سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره شناخت فرهنگها در فروش بین المللی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره شناخت فرهنگها در فروش بین المللی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

شناخت فرهنگها در فروش بین المللیپیمان غفاری آشتیانیpeyman_ghafari2002@yahoo.com

چکیده

مذاکره فرآیندی است که از طریق آن حداقل دو طرف می کوشند به توافقی در خصوص موضوعات مورد علاقه شان دست یابند. وقتی مذاکره با افرادی از کشوری دیگر و با زمینه های فرهنگی متفاوت صورت می گیرد، این فرآیند می تواند تبدیل به مانعی برای دستیابی به موفقیت در مذاکرات شود. با توجه به روند رو به رشد تجارت جهانی ، شرکتهای فعال در تجارت بین المللی با توجه به مرزهای فرهنگی و ملی گوناگونی که با آن روبرو هستند باید با شیوه های مختلف معاملات فروش و مذاکرات تجاری آشنا باشند. مطالعه حاضر به درک موانع بالقوه مرتبط با فرهنگ که پیش روی مذاکره کنندگان تجاری بین المللی است کمک کرده و بازاریابان بین المللی را در برطرف کردن موثر این موانع که می توانند عاملی در شکست مذاکرات میان فرهنگی باشند، یاری می کند.

مقدمهامروزه مردم جهان به طور روزافزونی مجبور به کنش متقابل، مذاکره و تفاهم با فرهنگهای دیگر هستند. فرهنگ یک کشور مدتهاست که به عنوان یک عامل محیطی مهم علت اصلی تفاوتهای نظام مند در رفتار را تشکیل می‌دهد. به حساب نیاوردن تفاوتهای فرهنگی، دلیل بسیاری از شکستهای تجاری بوده است (Steenkamp, 2001; 30). با این حال، زمانی که تفاوتهای فرهنگی به خوبی درک و به طور موفقیت آمیزی هدایت شوند، می توانند به عملیات تجاری خلاق و منابع پایدار مزیتهای رقابتی منجر شوند.شرکتهای فعال در تجارت بین المللی با توجه به مرزهای فرهنگی و ملی مختلفی که با آن روبرو هستند باید با شیوه های مختلف معاملات فروش و مذاکرات تجاری آشنا باشند. این به مفهوم آن است که مذاکره کنندگان در تعامل با افرادی با فرهنگهای نا همگون بوده و باید قادر باشند سبکهای مذاکرات متفاوتی را با توجه به موقعیت ارایه نمایند ( Simintiras and Thomas, 1998; 10).

اثر تنوع فرهنگی بر تجارت بین المللیشرکتهای جهانی به طور فزاینده ای به اثر بخشی مذاکرات تجاری برای بقا و رشدشان وابسته هستند. در جستجوی فرصتهایی در بازارهای جهانی، مدیران به میزان قابل ملاحظه ای درگیر مذاکرات تجاری بین المللی شده‌اند. به طوری که مذاکرات بین المللی یکی از چالش برانگیزترین وظایف تجاری شده و مدیران بیش از 50 درصد زمان خود را در این راه صرف می کنند ( Reynolds et al, 2003; 236). همانطور که بازارها، رقابت و سازمانها جهانی می شوند، تجار، سیاست مداران و مصرف کنندگانی که این نهادها را تشکیل می دهند نیز مجبور به کنش متقابل، هدایت، مذاکره و تفاهم با مردم فرهنگهای دیگر می شوند. کارکردن با مردمی که ارزشها و باورهایشان به خاطر زبان و سنن، متفاوت از شما است می تواند موجب کج فهمیها و حتی شکستهای تجاری پر هزینه ای شود. به همین روی تجربه های گران بهایی ، مدیران و سیاست مداران را آگاه ساخته است که تجارت و سیاست دو امر مجزا نبوده و سیطره عقلی فعالیت از باورها و ارزشهای فرهنگی خاص یک جامعه جدا است. تمامی رفتارهای اجتماعی در زمینه خاصی تحقق یافته و عمیقاً با ارزشها و باورها در ارتباط هستند. این امر بدین معنا است که سوء مدیریت تفاوتهای فرهنگی از ریسک های بالایی برخوردار است.غفلت یا هدایت غلط این تفاوتها می‌تواند به معنای ناتوانی در حفظ و برانگیزش کارکنان، تعبیر نادرست از قابلیت اتحاد بین المللی مرزی، اشتباهات اجتناب‌ناپذیر در بازاریابی و عدم توفیق در ایجاد منابع پایدار مزیتهای رقابتی باشد. سوء مدیریت در تفاوتهای فرهنگی ممکن است، سایر سازمانها و مدیران موفق را نیز در فعالیتهای میان فرهنگی با بن بست و عدم کارایی مواجه سازد. ولی زمانی که تفاوتهای فرهنگی با موفقیت مدیریت شوند، می‌تواند منجر به عملیات تجاری خلاق، آموزش بهتر و سریع تر در سازمانها و ایجاد منابع پایدار مــــزیتهای رقابتی شود ( هوکلین، 1377؛ 51 ).

نقش مذاکرات فروش در تجارت بین‌المللتجارت بین الملل سهم مهمی در افزایش و رشد تجارت جهانی را در بر داشته است. شرکتهای فعال در تجارت بین المللی با توجه به مرزهای فرهنگی و ملی گوناگونی که با آن روبرو هستند باید با شیوه های مختلف معاملات فروش و مذاکرات تجاری آشنا باشند. این به مفهوم آن است که مذاکره کنندگان با افرادی با فرهنگهای متفاوت در تعامل بوده و برای موفقیت در امر مذاکرات باید قادر باشند سبکهای مذاکره متفاوتی را با توجه با موقعیت ارایه کنند(Simintiras and Thomas, 1998; 10 ).موانع دست یابی به توافقات موفقیت آمیز در مذاکرات تجاری میان فرهنگی، بیشتر موانع فرهنگی است تا اقتصادی یا قانونی. در چنین مواقعی، طرفین مذاکره بر مبنای پیش زمینه های قومی و نژادی و تجربیات خود طرف مقابل را درک کرده و اغلب نیز طرفین علت اینکه چرا مذاکرات با شکست مواجه شده است را نمی فهمند. این مطلب بیانگر فقدان آگاهی و اطلاع از فرهنگ و توقعات عجیب و غیر طبیعی طرف دیگر است که به عنوان مانعی در مذاکرات موثر و کارآمد با افرادی از فرهنگهای دیگر قلمداد می شود.موفقیت در مذاکرات میان فرهنگی بستگی به توان دیدن مسائل از منظر و دیدگاه دیگر افراد حاضر در مذاکره و درک ارزشهای فرهنگی و پیش زمینه های آنها دارد( Gulbro and Herbigs, 1995; 19).با توجه به اینکه امروزه مذاکرات بین المللی یکی از مهمترین و ضروری ترین مهارتها در هر شکل از تجارت بین المللی به شمار می رود و از طرف دیگر با توجه به رشد چشم گیر تجارت بین الملل در سطح جهانی، توانایی و مهارت در مذاکرات فروش بین المللی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده و به عنوان یک مزیت مهم به شمار می آید (Simintiras and Thomas, 1998; 10).بیشتر فروشهای تجاری با مهارتهای مذاکره پیوند خورده اند. طرفین درگیر معامله نیاز به توافق در خصوص قیمت و دیگر مسایل مرتبط با فروش دارند. بازاریابی، وابسته به فعالیتهای مبادله و همچنین روشی است که در آن مبادله صورت می پذیرد. در مذاکره دو یا چند موجودیت برای دستیابی به توافقی با یکدیگر پیوند می خورند. اگرچه قیمت یکی از مواردی است که بیشتر مورد مذاکره قرار می گیرد ولی موارد دیگری از قبیل زمان اتمام قرارداد، کیفیت کالاها و خدمات پیشنهادی، حجم خرید، مسئولیت و تعهدات مالی، ریسک، ارتقا و ایمنی محصول نیز از دیگر موارد مذاکره هستند. بازاریابانی که در موقعیت مذاکره و چانه زنی قرار می گیرند برای اینکه عملکرد اثر بخش و موثری داشته باشند نیازمند ویژگی و مهارتهای خاصی هستند. مهمترین این مهارتها عبارتند از: مهارت برنامه ریزی و آگاهی در خصوص ماهیت و موضوع مورد مذاکره، توانایی صحیح و سریع در شرایط تحت فشار و نامطمئن، مهارت گوش دادن موثر، قضاوت و هوش عمومی، درستی و صداقت، توانایی ترغیب کردن دیگران و شکیبایی (Kotler, 2000; 638--639).

اثر فرهنگ بر مذاکرات فروش میان فرهنگیمذاکره یکی از مهمترین عناصر ( اجزا) خرید و فروش به شمار می رود. مذاکره فرآیندی است که از طریق آن حداقل دو طرف سعی می کنند به توافقی در خصوص منافع متقابل دست یابند (Gulbro and Herbigs, 1996; 17 ).فرآیند مذاکره یک فرآیند پیچیده است که بسیار تحت نفوذ و تاثیر فرهنگ (فرهنگهای) مذاکره کنندگان قرار دارد. برای مثال در جریان برقراری یک تماس بین اشخاص، مذاکره تحت تاثیر و نفوذ میراث قومی (‌نژادی)، نگرشها و عادات شکل گرفته در فرهنگ مذاکره کنندگان قرار می گیرد. افراد با دارا بودن زمینه های فرهنگی مشابه گرایش به ارایه و نمایش الگوهای مشترکی از تفکر، احساس و عکس العمل در راستای میراث فرهنگی خود دارند. در نتیجه می توان چنین اظهار کرد که رفتار در مذاکره، با فرهنگ سازگاری داشته و هر فرهنگی سبک مذاکره متمایزی را می طلبد. در ادبیات درون فرهنگی که خریداران و فروشندگان با فرهنگ مشترک مورد بررسی قرار گرفته اند، این سازگاری مورد تایید قرار گرفته است.با وجود ادبیات غنی و پر بار در خصوص رفتارهای مذاکره درون فرهنگی، توجه کمی به رفتارهای مذاکرات میان فرهنگی شده است. در مذاکرات فروش بین المللی هنگامی که طرفهای درگیر در مذاکره به فرهنگهای مختلفی ( ناهمگونی) تعلق دارند، دارای تفکرات، احساسات و رفتارهای متفاوتی نیز خواهندبود. چنین تفاوتهای فرهنگی در مذاکرات میان فرهنگی متداول و مرسوم بوده و می توانند بر فرآیند و نتایج مذاکرات اثر گذار باشند(Simintiras and Thomas, 1998; 11).در هنگام مذاکره با شخصی از کشوری دیگر با زمینه فرهنگی متفاوت، فرآیند و روند مذاکره می تواند به عنوان مانعی بر سر راه مذاکرات تجاری موفق قلمداد شود(Gulbro and Herbigs, 1995; 19). درک کامل دیگران روشی است که می توان از طریق آن در مذاکرات تجاری میان فرهنگی عملکرد موفقی داشت. درک و شناخت صحیحی از فرهنگ طرفهای درگیر در مذاکره و استفاده موثر از این شناخت برای پی بردن به خواسته های هر یک از طرفین مذاکره و جهت دادن مذاکرات به سوی وضعیت برنده- برنده، روشی است که می توان از طریق آن در مذاکرات تجاری میان فرهنگی به نتایج مطلوبی دست یافت(Gulbro and Herbigs, 1995; 20).

فرهنگهای کم آداب و پرآداب پیام کلامی و اشارات غیر کلامی مفهوم کامل یک ارتباط را تعیین می کنند. از طرفی مردم در فرهنگهای مختلف پیام کلامی و اشارات غیر کلامی را به شکل های متفاوتی ارسال و تفسیر می کنند. این اختلافها در ایجاد ارتباط، فرهنگها را به دو دسته کم آداب سهل و پر آداب سخت تقسیم کرده است( اختر، 1380؛ 98 ).ادوارد هال اظهار داشته که یکی از ابعاد مهم و کلیدی فرهنگ که به ویژه با موقعیتهای مذاکره مرتبط است، زمینه ارتباط است. به عقیده هال فرهنگها بر مبنای نقش زمینه ارتباط، در پیوستاری از فرهنگ سخت به فرهنگ سهل در امتداد هستند.در فرهنگ سهل، ارتباط به شکل پیام های صریح و آشکار مورد استفاده قرار می گیرد و افراد بیشتر به ارتباطات رسمی و بیانات کلامی تأکید دارند و در چنین فرهنگهایی این کلمات هستند که مفهوم پیام را می رسانند. کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا، سوئیس و آلمان را می توان از این دسته نامید. در مقابل فرهنگهای با زمینه عمیق، اطلاعات کمتر به صورت بیانات کلامی آشکار و صریح ارایه کرده و پیام بدون در نظر داشتن زمینه ارتباط قابل درک نیست. در چنین فرهنگی حالات چهره، ژست و زبان اندام حائز اهمیت هستند. کشورهایی از قبیل ژاپن، چین، برزیل و مکزیک، اسپانیا و ایتالیا را می توان از این دسته قلمدادکرد (Simintiras and Thomas, 1998; 12).در فرهنگ های کم آداب از قبیل آمریکای شمالی، آلمان و سوئیس، ارتباطات صریح و دقیق است. در این فرهنگ ها، این کلمات هستند که مفهوم یک پیام را می رسانند و آداب در این زمینه نقش مهمی به عهده ندارند. بنابراین چیزی که گفته می شود از چگونه گفتن و کجا گفتن آن مهم تر است.آلمانی ها و آمریکایی ها به عنوان دارندگان فرهنگهای کم آداب ویژگیهای مشترکی دارند. با این حال آنها نیز تفاوت قابل ملاحظه ای در نوع روابطشان دارند. آلمانی ها در مقایسه با آمریکایی ها در هنگام صحبت با یکدیگر رسمی تر هستند. آنها حتی همکاران نزدیک خود را با القابی چون آقا و یا خانم خطاب می کنند. در آلمان رسم است که افراد متخصص را نیز برای مثال آقای دکتر و یا خانم دکتر خطاب می کنند(اختر، 1380؛ 99).به طور خلاصه می توان گفت مردمی که در غرب زندگی و رشد می کنند گرایش به ارتباط کلامی دارند و در مقابل شرقی ها بیشتر متمایل به ارتباطات غیر کلامی هستند. تعجب آور نیست که در شرق انتظار می رود که افراد بتوانند اشارتگرهای غیر شفاهی و آنچه را که شفاهاً گفته نشده است را درک کنند. غربی ها باید در هنگام تماسهای تجاری ، با چنین فرهنگ هایی توجه کمتری به آنچه می شنوند کرده و در عوض توجه بیشتری به آنچه می بینند داشته باشند (‌Keegan, 2002; 74).در مقابل در فرهنگهای پر آداب (سخت) از قبیل فرهنگ های آسیایی، آمریکای لاتین و خاورمیانه، زمینه ارتباط از اهمیت زیادی برخوردار است. در این فرهنگها، تنها کلمات پیام را منتقل نمی کنند بلکه علاوه بر آن، معانی از متن و مضمون پیام بیرون کشیده می شوند(اختر، 1380؛ 99).بنابراین ارتباطات در فرهنگهای سخت شدیداً به قراین یا جنبه های غیر کلامی ارتباطات بستگی دارد. در حالی که در فرهنگهای سهل، ارتباطات به طور عمده به موارد صریح و روشن و ارتباطات کلامی وابسته است(شکل1).مطالعات اخیر حاکی از آن است که رابطه محکمی بین فرهنگ کم آداب و پرآداب « هال» و شاخص فردگرایی- جمع گرایی و نیز شاخص فاصله قدرت « هافستد‌» وجود دارد. برای مثال، فرهنگ سطحی آمریکایی دارای شاخص فاصله قدرت پایین و فردگرایی بالا است، در حالی که فرهنگ عمیق کشور های عربی دارای شاخص فاصله قدرت بالا و فردگرایی پایین است. به طور کل احتمالاً مدیران در یک فرهنگ سهل، بهترین عملکرد را خواهند داشت زیرا آنها به نوشتن گزارش، قرارداد و دیگر جنبه های ارتباطی مکتوب عادت کرده اند. در یک فرهنگ سهل، شخص می خواهد خیلی سریع وارد معامله شود. در یک فرهنگ عمیق هدایت کسب و کار بیشتر طول می کشد، زیرا ضرورت دارد قبل از گسترش روابط، به اطلاعات بیشتری در مورد افراد فعال در کسب و کار دست یافت. افراد فعال در کسب و کار دارای فرهنگ عمیق، نمی دانند چگونه روابط خود را با افرادی که دارای فرهنگ سطحی هستند اداره کنند. « هال » می گوید اگر در خاورمیانه مایل نباشید زمان خود را صرف نوشیدن چای با دیگران کنید، با مشکل مواجه خواهید بود. شما باید حوصله کردن را بیاموزید و برای ورود به معامله عجله نکنید. حتی در فرهنگهای سهل، ارتباطات ما تا حد زیادی به قراین فرهنگی ما بستگی دارد. اغلب ما به این موضوع آگاهی نداریم. در این راستا « هال» می گوید چون بخش عمده فرهنگ ما خارج از حیطه آگاهی ما قرار دارد، در اغلب موارد ما حتی نمی دانیم چه چیزی را می‌دانیم ( کاتئورا، 1383؛ 140).

 

فرآیند مذاکرهمذاکره شامل دو جنبه است: موضوع اصلی ( موردی که مذاکره روی آن صورت می گیرد مثل یک قرارداد میان اعضای کانال برای توزیع و بازاریابی یک محصول) و دوم خود فرآیند مذاکره ( چطور مذاکره انجام شود). مورد دوم هنگامی که مذاکرات در زمینه های فرهنگی مشابه و مشترک انجام می شود به ندرت به عنوان یک موضوع قابل ملاحظه مطرح می شود. تنها هنگامی که معامله با فردی از کشور دیگر و زمینه فرهنگی متفاوت صورت می گیرد، فرآیند و روند کار معمولاً مانعی جدی بر سر راه موضوع اصلی می شود و در چنین وضعیتی در ابتدا لازم است فرآیند کار قبل از شروع مذاکرات تعیین شود.در دیدگاه کلاسیک فرآیند مذاکره شامل چهار مرحله می شود: غیر وظیفه ای، وظیفه ای، متقاعد سازی و توافق.مرحله اول به توصیف فرآیند آشنا سازی و برقراری سازگاری و توافق بین اعضای تیم های مذاکره می پردازد. این مرحله شامل تبادل اطلاعات مرتبط با جلسات کسب و کار ( تجارت) نمی شود. به عقیده گراهام اختلاف اصلی میان آمریکایی ها و ژاپنی ها آن است که ژاپنی ها در کسب و کار (تجارت) بیشتر روی روابط شخصی تأکید دارند و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شناخت فرهنگها در فروش بین المللی

دانلود مقاله کامل درباره تاثیر خرده فرهنگها بر کارایی مدیران در سازمانها فعال در جزیره قشم

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره تاثیر خرده فرهنگها بر کارایی مدیران در سازمانها فعال در جزیره قشم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تاثیر خرده فرهنگها بر کارایی مدیران در سازمانها فعال در جزیره قشم


دانلود مقاله کامل درباره تاثیر خرده فرهنگها بر کارایی مدیران در سازمانها فعال در جزیره قشم

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :24

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

فرهنگ کلمه أی  است گسترده که معنی مختلفی دارد در لغت‌نامه دهخدا اینچنین آمده است فرهنگ یعنی تعلیم و تربیت[1]‌ اما فرهنگ تعابیر مختلف و گوناگونی دارد، آداب و رسوم، رفتار و کردار، تاریخ و تمدن و ….. حتی فرهنگ در فرهنگهای (موقعیتها جغرافیایی) تعابیر و تعریف خاص خود را دارد شاید بهترین تعریف برای فرهنگ عکس العمل مردم به یک فعل باشد. یا به تعبیر ساده تر رفتار مردم در موضوع خاص.

وقتی یک فرد غیر مسلمان وارد جامع مسلمان می‌شود  در واقع وارد یک فرهنگ گسترده شده است، و آن فرهنگ اسلامی است که جهان اسلام را شامل می شود، وقتی این فرد وارد جامعه‌ای مانند خاور میانه می‌شود  وارد یک فرهنگ خاور میانه‌ای مسلمان شده که با فرهنگ واقع او 2 فرهنگ اختلاف دارد. اگر این فرد وارد کشور ایران شود. فرد مورد نظر ما وارد یک فرهنگ خاور میانه‌ای، مسلمان، ایرانی شده است، و اگر همین فرد در شرکتی در جزیره قشم مشغول فعالیت شود. . وارد فرهنگ خاور میانه‌ای، مسلمان، ایرانی، هرمزگانی، قشمی، شرکت … ، قسمت فروش شده است. پس این فرد برای هماهنگی خود با فرهنگ جدید باید پله‌ای مختلفی را پیموده تا خود را با فرهنگ جدید سازگار کند.

طبیعی خواهد بود که این نردبان از پائین به بالا خواهد بود یعنی به شکل مثلث خواهد بود و سازگار بودن با فرهنگ قسمت فروش مهمتر از سایر قسمتها خواهد بود. اما این بدان معنی نیست که سازگاری با فرهنگهای بالاتر کمرنگ شود.

همه این فرهنگها که بصورت فرهنگ و خرده فرهنگ در کتابها آمده بر کارائی مدیران موثر بوده و کم‌توجهی و بی‌توجهی مدیران به آنها باعث عدم موفقیت مدیران در مدیریت بوده و خواهد بود. تحقیق حاضر نگاهی است گذرا به تاثیر خرده فرهنگهای جزیره قشم بر کارائی مدیران در این جزیره.

تعریف فرهنگ

در فرهنگ معین فرهنگ به “دانش، علم، معرفت ‌و مجموعه آداب ، رسوم”[2] تعریف شده و در فرهنگ دهخدا “تعلیم و تربیت”[3] تعریف گردیده اما فرهنگ معانی گسترده تری در جامعه امروز دارد و در واقع هر کس در افکار خود فرهنگ را به صورتی خاص خود تعریف می‌کند و به علت اینکه فرهنگ در واقع یک مطلوبت است تعریف آن بسیار مشکل خواهد بود، اما می‌توان فرهنگ را در یک محدوده کوچک، تعریف خاص آن محدوده کرد. به همین خاطر فرهنگ در یک سازمان نیز معانی مختلفی پیدا می‌کند و هر یک از کارشناسان در کتابهای خود تعاریف گوناگونی از فرهنگ سازمانی نموده و گاها" تعریف مورد نظر خود را نیز مشخص ننموده لذا در طول خواندن کتاب در بعضی از موارد خواننده دچار دوگانگی در درک مطلب خواهد شد که منظور نویسنده در این جا کدام یک تعریف فرهنگ بوده است. آقای استیفن رابینز در کتاب تئوری سازمان خود، فرهنگ سازمانی به صورت

“ فرهنگ سازمانی به عنوان ارزشهای غالب که بوسیله یک سازمان حمایت می‌شود  یا فلسفه‌ای که خط مشی سازمان را به سمت کارکنان و مشتریان هدایت می‌کند یا ارزشهای که به کمک آنها کارها و امور روزمره سازمان انجام می‌پذیرد. یا مفروضات و باورهای بنیادی که بین اعضاء سازمان مشترک می‌باشد.”[4]

و یاد آور می شود که “ فرهنگها دقیقا تبلور شخصیت ها و نگرشهای اعضاء خود نیستند، بدین معناست که بخش عظیمی از فرهنگ سازمان می تواند بطور مستقیم به متغیرهای ساختاری مرتبط شود”[5]

تعریف می‌نماید ایشان پس از تعارف گوناگونی که می‌کنند به نکته نظرات خود در موضوع تاثیر فرهنگ سازمانی در تولید و کارایی مدیران می‌پردازد بدون اینکه تعریف مورد نظر خود را مشخص نماید لذا در طول مطالعه مطالب خواننده دچار دوگانگی می‌شود  و نمیداند که نویسنده کدام تعریف را مد نظر داشته است.

با نگاهی دقیق به تعاریف پی می بریم که زمینه اصلی فرهنگ سازمانی وجود سیستمی از معانی و مفاهیم مشترک در میان اعضاء سازمان است در هر سازمان الگوهایی از باورها، سمبل ها، شعائر، داستانها و آداب و رسوم وجود دارند که به مرور زمان بوجود آمده‌اند. این الگوها باعث می‌شوند که در خصوص اینکه سازمان چیست و چگونه اعضاء باید رفتار خود را ابراز کنند، درک مشترک و یکسانی بوجود آید.

اگر فرهنگ را الگویی از ارزشها، باورها، آداب، سنتها، دانش، زبان، جهان بینی، تلقی ها، نگرشها و نحوه زندگی مردم فرض کنیم، سازمان نیز یک خرده فرهنگ خواهد بود. سازمان در استعاره فرهنگی بر اساس خواص و ویژگیهای فرهنگ تحلیل می‌شود. گر چه هر سازمانی مینیاتور از فرهنگ جامعه است. اما به طور دقیق خود فرهنگ نیست، بلکه خود دارای ویژگیهای فرهنگی خاص می‌باشد. یکی از تعاریف فرهنگ سازمانی، عبارت از الگوی عمومی رفتارها، باورها و تلقی های مشترک فرهنگ سازمان را می توان در رفتارها، زبان، اندیشه‌ها و اهداف اعضاء سازمان مشاهده در روشها، قوانین و رویه‌های سازمان تبلور آن را احساس کرد.[6]

و  در مهارتهای رهبری، پروفسور الوود چاپمن می نویسد “ فرهنگ غالب بر ارزشهای بنیادی مشترک بین اعضاء سازمان تاکید می‌کند. وقتی در مورد فرهنگ یک سازمان بحث می شود، منظور فرهنگ اصلی است. دیدگاه کلانی از فرهنگ، که شخصیتی مجزا به یک سازمان می‌دهد.”[7]

پذیرش اینکه فرهنگ سازمانی دارای ویژگی خاص بوده، بدین معنا نیست که درون یک فرهنگ، خرده فرهنگها، نمی‌توانند وجود داشته باشد. بیشتر سازمانهای بزرگ یک فرهنگ غالب (اصلی) و مجموعه متعددی از خرده فرهنگهای مختلف است. ما در این تحقیق فرهنگ سازمانی را برداشت مشترک اعضاء سازمان و فرهنگ بومی گری در سازمانهای فعال در جزیره قشم را مورد مطالعه قرار می‌دهیم، این موضوع وقتی روشن می‌شود  که ما فرهنگ را به عنوان سیستمی از معانی و مفاهیم مشترک تعریف نماییم.

منظور ما در این تحقیق توجه به فرهنگ‌های بومی(تعصب بومی گری) در کارایی مدیران در سازمانها فعال در جزیره قشم می‌باشد.

مبانی نظری

باید عقل کارکند تا

موضوع

موضوع تحقیق عبارت است از تاثیر فرهنگ بومی گری(تعصب بومی گری) در سازمانهای فعال در جزیره قشم.

وقتی وارد یک سازمان در جزیره قشم می‌شوید اولین چیزی که نظر شما را به خود جلب می‌کند این است که جو حاکم بر آن چگونه جوی است آیا افرادی که در این سازمان فعالیت می‌کنند بومی هستند یا غیر بومی، طبیعی خود بود اگر بومی باشند در مقابل مراجعه کننده غیر بومی واکنش خاصی دارند و اگر غیر بومی باشند موضوع بر عکس خواهد بود. سعی افراد بر این است که نشان دهند بین بومی بودن یا نبودن ارباب رجوع فرقی نمی‌گذارند ولی بعدا" فرهنگ حاکم بر آن سازمان کاملا" خود را نشان خواهد داد. عموما" در سازمانهایی که افراد بومی و غیر بومی شاغل هستند دو نوع فرهنگ سازمانی وجود دارد که هر دو متفاوت بوده و در واقع با یکدیگر در ستیز هستند و گاها" ستیز آنها به حدی است که مدیران را دچار تعارض شدید نموده و باعث افت کارایی مدیران گردیده و مدیران مجبورا"  بیشتر وقت خود را صرفا حل و فصل مسائل بسیار خرد نمایند که به عمد به‌ وجود آمده است. این فرهنگ در بین بازاریان نیز مشاهده می‌گردد ولی در بازار شکل دیگری به خود می گیرد و یک نوع رقابت خوب بوجود آورده که گاها" به سود خریدار شده. رشد بازار را به همراه داشته است.

اینکه فرهنگها دقیقا"  “تبلور شخصیت‌ها و نگرشهای اعضاء خود نیستند، بدین معناست که بخش عظیمی از فرهنگ سازمان می‌تواند بطور مستقیم به متغیرهای ساختاری مرتبط شود.”


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تاثیر خرده فرهنگها بر کارایی مدیران در سازمانها فعال در جزیره قشم