سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ریحانه پیامبر(ص) و علم و عبادت 30 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره ریحانه پیامبر(ص) و علم و عبادت 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

مقدمه

اگر بگوییم فاطمه زهرا(س) محبوبترین چهره و دوست داشتنی ترین شخصیت و شکوهبارترین نمونه انسانی در آسمان انسانیت است نه سخنی به گزاف بر زبان رانده و نه چیزی فراتر از حقیقت به قلم آورده‌ایم. با وجو اینکه چهارده قرن است که از درخشیدن آن خورشید جهان افزون می گذرد اما از همان لحظه درخشش تاکنون هماره در چشم انداز انسانهای آگاه و کمال جو و ارزش خواه می درخشد و همچون گوهر نایاب است که ما انسانها به دنبال شناخت او می گردیم تا بتوانیم راه و رسم انسانیت و بندگی یاد گیریم و در مسیر آن بانوی نمونه و والا مقام گام برداریم.

زهرای اطهر(س) یک الگوی راستین برای همه انسانها، مرد و زن، بزرگ و کوچک است پس وظیفه ماست که به دنبال شاخت این سمبل راستین حرکت کنیم و بشناسیم و به دیگران بشناسانیم.

مجموعه ریحانه پیامبر و علم و عبادت برگرفته از سه فصل شخصیتی، علمی، عبادی به عنوان قطره ای ناچیز از دریای بی کران شخصیت عرفانی، انسانی حضرت فاطمه زهرا(س) گردآوری شده، به امید اینکه شمعی برای هدایش و راهنمای دوستان و علاقه مندان به شناخت زندگی حضرت زهرا(س) باشد.

فصل اول

ریحانه پیامبر و علم و عبادت

شخصیت حضرت فاطمه

فاطمه زن نمونه

رسالتهای اجتماعی حضرت فاطمه (س)

ریحانه پیامبر و علم و عبادت

1- شخصیت حضرت فاطمه

ریحانه پیامبر از مقام والای الهی و انسانی برخوردار بود آنگونه که در شکم مادر، با وی صحبت می‌کرد و به هنگام تولد زنان بهشتی او را یاری کردند. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) در جواب امام علی(ع) که فرمود چرا فاطمه، فاطمه نامیده شد؟ فرمود: زیرا خداوند او و ذریه اش را از آتش نجات داده است و فاطمه زهرا(س) از صفات بارز انسانی برخوردار بودند عایشه در مورد صداقت و راستگویی ایشان مرتب می گفت همانا فاطمه سلام ا... علیها راستگوترین مردم در گفتار می باشد.

بنابراین حضرت فاطمه زهرا(س) از آن جهت در نزد خداوند صدیقه است که نه تنها ذاتاً راستگوست بلکه تصور دروغ هم درباره حضرتش خطا و گناه است، صفات زکیه، طاهره، مطهره از اوصاف ذاتی و غیر اکتسابی است و عصمت و طهارت اعطایی الهی است. قال الصادق(ع): فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر.

کسی که نسبت به فاطمه(س) آنگونه که شایسته است معرفت پیدا کند به تحقیق که شب قدر را درک کرده است شیر خدا علی مرتضی(ع) می فرماید: به خدا سوگند در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل روحش را به سوی خدا برد هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم او نیز هرگز مرا خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد هر وقت به او نگاه می کردم و رنجها و اندوههایم برطرف می شد.

پرورش فاطمه زهرا(س) در خانه وحی و کنار پدرش بود آنجا که فرشتگان فرود آمدند، آنجا که نخستین گروه از مسلمانان به یکتایی خدا ایمان آوردند، آنانکه پروردگار دلهاشان را آزمود و در قرآن کریم مدح فرمود پس سراسر تربیت او از آموزگاری چون محمد(ص) که آموزش یکتا پرستی و دینداری و عدالت می داد فرا گرفت، شخصیت آن حضرت چنان ساخته شد که پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: « همانا فاطمه (سلام ا.. علیها) در مبارزه با خواهشهای نفسانی بسیار خوب عمل کرد پس خداوند ذریه اش را بر آتش جهنم حرام کرد»

2- فاطمه زن نمونه

حضرت فاطمه زهرا صدیقه کبری (س) زن نمونه همسر نمونه و دختر نمونه بودند آن زمان که خانه دختر پیغمبر همچنان تهی و بی پیرایه بود علی و زهرا قناعت و زهد، ایثار را اشعار خویش قرار دادند و فاطمه به عنوان زن نمونه از همسر و فرزندان نگه داری می کرد.

«این شهرآشوب می نویسد: روزی علی فاطمه را گفت خوردنی چه داری؟

خانم فرمودند: نه بخدا سوگند دو روز است که خود و فرزندانم حسن و حسین گرسنه ایم؟

چرا به من نگفتی؟

از خدا شرم کردم چیزی از تو بخواهم که توانایی آماده کردن آن را نداشته باشی»

پیامبر اکرم می فرمایند: خیر رجالکم علی بن ابی طالب و خیر نساء‌کم فاطمه بنت محمد.

بهترین مردان شما علی فرزند رشید ابوطالب است و برترین زنانتان فاطمه دخت گرانمایه پیامبر است.

در روایت است که روزی برای امام علی(ع) گرفتاری پیش آمد حضرت فاطمه نزد پدر رفت در زد پیامبر فرمود صدای پای حبیه ام را از پشت در می شنوم ای ام ایمن! برخیز ببین کیست؟ ام ایمن برخاست و در را گشود فاطمه وارد شد پیامبر فرمود دخترم !فاطمه جان در ساعتی به منزل ما آمدی که تا کنون سابقه نداشته در این ساعت پدر را دیدار کنی، فاطمه، عرضه داشت یا رسول الله طعام فرشتگان نزد خداوند چیست؟ فرمود حمد و ستایش خداوند است، فرمود طعام ما چیست؟ رسول اکرم پاسخ دادند: قسم به خداوندی که جانم در دست اوست هیچ چیز در منزل نداریم و مدت یک ماه است که برای طبخ طعام آتشی افروخته نشده ولیکن دخترم به تو پنج کلمه یاد می دهم که حضرت جبرئیل به من یاد داد فرمود چه کلماتی؟ پیامبر فرمودند: یارب العالمین و الاخرین، یا ذالقوه المتین، یا راحم المساکین، و یا ارحم الراحمین، حضرت زهرا(س) به منزل برگشت امام شیعیان علی (ع) پرسید چه آوردی فرمود علی جان برای دنیا رفتم اما توشه ای برای آخرت آوردم.

سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه را دیدم که چادر وصله دار بر سرداشت با تعجب گفتم دختران پادشاهان برکرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت می پوشند ولی دختر رسول خدا با چادر وصله دار!

حضرت فاطمه فرمودند: یا سلمان! ان الله ذخر لنا الثیاب و الکراسی لیوم آخر

ای سلمان! خداوند بزرگ، لباسهای زینتی و تختهای طلائی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ریحانه پیامبر(ص) و علم و عبادت 30 ص

بشر و عبادت

اختصاصی از سورنا فایل بشر و عبادت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 82

 

عبادت، فطریت بشرّیت است:

فطرتاً هر موجودی که لباس هستی پوشیده و از عدم پای به عرصة حیات و زندگی نهاده، به طور مرموز و ناخودآگاه، خواستار و پویای آفریدگار و صانع خویش است و از هر سوی به سوی دیگر خالق و پروردگار خود را می‌جوید، تا پاس حرمت، و احترام لازم او را بنماید، و از فضل و رحمت و اکرام او، تشکّر و سپاسگزاری نموده، و به مصداق اینکه «انسان بندة احسان است» به پیشگاه با عظمت او سرتعظیم فرود آورد.

خداوند می‌فرماید:

فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدّینِ حنیفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ‌النّاسَ عَلَیْها لاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِکَ الدّینُ الْقَیِّمُ، وَلکِنَّ اَکْثَرَ لایَعْلَمُونَ».

به آیین راست خداوند روآور، آیینی که خدا آفرینش انسان را بر روی آنها نهاد، و خلق خداوند تغییرپذیر نیست. این است دین استوار و محکم، ولی بیشتر مردم جاهل هستند و به آن علم ندارند.

هدف از دین حنیف در آیة شریفه که آفریدگار متعال خلقت انسان را بر آن استوار ساخته است همانا آیین و دین توحیدی و خداپرستی است، که انحراف از جاده و صراط مستقیم توحیدی را مخالف فطرت انسان دانسته است.

فطرت چیست؟

فطرت یک شعور باطنی است که انسان را به طور ناخودآگاه به سوی خالق و آفریدگار رهبری و هدایت می‌نماید، و در هدایت خود به سوی خدا به هیچ‌گونه استدلال و برهانی نیاز ندارد، و ناخودآگاه آدمی را خداخواه و خداجو نموده و این امر غریزی را در نهاد انسان، شکوفا می‌سازد.

بنابراین آدمی باید بالفطره مؤمن و مسلمان و موحد بوده باشد، و صراط مستقیم الهی را بپیماید، و از هرگونه اعوجاج و انحراف به دور باشد. مگر اینکه در سر راه او خار تبلیغات سوء و انحرافات و اعوجاج اخلاقی باشد، که در این صورت مسیر طبیعی مذهبی و ایمانی او را تغییر می‌دهد نهالی که از زمین بالا می‌آید تا زمانی که خاری، و مانعی در سرراهش نباشد و مسیر او را عوض نکند، راست و مستقیم بالا می‌رود، و از کج شدن و انحرافات به دور می‌ماند. و آدمی نیز همین حکم را دارد، اگر شیطنت شیطانها و خنّاسها، در سرراهش سبز نگردد، فطرت خداجویی و خداخواهی، او را به سرمنزل فلاح و رستگاری می‌رساند. در حقیقت فطرت نوری است که در جوهر وجود انسان نهفته است تا از تاریکیها و از چنگال شیاطین رهایی یابد، و صراط‌مستقیم الهی را با نورانیّت فطرت بپیماید و به هدایت ابدی راه یابد. فطرت پدیده‌ای است مرموز، که در کنه جوهر عبودیت نهفته است وسخن حکیمانة «عبودیت جوهری است که در نهاد آن ربوبّیت نهفته است»بیانگر آن است.

إذعان دانشمندان غرب بر خداجویی بشریّت

جان ایورث استاد دانشگاه کلمبیا دربارة مذهب چنین می‌گوید:

«هیچ فرهنگ و تمدّنی در نزد هیچ قومی نمی‌توان یافت مگر آنکه در آن فرهنگ و تمدن، شکلی و نقشی از مذهب وجود داشته است، و ریشه‌های مذهب تا اعماقی تاریک از تاریخ، که ثبت نشده و به دسترس بشریّت نرسیده، کشیده است».

ناگفته نماند! اگر رهبری و هدایت انبیای عظام نبود، اگر مراقبتهای صحیح و منظم پیامبران الهی نبود، فطرتهای روی زمین شکوفا نگشته و به ثمر نمی‌رسید، و بشریّت به کلی سر از بت‌پرستی با ابعاد مختلفش درمی‌آورد، و به انحراف کشیده می‌شد. بنابراین، انسانها باید از رهروان أنبیاء و پیشوایان پاک دینی و مذهبی باشند، تا در مکتب أنبیاء و ائمه ـ علیهم‌الصلاه و السلام ـ درس توحید و خداشناسی بیاموزند و از انحراف مصون بمانند.


دانلود با لینک مستقیم


بشر و عبادت

مقاله در مورد عبادت واقعى در قرآن

اختصاصی از سورنا فایل مقاله در مورد عبادت واقعى در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد عبادت واقعى در قرآن


مقاله در مورد عبادت واقعى در قرآن

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 28

 

عبادت صحیح در قرآن مجید به دو صورت مطرح شده است : عبادت ظاهرى ، عبادت باطنى .

1 ـ ( هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیَةِ * وُجُوهٌ یَوْمَئِذ خَاشِعَةٌ * عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ * تَصْلَى نَاراً حَامِیَةً * تُسْقَى مِنْ عَیْن آنِیَة * لَیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلاَّ مِن ضَرِیع * لاَ یُسْمِنُ وَلاَ یُغْنِى مِن جُوع ) [ غاشیه (88) :

2 ـ ( وُجُوهٌ یَوْمَئِذ نَاعِمَةٌ * لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ * فِى جَنَّة عَالِیَة * لاَ تَسْمَعُ فِیهَا لاَغِیَةً * فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ * فِیهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ * وَأَکْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ * وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ * وَزَرَابِىُّ مَبْثُوثَةٌ )  غاشیه (88) : 8 ـ 16 ] .

اول : عبادت ظاهرى ، که البته باید نیت خالص باطن ، آن را همراهى کند ، تا مورد قبول قرار گیرد ، و شامل تکالیف اعضاى ظاهر انسان است که خداى متعال در قرآن به آن امر کرده است :


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد عبادت واقعى در قرآن

تحقیق در مورد عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نماز

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نماز


تحقیق در مورد عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نماز

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه

تلاش برای آشنا ساختن دیگران با نماز، کاری بس ارزشمند و مورد پسند است. دعوت مردم به آشنایی با خداوند و عبادت او، از برجسته ترین و متعالی ترین امور است.

برای ترغیب و تشویق به نماز:

  1. در آغاز بایستی زیر بناهای فکری فرد را مورد بررسی قرار داد و در اصلاح آن کوشید.

دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و... اموری است
که نتیجه مستقیم برعملکرد فرد دارد. پس باید ه تقویت و اصلاح این مبانی کوشید.

نماز عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه است.
پس در آغاز بایستی این مجموعه شناخته شود تا نماز جایگاه خود را در ذهن
 و اندیشه فرد باز یابد. در بینش توحیدی اسلام و دیگر ادیان الهی، انسان
 موجودی است که به سوی کمال و لقای پروردگار در حرکت است:
« انالله و انا الیه راجعون:از خداییم و به سوی او باز می گردیم. »

(سوره بقره، آیه 156).

حال در مسیر، ابزارهایی یه مدد انسان می آید، تا او را از فراموش
 کردن مسیر و هدف باز دارد که از مهمترین آنها «نماز» است:
 «اقم الصلاه لذکری: نماز را برای یاد من به پا دار.»

(سوره طه، آیه 14).

آدمی بدون نماز راه را گم خواهد کرد. نماز های پنج گانه، همانند چراغهای
 برق هستند که مسیری طولانی و پر خطر را روشن کرده اند
 تا کسی راه را گم نکند و به بیراهه و سقوط کشانده نشود.

آنچه که موجب می گردد برخی از نماز رویگردان باشند و یا نسبت به آن
 تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و یا درکی غلط از آن است. برخی
 چنین می ندارند که نماز انسان، نیازی را از خداوند برطرف می کند که
 البته واهی است. خداوند نیازی به هیچ مخلوقی ندارد. از این رو آنچه
 که به عنوان عبادت بر آن تأکید شده، جملگی در جهت کمال انسان است.

 نماز دارای آثار و فلسفه های نتعدد دیگری نیز هست که به آن اشاره

می کنیم:

  1. نماز، تقدیر و ساس گزاری از خداوند است،
  2. موجب ارامش انسان است:
  3. موجب یاد خدا است:
  4. نماز زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می کند:
  5. تأکیدی بر نظارت و سلامتی است:
  6. موجب انضباط و وقت شناسی است،
  7. دارای آثار وحدت بخش اجتماعی است.
  8. بیان فلسفه و اسرار نماز به اندازه فهم هر شخص: مثلاً به او گفت که
    اگر کسی به شما خدمتی هر چند کوچک انجام دهد، از او تشکر می کنید
    و یا اگر کسی شما را به مهمانی دعوت کرد و انواع غذاها و میوه ها
     و شیرینی ها را برای شما فراهم و همه گونه از شما پذیرایی نمود، از او
     تشکر و قدردانی می کنید واگر بدون این که یک کلمه از او سپاسگزاری کنید،
     از منزل او خارج شوید، همه کسانی که این برخورد را می بینند، شما را سرزنش می کنند.

 حال خداوند عالم که همه چیز از اوست: و نه تنها هستی ما از او است:
 بلکه تمام این نعمتهای گوناگون را برای ما آفریده است و در سختی ها
 و مریضی ها و مشکلات ما را کمک می کند و نجات می بخشد،
همیشه بر سر سفره کرم او مهمان هستیم، تشکر نمی خواهد؟ نماز و عبادات
 ما تشکر بسیار ناچیز از خدای عالم، است گر چه او به این تشکر نیاز ندارد
 و سود آن عاید خود ما می شود. به طور کلی ازاین راه ها برای تشویق کودکان و نوجوانان می توانید بهره بگیرید:

  1. تشویق کودکان و نوجوانان هنگامی که نماز می خوانند:
  2. تهیه لباس مخصوص و سجاده و تسبیح زیبا و یا دختر بچه ها مقنعه و چادر مناسب است:
  3. تشکیل نماز جماعت حتی در منزل و بردن بچه ها در جلسات نماز:
  4. نقل قفسه ها و داستانهای شیرین در حد فهم

آنان از نماز بزرگان و اشعار و احادیث زیبا در این باره: چ

  1. ترک مستحبات در ابتدای کار، طول ندادن نماز و رعایت توانایی کودکان و جوانان:

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نماز

عبادت و پرستش

اختصاصی از سورنا فایل عبادت و پرستش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان‏»

«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم‏». (1) به طورى کلى براى هر انسانى لازم است که داراى فکر نقادى باشد. قوه‏نقادى و انتقادکردن به معناى عیب‏گرفتن نیست. معناى انتقاد، یک شى‏ء رادر محک قرار دادن و به وسیله محک‏زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص‏دادن است. مثلا انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتما باید معایب‏آن کتاب نمودار بشود بلکه باید هر چه از معایب و محاسن داشته باشدآشکار بشود. انسان باید در هر چیزى که از دیگران مى‏شنود نقاد باشد یعنى‏آن را بررسى و تجزیه و تحلیل بکند. صرف اینکه یک حرفى در میان مردم‏شهرت پیدا مى‏کند خصوصا که با یک بیان زبیا و قشنگ باشد دلیل بر این‏نیست که انسان حتما باید آن را بپذیرد و قبول بکند. به ویژه در امر دین وآنچه که مربوط به دین است، انسان باید نقاد باشد آنچه که در شبهاى گذشته راجع به احادیث بحث مى‏کردیم که پیغمبر فرمودآنچه را که از من مى‏شنوید به قرآن عرضه بدارید اگر موافق است بپذیرید واگر مخالف است نه، خود نوعى نقادى است. حدیثى است که من عین‏عبارات آن یادم نیست ولى مضمون آن یادم است که ائمه ما آن را از حضرت‏عیسى مسیح نقل کرده‏اند. تقریبا مضمونش اینست: شما که علم را فرا مى‏گیرید،اساس کار اینست که نقاد باشید یعنى قدرت انتقاد در شما باشد، کورکورانه‏تسلیم نشوید، خواه گوینده صالح باشد و خواه ناصالح در بین حدیث دارد: «کونوا نقادا». حدیث دیگر که فى‏الجمله از آن یادم هست راجع به اصحاب‏کهف است که داستان آنها در قرآن آمده است: «انهم فتیة ءامنوا بربهم و زدناهم‏هدى و ربطنا على قلوبهم‏» (2) ... معروف است که اینها صراف بوده‏اند،صیرفى بوده‏اند. این سخن را به این معنى گرفته‏اند که کار آنها صرافى بوده‏است. ائمه ما فرموده‏اند که در این نسبت که گفته‏اند اینها صراف طلا و نقره‏بوده‏اند، اشتباه شده است. نه، «کانوا صیارفة الکلام‏» صراف سخن بودند نه‏صراف طلا و نقره، یعنى مردمان حکیمى بوده‏اند، مردمان دانائى بوده‏اند وچون حکیم بوده‏اند وقتى حرفى به آنها عرضه مى‏شد، آن حرف رامى‏سنجیدند. تفقه در دین که در این آیه ذکر شده است:«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین‏»مستلزم این است که انسان واقعا نقاد باشد و کار نقادى او به آنجا کشیده شودکه هر چیزى را که گفته مى‏شود و با امر دین تماس دارد بتواند تجزیه وتحلیل بکند. همین جمله‏اى که من دیشب نقل کردم و گفتم اخیرا معروف‏شده است و به حضرت امیرالمؤمنین نسبت داده‏اند: «لا تؤدبوا اولادکم...» ازباب تعبیر لفظى خیلى زیبا و قشنگ است، خیلى سازگار است روى همین‏جهت مى‏بینید یک مقبولیتى در میان افراد پیدا کرده است و هر کس در هرجائى این جمله را مى‏گوید. الآن حکایتى یادم آمد: من در سنین چهارده‏پانزده سالگى بودم که مقدمات کمى از عربى خوانده بودم بعد از واقعه‏معروف خراسان بود و حوزه علمیه مشهد به کلى از بین رفته بود و هر کس‏آن وضع را مى‏دید مى‏گفت دیگر اساسا از روحانیت‏خبرى نخواهد بود.جریانى پیش آمده بود که احتیاج به نویسندگى داشت از من دعوت کرده‏بودند. مقاله‏اى را من نوشتم. مردى بود که در آن محل ریاست مهمى داشت.وقتى آن مقاله را دید، یک نگاهى به سر و وضع من انداخت، حیفش آمد،دید که من هنوز پابند عالم آخوندى هستم شرحى گفت، نصیحت کرد که‏دیگر گذشت آن موقعى که مردم به نجف یا قم مى‏رفتند و به مقامات عالیه‏مى‏رسیدند. آن دوره از بین رفت، حضرت امیر فرموده است بچه‏تان رامطابق زمان تربیت کنید. و بعد گفت آیا دیگران که پشت این میزها نشسته‏اندشش تا انگشت دارند؟ و حرفهائى زد که من آن فکرها را از مغزم بیرون‏مى‏کنم. البته من به حرف او گوش نکردم. بعد رفتم به قم و مدت اقامتم در قم‏پانزده سال طول کشید. بعد که به تهران آمدم، اولین اثر علمى‏اى که منتشرکردم کتاب‏اصول فلسفه بود. آن شخص هم بعد به نمایندگى مجلس رسید و مردى باهوش و چیزفهم بود و در سنین جوانى احوال خوبى نداشت ولى بعد تغییرحالى در او پیدا شد. تقریبا در حدود هجده سال از آن قضیه گذشته بود که‏اصول فلسفه منتشر شد و یک نسخه از آن به دستش رسید و او یادش رفته‏بود که قبلا مرا نصیحت کرده بود که دنبال این حرفها نرو. بعد شنیدم که هرجا نشسته بود به یک طرز مبالغه‏آمیزى تعریف کرده بود. حتى یکبار درحضور خودم گفت که شما چنینید، چنانید. همانجا در دلم خطور کرد که توهمان کسى هستى که هجده سال پیش مرا نصیحت مى‏کردى که دنبال این‏حرفها نرو. من اگر آن موقع حرف ترا گوش مى‏کردم الآن یک میرزابنویسى‏پشت میز اداره‏اى بودم در حالى که تو الآن اینقدر تعریف مى‏کنى. غرض این‏جهت است که یک جمله‏هائى است که به ذائقه‏ها شیرین مى‏آید و مانندبرق رواج پیدا مى‏کند. اصلا همان طورى که بعضیها به وسائل مختلف‏برایشان پیش آمدهاى خوبى بروز مى‏کند و بعضیها هم بدشانس و بدبخت‏مى‏باشند، اگر ملاحظه کرده باشید جمله‏ها هم اینطور است. بعضى جمله‏هایک جملات خوش‏شانسى هستند. این جملات بدون اینکه ارزش داشته‏باشند مثل برق در میان مردم رواج پیدا مى‏کنند و حال آنکه جمله‏هائى‏هست صد درجه از اینها باارزشتر، و حسن شهرت پیدا نمى‏کنند. این جمله‏«لا تؤدبوا اولادکم باخلاقکم‏» جزء جملات خوش‏شانس دنیا است و شانس‏بیخودى پیدا کرده است. در مراد این جمله من دیشب اینطور عرض کردم:گو اینکه این جمله به این‏معنى و مفهومى که امروزیها استعمال مى‏کنند غلط است ولى یک معنا ومفهوم صحیحى مى‏تواند داشته باشد که غیر از چیزى است که امروزیها ازآن قصد مى‏کنند، و فرقى گذاشتم میان آداب و اخلاق که آداب غیر از اخلاق‏است. آن وقت آداب را دو گونه ذکر کردیم. ممکن است مقصود از آداب‏امورى باشد که در واقع امروز به آنها فنون مى‏گویند. علاوه بر اخلاق، علاوه‏بر صفات خاص روحى، علاوه بر نظمى که انسان باید به قواى روحى هرکس لازم و واجب است که یک سلسله فنون را یاد بگیرد، البته آنهم اندازه‏دارد یعنى فنى را باید بیاموزد که از آن فن یک اثر براى بشریت در جهت‏خیربرخیزد و ضمنا زندگى او را هم اداره بکند. در فنون است که انسان باید تابع‏زمان باشد. اگر «لا تؤدبوا اولادکم بآدابکم‏» بگوئیم درست است، یا «لا تؤدبوا اولادکم بفنونکم‏» حرف درستى است چون زندگى متغیر است،انسان نباید در اینجور چیزها جمود به خرج بدهد و همیشه بخواهد به اولادخودش آن فنى را بیاموزد که خودش داشته است در صورتى که ممکن است‏همان فن به شکل بهتر و کاملتر در زمان جدید پدید آمده باشد. مساله‏دیگرى که گفتم و بعد، از سؤالات آقایان معلوم شد که احتیاج به توضیح‏بیشترى دارد مساله آداب و رسوم است. آداب و رسوم هم بر دو قسم است.بعضى از آنها از نظر شرعى سنن نامیده مى‏شود یعنى شارع روى آنها نظردارد.


دانلود با لینک مستقیم


عبادت و پرستش