل عدم پیشرفت اسلام را باید اولا در منحرف شدن مسیر صحیح خلافت و در عملکرد بسیار بد افرادی دانست که به نا حق و به روش غیر معقول و غیر مشروع ادعای خلافت بر مسلمین کردند.
خلیفه دوم با هدف گسترش قلمرو حکومتی خود ( در ظاهر گسترش اسلام ) به شام ، مصر و ایران حمله برد این جنگها علاوه بر اینکه مشروع نبود و به نیت پلید کسب قدرت بیشتر بود و باعث شد در دنیا ، اسلام به شمشیر شناخته شود و معلوم است چنین اسلامی در هیچ دلی قرار نمی گیرد. بنابراین کسانی که می گویند. زمان خلیفه دوم دایره اسلام گسترش پیدا کرد به آنها می گوییم آن زمان اسلام از بین رفت اگر چند کشور به زور مسلمان شدند ولی تمام کره زمین از دست اسلام رفت ولی اگر آن جنگ ها نبود بخاطر محتوای بلند اسلام، اسلام همه دنیای را می گرفت .
خلیفه دوم دستور داد که کتابخانه غنی و مهم قسطنطنیه و همچنین شام را که عصاره زحمات علمی و تجربی بشر را در خود داشت، به آتش بکشند و بسیار واضح است اسلامی که آدم ها را می کشد و کتاب ها را می سوزاند در هیچ دلی قرار نمی گیرد.. بهر حال آبرویی برای اسلام نگذاشتند و بر ماست اسلام واقعی را به دنیا معرفی کنیم . متأسفانه هر وقت شمایل حضرت امیر المؤمنین را می کشند همراه با یک شمشیر می کشند. د ر حالی که همیشه به دسته شمشیر حضرت یک کتاب آویزان بود و آن را نمی کشند. باید بدنیا بگوییم شمشیر حضرت علی شمشیر دفاع بود نه شمشیر انتقام و خشنونت. بروید تاریخ جنگهای را بخوانید کاملا این مطلب واضح می شود که تمام جنگها را دشمن شروع کرد یا نقشه شروعش را داشت و اسلام از خود دفاع می کرد. ما دلیلهای متعددی داریم که اسلام جنگ ابتدائی ندارد و هم جنگهای دفاعی و تدفاعی است. عمده دلیل ما بر این مطلب چهار دلیل است که عبارت‌اند:
1 _ خداوند در قرآن فرموده است ( لااکراه فی الدین ) یعنی در نفس قبول دین اجباری نیست. یعنی کسی را مجبور به قبول اسلام نمی کنند. البته قبول نکردن دین خود یک جرم بزرگ است و روز قیامت مجازات هم می شود ولی برنامه این نیست که او را در دنیا به این خاطر مجازات کنند. مگر محارب باشد یا فتنه ایجاد کند که بحث دیگری است. و نیز کسی که به مقدسات اسلام توهین کند مجرم است و چنین شخصی در واقع به جنگ اسلام با قلم و سخن آمده است و محارب محسوب می شود همانطور که در مورد کسی که با شمشیر به جنگ اسلام بیاید حکمش قتل است. در مورد کسی که با قلم به جنگ اسلام بیاید حکمش قتل است زیرا همانطور که قرآن کریم بیان نموده فتنه ا ز قتل هم شدید تر است.
وقتی گفته می شود لا اکره فی الدین منظور این نیست که قبول دین لازم و ضروری نیست. بی شک قبول دین ضروری است زیرا بدون آن کسی روی سعادت را نمی بیند . ولی در عین کسی را مجبور به قبول نمی کنند شاید کسی بخواهد برود جهنم.
قابل ذکر است که در خود پذیرش دین اجباری نیست ولی اگر کسی دین را پذیرفت در اجرای احکام آن اجبا رخواهد بود. بمانند کسی که وارد کشور دیگری شود در خود رفتن به آن کشور اجباری نیست ولی اگر وارد آن کشور شد بایستی قوانین آن را رعایت کند. لذا کسی که مسلمان از خمس نمی دهد یا نماز نخواند یا روزه نیزه به عنوان یک مجرم با او رفتار می شود و اسلام توبیخات اینگونه افعال را مشخص کرده است.
و نیز افرادی که دین اسلام را می پذیرند یا محکوم به اسلام هستند _ مانند کسی که پدر و مادرش مسلمان است _ اگر از دین خارج شوند مجرم اند و حکمش قتل است.
2 _ دلیل دوم ما بر این که اسلام جنگ ابتدائی ندارد عملکرد خود رسول مقدس اسلام است . مسیحی ها در نجران زندگی می کردند و رسول اکرم از آنها جزیه گرفتند و آنها را مجبور به قبول اسلام نکردند. نمونه روشن دیگر، حضور یهودیهای بنی قینقاع هستند که در خود پایتخت اسلام یعنی مدینه براحتی زندگی می کردند و کسی آنها را مجبور به قبول اسلام نکرد.
3_ شیوایی و بلاغت اسلام، اسلام را بی نیاز از شمشیر و خشنونت کرده است. اسلامی که براحتی در مردم عربستان که خیلی متعصب بودند اثر گذاشت بر همه مردم دنیا نیز اثر خواهد گذاشت. چنین دینی با چنین مفاهیم و معارف بلندی برای پیشرفت، نیازی به شمشیر ندارد.
4 _ بررسی جنگهای صدر اسلام از بدر تا تبوک ما را به این واقعیت نزدیک می کند که هیچیک از این جنگهای ابتدائی نبوده و همه جنبه تدافعی داشته است.
از توضیح مختصری که در مورد هر یک از این جنگها داده خواهد شد بخوبی این مطلب مهم اثبات می شود که تمامی نبردهای مسلمین با جبهه شرک، جنبه تدافعی داشته است و هیچکدام جنبه ابتدایی نداشته است.
جنگ بدر
از جمله رویدادهای مهم سال دوم هجرت جنگ بدر بود به پیغمبر(ص) خبر دادند کاروانی بزرگ که تمام اهل مکه در آن شرکت دارند به سرپرستی ابوسفیان با هزار شتر که مال التجاره را حمل می‌کند با چهل یا هفتاد نگهبان به سوی مکه می‌روند از آنجائی که ثروت مسلمانان مهاجر مقیم مدینه از طرف قریش مصادره شده بود بسیار به موقع بود که مسلمانان کالاهای تجارتی آنان را ضبط نمایند از اینجهت پیامبر اکرم(ص) با 313 نفر برای مصادره اموال قریش از مدینه بیرون آمد و در لب چاه بدر توقف کرد و برای اولین بار مسلمانان در وادی بدر در برابر ارتش باطل که سه برابر مسلمانان بودند قرار گرفت.
در لشکر اسلام فقط هفت نفر شمشیر داشتند ولی لشکر شرک علاوه بر این که بیش از سه برابر مسلمین بودند همه غرق سلاح و همه سواره نظام بودند در حالی که در لشکر اسلام فقط یک نفر اسب داشت. این جنک در واقع با شمشیر دفاع حضرت امیر به سود مسلمین رقم خورد و ملائکه نیز به مدد آمدند
در این جنگ با کشته شدن ابوجهل و هفتاد تن از بزرگان قریش و تعدادی به همین اندازه اسیر از مشرکین و شهادت چهارده نفر از مسلمانان به پیروزی لشکریان اسلام انجامید.
جنگ بدر علاوه بر پیروزی نظامی و بدست آوردن غنائم جنگی از جهت دینی در روحیه مردم مدینه و اطراف آن اثر فراوان داشت و دانستند که مسلمانان با گروهی اندک در مقابل مشرکان با تکیه بر ایمان و یاری خداوند پیروز شدند.
غزوه سویق
پس از جنگ بدر به اندازه‌ای قریش خشمگین شد که ابوسفیان عهد کرد تا انتقام کشته‌‌شدگان بدر را از مسلمانان نگیرد سراغ هیچ لذتی نرود لذا با دویست مبارز از مکه راهی مدینه شد و در نزدیکی مدینه یکی از مسلمانان کشاورز را کشت و نخلستانها را به آتش کشید این خبر به پیغمبر(ص) رسید حضرت با گروهی از مهاجرین و انصار به تعقیب ابوسفیان پرداختند ولی او و سربازانش قبل از رسیدن سپاهیان اسلام گریختند و کیسه‌های سویق‌شان (غذائی که از آرد و خرما درست می‌کنند). به خاطر اینکه برای فرار سبکبار باشند بجا می‌گذارند و مسلمانان با مصادره آنها به مدینه برگشتند. بنا بر این، این جنگ هم از سوی دشمن شروع شد و مسلمین در مقام دفاع بودند.

 

جنگ اُحد
از مهمترین حوادث سال سوم هجرت جنگ احد می‌باشد ابوسفیان شکست در جنگ بدر را نمی‌توانست به آسانی تحمل کند به ناچار با تلاش بسیار قبیله‌های مخاصم با مسلمانان را با هم متحد نمود و با لشکری که سه هزار مرد و دویست اسب و هزار شتر داشت برای ورود به مدینه حرکت کرد خبر عزیمت این لشکر به پیغمبر رسید و پیامبر بزرگوار اسلام برای مقابله با دشمن شورای جنگی تشکیل داد در این شورای جنگی گروهی از سالمندان معتقد بودند که باید حالت دفاعی به خود بگیریم و جنگ را به داخل حومه شهر بکشیم ولی گروهی دیگر در این شورای جنگی که جوانان بودند اعتقاد داشتند باید در خارج از شهر به دشمنان حمله نمائیم، در نهایت رأی جوانان غالب شد پیامبر (ص) سلاح پوشید و برای بیرون شدن از مدینه آماده گشت سپاهیان مکه در کنار کوهی که به نام احد معروف است در نزدیکی مدینه توقف کردند.
سپاهیان پیغمبر پیش از شروع جنگ هزار تن بودند اما عبداله‌بن‌ابی به عنوان اعتراض با سیصد تن از مردم خود برگشت و بدین ترتیب هفتصد تن از سپاهیان پیامبر(ص) بدون اسب و شتر باقی ماندند.
در هنگام صف آرائی، پیغمبر(ص) به عبدالله ابن جبیر سردسته تیراندازان توصیه فرمودند مواظب باش دشمن از پشت سر به ما حمله نکند و جنگ چه به نفع ما باشد و چه نباشد در آنجائی که مستقر هستید ترک نکنید در حمله اول پیروزی با مسلمانان بود اما دستة تیرانداز که مأموریت جلوگیری از سوار نظام دشمن را داشت به محض عقب نشینی دشمن به طمع گردآوری غنیمت موضع خود را ترک نمودند و سوار نظام دشمن ناگهان از پشت سر حمله کردند و مسلمانان را شکست دادند.
بی‌توجهی به دستور پیامبر گرامی اسلام و ترک نمودن دسته تیرانداز از محل استقرار خود برای جلوگیری از سوار نظام دشمن به طمع گردآوری غنیمت باعث تلفات جانی و مشکلات اجتماعی مسلمانان گردید.
در این جنگ حمزه عموی پیغمبر(ص) شهید شد و پیامبر زخم برداشت مشرکان آواز سر دادند که محمد کشته شد و مسلمانان شکست خوردند اما علی‌بن ابیطالب(ع) دست پیامبر را گرفت تا مسلمانان ببینند پیغمبر زنده است . دفاع از جان رسول خدا ، توسط شمشیر دفاع حضرت علی علیه السلام صورت گرفت. وقتی که همه فرار کرده بودند حضرت امیر ماند و جبرئیل به زمین و آسمان فریاد زن که (لا فتی الا علی و لاسیف الا ذو الفقار).
در این جنگ از مسلمانان 74 تن شهید و از مردم مکه 20 تن کشته شدند.
جنگ احد گذشته از تلفات جانی مشکلات اجتماعی نیز به دنبال داشت گروهی زنان بی‌شوهر و اطفال بی‌سرپرست باقی ماندند و از اینجهت است که در آغاز سورة نساء به مسلمانان اجازه داده شده است تا چهار زن عقدی داشته‌باشند و به آنان توصیه می‌شود از یتیمان بی‌سرپرست نگهداری نمایند و در حفظ اموال آنان بکوشند
سریه ابوسلمه
در سال سوم هجرت به پیغمبر(ص) خبر رسید که بنی اسد قصد حمله به مدینه را دارد لذا پیامبر گرامی اسلام به ابوسلمه دستور داد پیش از آنکه بنی‌اسد دست به کاری زنند بر آنان بتازد و او را با صد و پنجاه تن به مقابله با بنی اسد فرستاد و آنان را به پرهیزگاری وصیت فرمود این دسته مأمور بودند شبها راه بروند و روزها خود را در مخفی، نگاه دارند تا بدین ترتیب دشمن را غافگیر نمایند ابوسلمه طبق دستوری که داشت رفتار کرد و چون به قطن که کوهی است در ناحیة نجد رسید معلوم شد دشمن از پیش گریخته است ابوسلمه با غنیمت به مدینه برگشت این پیروزی پس از شکست احد موقعیت مسلمانان را در دیدة منافقان و یهود تغییر داد و دانستند پیغمبر و یاران او چنانکه آنان پنداشتند از پا در نیامده‌اند.
جنگ احزاب یا خندق
یکی از رویدادهای مهم سال پنجم هجرت جنگ احزاب است در این جنگ اتحادیه‌ای از قبایل و گروههای گوناگون مشرک و یهود علیه اسلام بسیج شدند و چون مسلمانان برای متوقف کردن و در هم کوبیدن دشمن به پیشنهاد سلمان فارسی گرد پایتخت اسلامی (مدینه) را خندق و گودال حفر نمودند آنرا جنگ خندق نیز نامیدند نقشة بی‌‌سابقه این جنگ سران یهود بنی نضیر با رؤسای قریش علیه مسلمانان کشیدند با تحریک به اینکه محمد شما را به انزوا و ما را در تنگنا قرار داده است بپاخیزید تا با یک قدرت نیرومند نظامی محمد را از پای در آوریم سرانجام بزرگان قریش با لشکری بین هفت تا ده هزار تن که ششصد تن سواره نظام در بین آنان بود بسوی مدینه حرکت کردند در حالیکه در مقابل این لشکر پیامبر بزرگوار اسلام فقط سه هزار سپاهی داشت که به جز چند تن بقیه پیاده بودند مردم مدینه برخلاف جنگ احد پذیرفتند که شهر در مقابل دشمن حالت دفاعی بخود بگیرد دشمن زمانی که به مدینه رسید از وجود خندق در شگفت ماند زیرا تا آن روز چنان مانعی را برای پیشروی جنگی ندیده بودند سوار نظام دشمن نمی‌توانستند از خندق بجهند و چون پیش می‌آمدند تیراندازان مسلمان به آنان مجال نمی‌دادند.
در این جنگ عمروبن عبدود شجاع نامدار عرب بدست حضرت علی(ع) به هلاکت رسید. هلاکت عمرو بن عبد ود، روحیه دشمن را تضعیف کرد زیرا از او قوی تر نداشتند. هنگامی که حضرت علی در مقابل عمرو ایستادند رسول خدا فرمود الان تمام ایمان در مقابل تمام کفر ایستاده است و آن هنگام که حضرت امیر با ضربتی عمرو را کشتند رسول خدا فرمود این ثواب این ضربت از عبادت جن و انس هم بیشتر است.
ابوسفیان پس از پانزده روز محاصره مدینه به گروههای قریش گفت شما از توقف در اینجا خسته و از سختی به هلاکت نزدیک شده‌اید و خواری بر شما روی آورده است صلاح در این است که هر چه زودتر کوچ کنیم و بدین ترتیب سپاه دشمن با خفت و خواری مدینه را ترک کردند و با شکست آخرین تلاش نظامی دشمن پیامبر(ص) و یارانش تکبیر گویان به خانه‌ها بازگشتند.
پایان جنگ احزاب برای مسلمانان امیدبخش بود و برای دشمن مصیبتهای فراوانی به بار آورد و بازرگانان قریش بازار مدینه را برای همیشه از دست دادند.
غزوه بنی المصطلق
در سال ششم هجرت بود که رئیس قبیله بنی المصطلق در صدد محاصرة مدینه در آمد پیامبر اکرم(ص) پس از با خبر شدن از این قضیه با یاران خود بسوی قبیله مذکور حرکت کرد جنگ میان آنان در گرفت جانبازی مسلمانان و رعبی که در دل قبایل عرب از ناحیه مسلمانان افتاده بود سبب شد که پس از زد و خورد کوتاهی با کشته شدن ده نفر از دشمن و شهادت یک نفر از مسلمانان، سپاه دشمن شکست بخورد و اموال زیادی نصیب ارتش اسلام گردید.
جنگ خیبر
خیبر در شمال مدینه در سی و دو فرسنگی مدینه قرار داشت و یهودیان در آنجا دژهای هفتگانه محکمی ساخته بودند .
یهودیان ساکن در این منطقه همیشه به توطئه وکارشکنی می پرداختند ومی خواستند به مدینه حمله کنند پیامبر اسلام (ص) درسال هفتم هجرت آنان را محاصره کرد و حضرت امیر علیه السلام در قلعه خیبر را از ریشه کند و پرتاب نمود و مرحب حیدری را کشت و بدین ترتیب یهودیان قلعه های دیگر حساب کار خود را کردند و پس از چند روز همه قلعه‌های آنان تسلیم شدند .
اما پیامبرمردم خیبر را تبعید نکرد وبا آنان سازش کرد تا بر سرزراعت خود بمانند. باغهای سر سبز آنان که فدک نام داشت چون بدون جنگ بدست آمده بود جزء انفال محسوب می شد و متعلق می شد به شخص رسول اسلام و رسول خدا نیز فدک را به فاطمه زهرا بخشیدند.
جنگ موته
پیامبر اسلام (ص) در سال هشتم هجری نماینده ای را به سرزمینهای عرب‌نشین شمال غسانیان فرستاد وآنان را به اسلام دعوت نمود اما آنان فرستاده پیامبر را کشتند پیغمبر (ص) لشکری را به موته که سرزمینی در شام است فرستاد وفرماندهی سپاه را به جعفربن ابیطالب واگذارنمود وبه آنان سفارش نمود درصورت کشته شدن جعفرابن ابیطالب فرماندهی را زید بن حارثه برعهده بگیرد واگر اوکشته شد عبدالله بن رواحه فرماندهی رابر عهده گیرد واگر او کشته شد خود شما شخصی را به عنوان فرمانده انتخاب نمایند.
در این جنگ هر سه فرمانده شهید شدند وسپاه اسلام خالد بن ولید رابه فرماندهی انتخاب نمودند واوبه هر صورتی بودآنان را به مدینه رساند.
فتح مکه
در سال ششم هجری قرار دادی بین سران قریش وپیامبر اسلام (ص) بسته شد (پیمان حدیبیه) بر اساس این پیمان هر قبیله ای می تواند با هریک از دوگروه قریش یا مسلمانان پیمان ببندند.قبیله خزاعه با مسلمانان هم پیمان شدند وپیامبر اسلام دفاع از آب وخاک وجان ومال آنان را بر عهده گرفت وقبیله بنوبکر در پیمان قریش وارد شدند وبا بستن یک قرارداد ده ساله که حافظ به امنیت اجتماعی و صلح عمومی در نقاط عربستان بود پایان پذیرفت.
دو سال از این پیمان نگذشته بود که قریش باپخش کردن اسلحه در میان قبیله بنی بکر آنان را تحریک کردند که به قبیله خزاعه که هم پیمان مسلمانان بودندحمله ببرند وقریش بر ضد خزاعه شرکت کردند و بدینوسیله پیمان حدیبیه را زیر پا نهادند.
پیامبر در سال هشتم هجرت با ده هزار نفر روانه مکه شدند وترتیب حرکت را طوری داده بودند که هیچکس از سفر ایشان مطلع نگردد، چون لشگر به مرالظهران رسید. عباس عموی پیغمبر شب هنگام از خیمه بیرون شد تا کسی از مکه را ببیند وپیغام دهد که قریش پیش از آنکه هلاک شوند خود را به پیامبر برسانند، که اتفاقا به ابوسفیان برخورد واو را پناه داد ونزد پیغمبر آورد وابوسفیان مسلمان شد ودر روزبعد نظاره گر عظمت لشکریان اسلام بود .
عباس به پیغمبر گفت، ابوسفیان می خواهد امتیازی داشته باشد ، پیغمبر دستور داد ، هر کس علاوه بر مسجد الحرام به خانه رود ودر را به روی خود ببندد ویا به خانه ابوسفیان پناهنده شود در امان است، وبدین ترتیب لشگر با عظمت اسلام با آرامی وارد مکه شد و مکه بدون خونریزی فتح گردید. سعد بن عباده رئیس تیره خزرج با آمدن به مکه می خواست از قریش انتقام بگیرد پیامبر اسلام (ص) ، علی (ع) را فرستاد تا پرچم را از سعد بگیرد تا فتح اسلامی را به حساب کینه توزی قبیله ای نگذراند وپیغمبر فرمود امروز روز رحمت است. پیغمبر دو هفته در مکّه ماند وکارهای شهر را سر وصورت داد ، از جمله کسانی را به اطراف مکّه فرستاد تا بتخانه ها را ویران کنند وبتهایی که در خانه کعبه نهاده بودند در هم شکنند و از این جهت علو تعالیم اسلام و بزرگواری پیامبر، این دین را در دیدگان مخالفان آشکار ساخت.
نبرد حنین
پس از فتح مکه قبیله هوازن با بنی ثقیف که در طائف به سر می‌بردند متحد شدند تا به سپاه اسلام حمله برند در آغاز جنگ مسلمانان فرار کردند، ولی پیغمبر(ص) وعده‌ای از مهاجران و انصار پایداری ورزیدند و فراریان دوباره برگشتند و سرانجام هوازن گریخت و زن و فرزند آنان چون در پشت جبهه بودند همگی اسیر شدند و پیغمبر دستور آزادی آنان را صادر فرمودند.
غزوه بنی قریظه
یهودان بنی قریظه که با مسلمانان سر جنگ داشتند، پیامبر اسلام (ص) مسلح شد و با سپردن امور مدینه به عبدالله بن ام مکتوم و دادن پرچم سپاه اسلام به حضرت علی (ع) راهی قلعه بنی قریظه گشت.
دیدبانان یهود حرکت لشکر اسلام را گزارش دادند و همگی وارد قلعه شدند و ضمن اهانت به پیغمبر(ص) دربها را بستند، مسلمین قلعه یهودیان متجاوز را به محاصره کامل خود در آوردند.
بعد از ادامه محاصره، بنی قریظه راهی جز تسلیم نداشتند، دربهای قلعه را گشودند و حضرت علی (ع) وارد قلعه شدند و جنگجویان بنی قریظه را خلع سلاح نموده و در یکی از خانه‌های بنی نجار بازداشت کردند.
در این غزوه 45 تن از مردان بنی قریظه مسلمان شدند و در حدود 600 تا 700 نفر به قتل رسیدند.
غزوه ذات رقاع
بعد از جنگ با یهودان بنی نضیر به مدینه گزارش رسید که قبیله غطفان و بنی قحارب و بنی ثعلبه سرگرم تهیه سلاح جهت حمله به مدینه می‌باشند. پیامبر با ستونی از نظامیان زبده به سوی نجد حرکت کرد که با عقب‌ نشینی دشمن سپاهیان اسلام پیروزمندانه برگشتند.
جنگ تبوک
در سال نهم هجرت به پیغمبر خبر رسید که رومیان در بلقاء با سپاه انبوهی می‌خواهند به مسلمانان حمله نمایند سپاه اسلام در تابستانی گرم با همه مشکلاتی که برای آنان پیش آمد خود را به تبوک رساندند و جنگ تبوک آخرین درگیری مسلمانان با غیر مسلمانان در زندگی پیامبر(ص) بود از این پس سراسر عربستان تسلیم شدند و پس از این جنگ از هر قبیله نمایندگانی برای اظهار اطاعت قبیله‌های خود و پذیرفتن اسلام نزد پیامبر(ص) آمدند و تقریباً می‌توان گفت عموم قبیله‌ها مسلمان شدند و این سال را بهمین علت سنه الوفود نامیده‌اند.
لازم به تذکر است که از افتخارات امیر مومنان علی(ع) این است که در تمام نبردها ملازم رکاب پیامبر و پرچمدار وحی در جنگهای اسلامی بوده‌اند جز در غزوه تبوک که به دستور خود پیامبر در مدینه باقی ماندند زیرا پیامبر به خوبی می‌دانستند که منافقان و برخی از قریش دنبال فرصت می‌گردند تا در غیاب پیامبر وضع را به نفع خود دگرگون سازند و حکومت نوبنیاد اسلامی را واژگون نمایند و چون تبوک دورترین نقطه‌ای بود که پیامبر(ص) در طی غزوات خود به آنجا عزیمت نمودند کاملاً متوجه بودند که در غیاب ایشان ممکن است گروههای ضد اسلامی اوضاع را دگرگون سازند و بهمین علت به حضرت علی‌(ع) ماموریت داده شد تا در غیاب پیامبر(ص) برای کنترل اوضاع مدینه باقی بمانند.
اقامت امیرمومنان در مدینه توطئه گران را سخت ناراحت ساخت زیرا فهمیدند که با وجود علی(ع) و مراقبتهای پی‌گیر او، دیگر نمی‌توانند نقشه‌های خود را پیاده کنند
در نهایت باید توجه داشته باشیم که قلم و زبان در نقش جوانمردی و از خود گذشتگی علی (ع) در غزوات و ترویج تعالیم اسلامی قاصر است . در تمامی این جنگهای شمشیر دفاع امیر المؤمنین سخن اول را می زند .
قابل ذکر است که در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که ظاهر آن اجازه جنگ با معاندین و مشرکین است . ولی بررسی آیات _ که خود نیاز به مجال خاصی دارد _ نشان می دهد اجازه جنگ برای دفع فتنه دشمن بوده است. لذا محتوای آیات نیز، جنگ دفاعی است نه ابتدائی.

گفتار دوم
از تولد رسول الله تا رحلت
مهمترین گزینه های زندگی رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم عبارتند از :
 سرپرستی رسول الله(ص) توسط حضرت ابوطالب علیه السلام
 اخلاق نیکوی رسول الله(ص)
 دفاع از حقوق بشر
 ازدواج با حضرت خدیجه ( س )
 محاصره مسلمین در شعب ابی طالب
 راههای مبارزه مشرکین با مسلیمین صدر اسلام
 خروج رسول الله(ص) از مکه
 تأسیس پایتخت اسلام به مرکزیت مدینه
 بنای مسجد
 اذان
 جنگهای تدافعی
 ترویج احکام اسلام به صورت تدریجی
 معرفی امیر المومنین(ع) به عنوان جانشین

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخ تحلیلی صدر اسلام

تحقیق نقش دفاعی زنان در صدر اسلام

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق نقش دفاعی زنان در صدر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نقش دفاعی زنان در صدر اسلام


تحقیق نقش دفاعی زنان در صدر اسلام

از جمله موضوعاتی که طرح و تبیین آن موجب الگو پردازی صحیح خواهد بود و ما را در مسیر صواب هدایت خواهد کرد؛ نقش زنان در عصر نبوی است. نقشی که بدون افراط و تفریط، شعارزدگی، سطحی نگری و استفادة ابزاری شکل گرفت و موجب تربیّت زنانی بزرگ و نامدار شد. در این راستا توجّه به نقش زنان در نظام دفاعی حکومت نبوی نشانگر عمق توجّه پیامبر به توانمندی­های زنان و فـراهم ساختن بستر مناسب و طبیعی جهت شکوفایی توانایی­های زنان است.

ما در این نوشتار قصد داریم که با بیان شواهد تاریخی، ابعاد مختلف حضور زنان را در نظام دفاعی عصر پیامبر اعظم (ص) تبیین نمائیم تا الگو و نمونه­ای قرار گیرد و بدین­ وسیله اندیشه­های سره از ناسره تمییز گردد با این مهم، عصر نبوی به عنوان مقیاس و ملاک تعیین شده است.  

با بعثت پیامبر عظیم الشأن اسلام، زنـان جزیره العرب همچون مردان به سوی اسلام گرایش    


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نقش دفاعی زنان در صدر اسلام

تحقیق تاریخ تحلیلی صدر اسلام(جامع و کامل)

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق تاریخ تحلیلی صدر اسلام(جامع و کامل) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق تاریخ تحلیلی صدر اسلام(جامع و کامل)


تحقیق تاریخ تحلیلی صدر اسلام(جامع و کامل)

تحقیق تاریخ تحلیلی اسلام  به تجزیه و تحلیل کامل و جامع  تاریخ تحلیلی اسلام می پردازد که در  92 صفحه همراه عکس با چیدمانی شکیل وزیبا برای شما عزیزان آماده شده است.

 

تعدادی ازسرفصل ها و بخشی از این پروژه به شرح زیر است :

       فرهنگ و تمدن اسلام وایران

   اسلام و تمدن ایرانی از منظر شهید مطهری

      جزوه درس تاریخ تحلیلی اسلام

توجه قرآن و نهج‌البلاغه به تاریخ

اهمیت و ارزش تاریخ اسلام

نظام خانوادگی وحقوق زن

وضعیت مذهب

توفیق دعوت در مکه و زمینه‌های هجرت به مدینه

آخرین توطئه و هجرت پیامبر (ص) به مدینهتاریخ پیامبر اسلام (ع) (هجرت و حکومت)

خلافت عمر بن خطاب 

ممنوعیت نگارش احادیث

کارگزارن خلیفه دوم

پیام دعوت انجمن­های سیاسی و مذهبی کوفه و...


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق تاریخ تحلیلی صدر اسلام(جامع و کامل)