سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقش عبادت در سلامت روانی

اختصاصی از سورنا فایل نقش عبادت در سلامت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

نقش عبادت در سلامت روانی(9)

شهریاری: اعتقادات دینی قوی عاملی برای درمان مطلوب بیماریهای جسمی و روحی است// انسان امروز بیش از گذشته نیاز به دینداری و ارتباط با خداوند دارد

شهریاری عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به پژوهشهای انجام شده در زمینه بررسی نقش عبادت در سلامت روحی و روانی، گفت: نتیجه این تحقیقات نشان می دهد انسان امروز بیش از گذشته به دینداری و رجوع به خداوند نیاز دارد .

حسینعلی شهریاری عضوکمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی درگفتگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر" با تأکید بر نیاز انسان امروز به عبادت اظهار داشت: پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که بشر امروزی بیش از گذشته به دینداری و رجوع به خداوند نیاز دارد .

وی با اشاره به اینکه آرامش روحی مهمترین ویژگی دعاست گفت: دعا در آرامش روح و روان انسان بسیار مؤثر است از این رو افرادی که با خداوند در ارتباط هستند با توکل به او شهامت و جرأت می یابند و در مقابله با مشکلات مقاومت بیشتری را از خود نشان می دهند، در این راستا می توان به نیاز بشر امروزی به این آرامش اشاره کرد که همواره با توکل و عبادت حاصل می شود .

شهریاری گفت: انسانهایی که عبادت می کنند از مرگ هراسی نخواهند داشت چرا که از طریق برقراری ارتباط معنوی با خداوند همواره ایمان را در دل احساس می کنند و مرگ را به منزله فنا نمی پندارند بلکه موضوع مرگ در نظر آنان به مفهوم نزدیکی به خداوند است .

وی با اشاره به اینکه دعا کردن، برقراری ارتباط با خداوند است، گفت: در دعا کردن ارتباطی میان خداوند و انسانها شکل می گیرد و در این راستا انسان به قدرت خداوندی و الطاف او تکیه و توکل می کند، از این رو در برقراری ارتباط با دیگران آرامش روحی و روانی بیشتری را احساس می کند و اعتقادات مذهبی به او کمک می کند مشکلات و مصائب خود را آرامش بیشتر و با آسودگی تحمل کند .

شهریاری به دوران دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: قبل از انجام عملیات رزمندگان به دعا و نیایش می پرداختند و قلبهای خود را به خداوند متصل می کردند، در پی این دعا و عبادت شهامتی در آنان ایجاد می شد به آنها این عزت نفس را می داد که خطوط دشمن را بشکنند و بر نیروی آنان غلبه کنند، در این راستا بسیاری از دشمنان از این توان عظیم روحی و جسمی در رزمندگان متعجب می شدند .

وی گفت: در دنیا تحقیقات متعددی پیرامون اعتقادات دینی در افراد  انجام شده است و نتایج حاصل نشان می دهد افرادی که دیندار و خداپرست بوده و اعتقادات دینی آنان قویتر است از نظر سلامتی روان، وضعیت مطلوبتری دارند همچنین در سیستم ایمنی بدن هم این افراد در مقابل بیماریهای جدی مقاومت بسیاری را از خود نشان می دهند و در رابطه با درمان شرایط مطلوب و مناسبی را دارند .

شهریاری در ادامه افزود: در جامعه می توان به کرات مشاهده کرد که جسم و روح افراد دیندار پاسخ بهتری را به درمان می دهد و از لحاظ روانی هم آمادگی و سلامت بیشتری را دارند . 

وی گفت: دلیل این نتایج به درستی شناخته نشده است همانطور که بسیاری از مسائل در علم  ناشناخته مانده اند اما آنچه بطور کلی به دست آمده است نشان می دهد که دینداری آن بخش از سیستم مغزی را که به سلامت روحی مرتبط است تحت تأثیر قرار می دهد .


دانلود با لینک مستقیم


نقش عبادت در سلامت روانی

دانلود مقاله و تحقیق درباره عبادت و پرستش

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره عبادت و پرستش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان‏»

«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم‏». (1) به طورى کلى براى هر انسانى لازم است که داراى فکر نقادى باشد. قوه‏نقادى و انتقادکردن به معناى عیب‏گرفتن نیست. معناى انتقاد، یک شى‏ء رادر محک قرار دادن و به وسیله محک‏زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص‏دادن است. مثلا انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتما باید معایب‏آن کتاب نمودار بشود بلکه باید هر چه از معایب و محاسن داشته باشدآشکار بشود. انسان باید در هر چیزى که از دیگران مى‏شنود نقاد باشد یعنى‏آن را بررسى و تجزیه و تحلیل بکند. صرف اینکه یک حرفى در میان مردم‏شهرت پیدا مى‏کند خصوصا که با یک بیان زبیا و قشنگ باشد دلیل بر این‏نیست که انسان حتما باید آن را بپذیرد و قبول بکند. به ویژه در امر دین وآنچه که مربوط به دین است، انسان باید نقاد باشد آنچه که در شبهاى گذشته راجع به احادیث بحث مى‏کردیم که پیغمبر فرمودآنچه را که از من مى‏شنوید به قرآن عرضه بدارید اگر موافق است بپذیرید واگر مخالف است نه، خود نوعى نقادى است. حدیثى است که من عین‏عبارات آن یادم نیست ولى مضمون آن یادم است که ائمه ما آن را از حضرت‏عیسى مسیح نقل کرده‏اند. تقریبا مضمونش اینست: شما که علم را فرا مى‏گیرید،اساس کار اینست که نقاد باشید یعنى قدرت انتقاد در شما باشد، کورکورانه‏تسلیم نشوید، خواه گوینده صالح باشد و خواه ناصالح در بین حدیث دارد: «کونوا نقادا». حدیث دیگر که فى‏الجمله از آن یادم هست راجع به اصحاب‏کهف است که داستان آنها در قرآن آمده است: «انهم فتیة ءامنوا بربهم و زدناهم‏هدى و ربطنا على قلوبهم‏» (2) ... معروف است که اینها صراف بوده‏اند،صیرفى بوده‏اند. این سخن را به این معنى گرفته‏اند که کار آنها صرافى بوده‏است. ائمه ما فرموده‏اند که در این نسبت که گفته‏اند اینها صراف طلا و نقره‏بوده‏اند، اشتباه شده است. نه، «کانوا صیارفة الکلام‏» صراف سخن بودند نه‏صراف طلا و نقره، یعنى مردمان حکیمى بوده‏اند، مردمان دانائى بوده‏اند وچون حکیم بوده‏اند وقتى حرفى به آنها عرضه مى‏شد، آن حرف رامى‏سنجیدند. تفقه در دین که در این آیه ذکر شده است:«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین‏»مستلزم این است که انسان واقعا نقاد باشد و کار نقادى او به آنجا کشیده شودکه هر چیزى را که گفته مى‏شود و با امر دین تماس دارد بتواند تجزیه وتحلیل بکند. همین جمله‏اى که من دیشب نقل کردم و گفتم اخیرا معروف‏شده است و به حضرت امیرالمؤمنین نسبت داده‏اند: «لا تؤدبوا اولادکم...» ازباب تعبیر لفظى خیلى زیبا و قشنگ است، خیلى سازگار است روى همین‏جهت مى‏بینید یک مقبولیتى در میان افراد پیدا کرده است و هر کس در هرجائى این جمله را مى‏گوید. الآن حکایتى یادم آمد: من در سنین چهارده‏پانزده سالگى بودم که مقدمات کمى از عربى خوانده بودم بعد از واقعه‏معروف خراسان بود و حوزه علمیه مشهد به کلى از بین رفته بود و هر کس‏آن وضع را مى‏دید مى‏گفت دیگر اساسا از روحانیت‏خبرى نخواهد بود.جریانى پیش آمده بود که احتیاج به نویسندگى داشت از من دعوت کرده‏بودند. مقاله‏اى را من نوشتم. مردى بود که در آن محل ریاست مهمى داشت.وقتى آن مقاله را دید، یک نگاهى به سر و وضع من انداخت، حیفش آمد،دید که من هنوز پابند عالم آخوندى هستم شرحى گفت، نصیحت کرد که‏دیگر گذشت آن موقعى که مردم به نجف یا قم مى‏رفتند و به مقامات عالیه‏مى‏رسیدند. آن دوره از بین رفت، حضرت امیر فرموده است بچه‏تان رامطابق زمان تربیت کنید. و بعد گفت آیا دیگران که پشت این میزها نشسته‏اندشش تا انگشت دارند؟ و حرفهائى زد که من آن فکرها را از مغزم بیرون‏مى‏کنم. البته من به حرف او گوش نکردم. بعد رفتم به قم و مدت اقامتم در قم‏پانزده سال طول کشید. بعد که به تهران آمدم، اولین اثر علمى‏اى که منتشرکردم کتاب‏اصول فلسفه بود. آن شخص هم بعد به نمایندگى مجلس رسید و مردى باهوش و چیزفهم بود و در سنین جوانى احوال خوبى نداشت ولى بعد تغییرحالى در او پیدا شد. تقریبا در حدود هجده سال از آن قضیه گذشته بود که‏اصول فلسفه منتشر شد و یک نسخه از آن به دستش رسید و او یادش رفته‏بود که قبلا مرا نصیحت کرده بود که دنبال این حرفها نرو. بعد شنیدم که هرجا نشسته بود به یک طرز مبالغه‏آمیزى تعریف کرده بود. حتى یکبار درحضور خودم گفت که شما چنینید، چنانید. همانجا در دلم خطور کرد که توهمان کسى هستى که هجده سال پیش مرا نصیحت مى‏کردى که دنبال این‏حرفها نرو. من اگر آن موقع حرف ترا گوش مى‏کردم الآن یک میرزابنویسى‏پشت میز اداره‏اى بودم در حالى که تو الآن اینقدر تعریف مى‏کنى. غرض این‏جهت است که یک جمله‏هائى است که به ذائقه‏ها شیرین مى‏آید و مانندبرق رواج پیدا مى‏کند. اصلا همان طورى که بعضیها به وسائل مختلف‏برایشان پیش آمدهاى خوبى بروز مى‏کند و بعضیها هم بدشانس و بدبخت‏مى‏باشند، اگر ملاحظه کرده باشید جمله‏ها هم اینطور است. بعضى جمله‏هایک جملات خوش‏شانسى هستند. این جملات بدون اینکه ارزش داشته‏باشند مثل برق در میان مردم رواج پیدا مى‏کنند و حال آنکه جمله‏هائى‏هست صد درجه از اینها باارزشتر، و حسن شهرت پیدا نمى‏کنند. این جمله‏«لا تؤدبوا اولادکم باخلاقکم‏» جزء جملات خوش‏شانس دنیا است و شانس‏بیخودى پیدا کرده است. در مراد این جمله من دیشب اینطور عرض کردم:گو اینکه این جمله به این‏معنى و مفهومى که امروزیها استعمال مى‏کنند غلط است ولى یک معنا ومفهوم صحیحى مى‏تواند داشته باشد که غیر از چیزى است که امروزیها ازآن قصد مى‏کنند، و فرقى گذاشتم میان آداب و اخلاق که آداب غیر از اخلاق‏است. آن وقت آداب را دو گونه ذکر کردیم. ممکن است مقصود از آداب‏امورى باشد که در واقع امروز به آنها فنون مى‏گویند. علاوه بر اخلاق، علاوه‏بر صفات خاص روحى، علاوه بر نظمى که انسان باید به قواى روحى هرکس لازم و واجب است که یک سلسله فنون را یاد بگیرد، البته آنهم اندازه‏دارد یعنى فنى را باید بیاموزد که از آن فن یک اثر براى بشریت در جهت‏خیربرخیزد و ضمنا زندگى او را هم اداره بکند. در فنون است که انسان باید تابع‏زمان باشد. اگر «لا تؤدبوا اولادکم بآدابکم‏» بگوئیم درست است، یا «لا تؤدبوا اولادکم بفنونکم‏» حرف درستى است چون زندگى متغیر است،انسان نباید در اینجور چیزها جمود به خرج بدهد و همیشه بخواهد به اولادخودش آن فنى را بیاموزد که خودش داشته است در صورتى که ممکن است‏همان فن به شکل بهتر و کاملتر در زمان جدید پدید آمده باشد. مساله‏دیگرى که گفتم و بعد، از سؤالات آقایان معلوم شد که احتیاج به توضیح‏بیشترى دارد مساله آداب و رسوم است. آداب و رسوم هم بر دو قسم است.بعضى از آنها از نظر شرعى سنن نامیده مى‏شود یعنى شارع روى آنها نظردارد. شارع، آن آداب را به صورت یک مستحب توضیح داده است و نظر به اینکه اسلام‏هیچ دستورى را گزاف نمى‏دهد، امورى را که اسلام سنت کرده است ما بایدبه صورت یک اصل حفظ کنیم. مثلا دیشب در جواب سؤال یکى از آقایان‏عرض کردم اسلام براى غذاخوردن آدابى ذکر کرده است اسلام دین‏تشریفاتى نیست بلکه اگر آدابى را ذکر کرده، حساب نموده است. مثلا اگرمى‏گوید مستحب است «اطالة الجلوس عند المائدة‏» یعنى طول‏دادن نشستن‏بر سر سفره، مستحب است انسان غذا را زیاد بجود مستحب است بسم الله‏بگوید، مستحب است الحمدلله بگوید، مستحب است دست را قبل و بعداز غذا بشوید،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره عبادت و پرستش

دانلود آداب عبادت

اختصاصی از سورنا فایل دانلود آداب عبادت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 

 قسمتی از محتوای متن

 

تعداد صفحات : 29 صفحه

آداب عبادت‌ عبادت در شریعت اسلام فقط امری معنوی و روحانی به نظر می‌رسد وانسان فکر می‌کند عبادات با فضیلت و اخلاق رابطه‌ای ندارند و می‌گوید: «نماز برای خدا و حج زیارت خانه خدا است‌، زکات وسیله نزدیکی به خدا و روزه راهم برای خدا می‌گیرند و.
.
.
» ولی با کمی دقّت در عبادات متوجّه می‌شویم که با ارزش‌ترین درسهای فضیلت و اخلاق در پرتو عبادات اسلامی تأمین می‌گردد.
به همین دلیل پیامبر اسلام‌ صلی الله علیه و آله و سلم در ابتدای بعثت فرمودند:«برانگیخته شدم تا فضایل اخلاقی را به سر حدّ کمال برسانم‌».
(1) که حضرت با این فرمایش نقش عبادات اسلامی را در رشد اخلاق و فضیلت بیان فرموده‌اند.
بنابراین عبادات اسلامی علاوه بر اینکه عبادت هستند جزو فضایل اخلاقی ‌نیز به حساب می‌آیند.
عبادت و تهذیب نفس‌ به تعبیر دیگر، عبادات در اسلام نوعی تطهیر روحی و تنظیم اجتماع هستند در حالی که پرستش خداوند نیز به حساب می‌آیند.
این مطلب فقط به عبادات ‌اختصاص ندارد یعنی همه دستورات اسلامی دارای فواید و منافع همه جانبه ‌می‌باشند.
با اینکه دستورات اسلام هر یک دارای نشانه مخصوصی هستند، برخی راعبادت می‌نامند، برخی جزو فضایل و اخلاقیات هستند و پاره‌ای از آنها جزو حدود و برخی هم برای تنظیم اجتماع وضع شده‌اند.
امّا بسیار مشکل است که ‌بتوان میان دستورات مختلف اسلام تفکیک ایجاد کرد و خاصیّت حکمی یانهیی و امری‌ِ هر یک را منحصر به امری خاص دانست‌.
به این دلیل که اسلام‌، جهان آفرینش را به نظر وحدت می‌نگرد، خداوند یکتا است‌، افراد بشر مانند دانه‌های شانه مساوی هستند، کتاب آسمانی یکی‌است‌، پیامبر اسلام‌ صلی الله علیه و آله و سلم یکی است و معاد و بازگشت به سوی خداوند نیز یکی است و خلاصه همه قوانین شریعت اسلام در قسمتهای مختلف زندگی عقل‌، روح‌، بدن‌، دنیا و دین و عمل و عبادت همه و همه یک هدف و یک ‌مسیر را دنبال می‌کنند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود آداب عبادت

دانلود عبادت و پرستش

اختصاصی از سورنا فایل دانلود عبادت و پرستش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 28 صفحه

عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان‏» «فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم‏».
(1) به طورى کلى براى هر انسانى لازم است که داراى فکر نقادى باشد.
قوه‏نقادى و انتقادکردن به معناى عیب‏گرفتن نیست.
معناى انتقاد، یک شى‏ء رادر محک قرار دادن و به وسیله محک‏زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص‏دادن است.
مثلا انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتما باید معایب‏آن کتاب نمودار بشود بلکه باید هر چه از معایب و محاسن داشته باشدآشکار بشود.
انسان باید در هر چیزى که از دیگران مى‏شنود نقاد باشد یعنى‏آن را بررسى و تجزیه و تحلیل بکند.
صرف اینکه یک حرفى در میان مردم‏شهرت پیدا مى‏کند خصوصا که با یک بیان زبیا و قشنگ باشد دلیل بر این‏نیست که انسان حتما باید آن را بپذیرد و قبول بکند.
به ویژه در امر دین وآنچه که مربوط به دین است، انسان باید نقاد باشد آنچه که در شبهاى گذشته راجع به احادیث بحث مى‏کردیم که پیغمبر فرمودآنچه را که از من مى‏شنوید به قرآن عرضه بدارید اگر موافق است بپذیرید واگر مخالف است نه، خود نوعى نقادى است.
حدیثى است که من عین‏عبارات آن یادم نیست ولى مضمون آن یادم است که ائمه ما آن را از حضرت‏عیسى مسیح نقل کرده‏اند.
تقریبا مضمونش اینست: شما که علم را فرا مى‏گیرید،اساس کار اینست که نقاد باشید یعنى قدرت انتقاد در شما باشد، کورکورانه‏تسلیم نشوید، خواه گوینده صالح باشد و خواه ناصالح در بین حدیث دارد: «کونوا نقادا».
حدیث دیگر که فى‏الجمله از آن یادم هست راجع به اصحاب‏کهف است که داستان آنها در قرآن آمده است: «انهم فتیة ءامنوا بربهم و زدناهم‏هدى و ربطنا على قلوبهم‏» (2) .
.
.
معروف است که اینها صراف بوده‏اند،صیرفى بوده‏اند.
این سخن را به این معنى گرفته‏اند که کار آنها صرافى بوده‏است.
ائمه ما فرموده‏اند که در این نسبت که گفته‏اند اینها صراف طلا و نقره‏بوده‏اند، اشتباه شده است.
نه، «کانوا صیارفة الکلام‏» صراف سخن بودند نه‏صراف طلا و نقره، یعنى مردمان حکیمى بوده‏اند، مردمان دانائى بوده‏اند وچون حکیم بوده‏اند وقتى حرفى به آنها عرضه مى‏شد، آن حر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود عبادت و پرستش

تحقیق نماز , نیاز به درگاه بی نیاز

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق نماز , نیاز به درگاه بی نیاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نماز , نیاز به درگاه بی نیاز


تحقیق نماز , نیاز به درگاه بی نیاز

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :67

                                            مقدمه

هر که نه گویای توخاموشبه                                                 هرچه نه یاد تو فراموش به

سپاس وستایش کریمی را که با کمال کبرا و عظمت واستغناء وعزت درِ لطف و مرحمت وبابِ عطوفت ورافت بر روی بندگان گشوده واصناف خلائق را از شریف و وضیع وخاص وعام رخصت مکالمه و مناجات و عرض حاجات عطا فرموده.

هر که رازی دارد،باوی روی بروی تواند گفت و هر که نیازی آرد در حضرت او عرض تواند نمود.

نه بر درش دربانی برگمشته که به کمک رشوه به او متوسل باید نمود،نه مانعی ونه رادعی، ونه ترس از چوبکی محافظ و مدافعی.

هرکه خواهد گو بیاوهرچه خواهد گو بگو

                                                     گیروداروحاجب و دربان،دراین درگاه نیست

همه کسرادرهمه جاوهمه وقت به جناب او را است واز ظاهر وباطن همه درهمه حال آگاه دولت ابدی و سلطنت سر مدی او را رواست و بس.تَعالی شَانُه وَتَقَدَّسَ.

پرستش ندای فطرت انسان،راز آفرینش و اصلی ترین نیاز بشر است .

عبادت سر لوحه تعالیم انبیاءو نشانه ایمان است وعبودیت حق عالی ترین رتبه ایست که آدمی می تواند به آن نائل گردد.

نمازدر راس همه عبادات و سرلوحه برنامه های تربیتی و پرورشی اسلام است .

نماز نویدی برای فرزندان حضرت آدم که : ای انسان ؛ای غمگین از هجران ؛ از هبوط متأثر مباش ؛« نماز » معراج مومن است .

پس ، در طریق عبودیت حق با آگاهی و اخلاص باید گام نهاد تا آدمی به مراحل کمال شایسته ی خود نائل گردد .

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند                   بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

ستایش او را سزاست ، نیایش او را رواست که کرده خود رهبری ما به سپاس آوری

«وَ صَلَّ اللهُ عَلَی خَیرِ خَلقِهِ وَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّم . »

 

 


 

 

چرا عبادت ؟

عبادت به معنای اظهار ذلت ، عالی ترین نوع تذلل و کرنش در برابر خداوند است . در اهمیت آن همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران ( عالم تکوین و تشریع )    برای عبادت است .  خداوند می فرماید:         « و ما خََلَقتُ الجِنَّ و الإنسَ إلّا لِیَعبُدونِ »1

هدف آفرینش هستی و جن و انس ، عبادت خداوند است .

کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز ، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است :

« وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسولاً أن اعبُدوا اللهَ وَ اجتَنَبوا الطّاغوتَ »2

پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران ، عبادت بوده است . روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد ( فاِنَّ اللهَ غَنیٌ عَنکُم )3 و سود عبادت ، به خود پرستندگان بر می گردد ، هم چنان که درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلم ندارد .

عبادت فطری است !

اگر عبادت امری فطری شد ؛ یعنی بر اساس فطرت و سرشت پاکی که خداوند در نهاد هر بشری قرار داده است ، انجام شد همواره با ارزش است .

امتیاز فطرت بر عادت آنست که زمان و مکان ، جنس و نژاد و سن وسال در آن تأثیری ندارد و هر انسانی از آن جهت که انسان است ، آن را دارا می باشد ، مانند علاقه به فرزند که اختصاص به منطقه و نژاد خاصی ندارد و هر انسانی فرزندش را دوست می دارد . 4 اما مسائلی مانند شکل و فرم لباس یا غذا از باب عادت است و در زمان ها و مکان های مختلف ، متفاوت است . در بعضی مناطق ، چیزی مرسوم است که در جاهای دیگر رسم نیست .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نماز , نیاز به درگاه بی نیاز