سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ی امام صادق (ع) و پزشکی 21 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره ی امام صادق (ع) و پزشکی 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

امام صادق (ع) و پزشکی

دانش پزشکى امام صادق علیه السلام و طبیب هندی

بدون تردید، علوم حضرات معصومین علیهم السلام اکتسابى نیست و آنچه از ذهن شفاف و نورانى آن بزرگواران انعکاس مى‏یابد، اشعه‏هایى از انوار الهى است که از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله تا معصوم ‏چهاردهم امام زمان(عج) نسلى بعد از نسل، به یادگار مانده و زمینیان را بهره‏مند ساخته است. اگر غیر از این بود، مى‏بایست علوم آنها مقطعى و زودگذر باشد و جز در عصر خویش، کاربردى آن هم در همه ‏زمینه‏ها، بدون کمترین تخلف نداشته باشد و در برخورد با شخصیت‏هاى علمى هم عصر خود و عالمان قرون بعد، منفعل گردد.

جستجوى مفصل این نکته را به عهده خوانندگان محترم گذاشته و تنها مناظره زیر را که به علم پزشکى امام صادق علیه السلام اشاره‏ دارد. نقل به مضمون مى‏کنیم.

روزى امام صادق علیه السلام به مجلس منصور دوانیقى وارد شد. طبیب هندى ‏کنار خلیفه نشسته بود. او کتاب‎هایى که در موضوع «علم طب‏» نگاشته شده بود را براى خلیفه مى‏خواند تا ضمن سرگرم ساختن او بر معلومات خلیفه بیفزاید.

امام صادق علیه السلام در گوشه‏ى مجلس نشست. بارانى از هیبت و ابهت از چهره حضرت مى‏بارید. مدتى گذشت. هنگامى که طبیب از خواندن کتاب‎ها فارغ شد، نگاه‏اش به امام صادق علیه السلام دوخته شد. لحظاتى مشغول‏ تماشاى سیماى حضرت شد. ابهت و صلابت امام تنش را لرزاند. نگاه‏اش‏ را به سوى خلیفه برگرداند و با این سؤال سکوت را شکست:

- این مرد کیست؟

- او عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است.

- آیا میل دارد از اندوخته‏هاى علمى من بهره‏مند گردد؟

- نگاه خلیفه روى امام قرار گرفت. قبل از این که چیزى بگوید،امام لب به سخن گشود:

- نه!

- طبیب که از پاسخ امام شگفتش زده بود، پرسید:

- چرا؟

- چون بهتر از آنچه تو دارى، در اختیار دارم.

- چه چیز در اختیار دارى؟

- گرمى را با سردى معالجه مى‏کنم و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشکى درمان مى‏کنم و خشکى را با رطوبت و آنچه را که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرموده به کار مى‏بندم و نتیجه کار را به خداوند وامى‏گذارم.

سپس به سخن جدش رسول الله اشاره کرده، افزود: «معده خانه ‏هر بیمارى و پرهیز، سر هر درمان است.»

طبیب هندى براى این که سخنان امام را سبک جلوه دهد، پرسید:

- مگر طب غیر از این‏ها است که گفتى؟!

- امام فرمود:

- گمان مى‏کنى من مثل تو این‏ها را از کتاب‎هاى طبى آموخته‏ام؟!

- حتما، غیر از این، راهى براى فراگیرى علم طب وجود ندارد.

- نه، به خدا سوگند، جز از خداوند، از دیگرى نیاموخته‏ام. اکنون ‏بگو کدام یک از من و تو در علم طب داناتریم؟

- کار من طبابت است و حتما در طب از شما عالم‏ترم.

- پس لطفا به سوال‎هایم پاسخ گویید.

- بپرسید.

- چرا سر آدمى یک پارچه نیست و از قطعات مختلف به وجود آمده ‏است؟

- نمى‏دانم.

- چرا پیشانى مانند سر انسان از مو پوشیده نیست؟

- نمى‏دانم.

- چرا بر روى پیشانى خطوط مختلفى نقش بسته است؟

- نمى‏دانم.

- چرا ابروها در بالاى دیدگان انسان قرار گرفته است؟

- نمى‏دانم.

- چرا چشم‎هاى انسان به شکل لوزى ساخته شده است؟

- نمى‏دانم.

- چرا بینى میان دو چشم قرار گرفته است؟

- نمى‏دانم.

- چرا سوراخ‎هاى بینى در زیر آن خلق شده است؟

- نمى‏دانم.

- چرا لب فوقانى و سبیل در قسمت ‏بالاى دهان آفریده شده است؟

- نمى‏دانم.

- چرا دندان‎هاى جلو، تیز و دندان‎هاى آسیاب، پهن و دندان‎هاى ‏انیاب (نیش)، دراز آفریده شده است؟

- نمى‏دانم.

- چرا کف دست و پا، مو ندارد؟

- نمى‏دانم.

- چرا مرد ریش دارد ولى زن فاقد ریش است؟

- نمى‏دانم.

- چرا ناخن و موهاى سر انسان روح ندارند؟

- نمى‏دانم.

- چرا قلب، صنوبرى شکل آفریده شده است؟

- نمى‏دانم.

- چرا ریه در دو قسمت آفریده شده و در جاى خود متحرک است؟

- نمى‏دانم.

- چرا کلیه‏ها مانند لوبیا خلق شده‏اند؟

- نمى‏دانم.

- چرا کاسه زانوها رو به جلو قرار دارد؟

- نمى‏دانم.

- چرا میان کف پا، گود است و با زمین تماس ندارد؟

- نمى‏دانم.

- اى طبیب هندى! ولى من به فضل خداوند، به حکمت و پاسخ این ‏سوال‎ها آگاه‏ام.

طبیب که چاره‏اى جز تسلیم شدن نداشت، گفت:

- پاسخ‎ها را بگویید تا بهره‏مند گردم.

آن‏گاه امام به ترتیب به یکایک سوال‎هاى مطرح شده، چنین پاسخ‏ گفتند:

- به این جهت ‏سر از قطعات مختلف تشکیل شده و شکاف‎هایى برایش ‏قرار داده شده است تا صداع (سردرد) آن را نیازارد.

- خداوند مو را بالاى سر رویانده تا به وسیله آن روغن لازم به ‏مغز برسد و بخار مغز از طریق موها خارج شود. همین طور، پوششى ‏براى سرما و گرما باشد. ولى در پیشانى مو نیافریده تا چشم‏ها مزاحمى نداشته باشند و بتوانند به راحتى نور بگیرند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی امام صادق (ع) و پزشکی 21 ص

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

اختصاصی از سورنا فایل امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

امام غایب

علامة مجلسی ره در جلاء العیون فرموده‌ اشهر در تاریخ ولادیت شریف آن حضرت آن است که در سال 255 هجرت واقع شد و بعضی 56 و بعضی 58 نیز گفته‌اند و مشهور آن است که روز ولادت شب جمع پانزدهم ماه شعبان بود و بعضی هشتم شعبان هم گفته اند و باتفاق ولادت آن جناب در سر من رای واقع شد،‌‌ و باسم و کیفیت با حضرت رسالت صلی الله علیه و آله موافق است و در زمان غیبت اسم آن جناب را مذکور ساختن جائز نیست و حکم آن مخفی است و القاب شریف آن جناب مهدی و خاتم و منتظر و حجه و صاحب است. این بابویه وشیخ طوسی بسندهای معتبر روایت کرده‌اند که بشر بن سلیمان برده فروش که از فرزندان ابوایوب انصاری بود و از شیعیان خاص امام علی نقی (ع) و امام حسن عسکری (ع)‌ و همسایة‌ایشان بود در شهر سر من رأی، گفت که روزی کافور خادم امام علی نقی به نزد من آمد و مرا طلب نمود، چون به خدمت آن حضرت رفتم و نشستم فرمود که تو از فرزندان انصاری، ولایت و محب ما اهلبیت همیشه در میان شما بوده است از زمان حضرت رسول تا حال و پیوست محل اعتماد ما بوده‌اید و من تو را انتخاب می‌کنم و مشرف می‌گردانم به تفصیلی که به سبب آن بر شیعیان سبقت گیری در ولایت ما و تو را به رازهای دیگر مطلع می گردانم و به خریدن کنیزی می‌فرستم پس نامة‌ پاکیزه نوشتند به خط فرنگی و لغت فرنگی و مهر شریف خود بر آن زدند و کینه زری بیرون آوردند که در آن دویست و بیست اشرقی بود،‌ فرمودند بگیر این نامه وزرا و متوجه بغداد شو و در چاشت فلان روز بر سر جسد حاضر شد چون کشتیهای اسیران به ساحل رسد جمعی از کنیزان در آن کشتیها خواهی دید و جمعی از مشتریان از و کیلان امراء بنی عبا و قلیلی از جوانان عرب خواهی دید که بر سر اسیران جمع خواهند شد پس از دور نظر به برده فروشی که عمر و بن یزید نام دارد در تمام روز تا هنگامیکه از برای مشترین ظاهر سازد کنیزکی را که فلان و فلان صفت دارد و تمام اوصاف او را بین فرمود و جامة‌حریر آکنده پوشیده است و ابا و امنتاع خواهد نمود آن کنیز از نظر کردن مشتریان و دست گذاشتن به او خواهی شنید که از پس پرده صدای روی از او ظاهر می ‌شود، پس بدانکه به زبان رومی می‌گوید وای که پردة عفتم دریده شد،‌ پس یکی از مشتریان خواهد گفت که من سیصد اشرفی می‌دهم به قیمت این کنیز،‌ عفت او در خریدن مرا راغبتر گردانید، پس آن کنیز بلغت عربی خواهند گفت به آن شخص که اگر به زی حضرت سلیمان بن داود ظاهر شوی و پادشاهی او را بیابی من به تو رغبت نخواهم کدر مال خود را ضایع مکن و به قیمت من مده. پس آن برده فروش گوید که من برای تو چه پاره کنم که به هیچ مشتری راضی نمیشود و آخر از فروختن تو چاره‌ای نیست، پس آن کنیزک گوید که چه تعجیل می‌کنی البته باید مشتری به هم رسد که دل من با و میل کند و اعتماد بر وفا و دیانت او داشته باسم. پس در این وقت تو برو به نزد صاحب کنی و بگو که نامه‌ای با من هست که یکی از اشراف و بزگواران از روی ملاطفت نوشته‌ای به لغت فرنگی و خط فرنگی و در آن نامه کرم و سخاوت و وفاداری و بزرگواری خود را وصف کرده است،‌ این نامه را به آن کنیز بدن که بخوابند اگر به صاحب این نامه راضی شود من از جانب آن بزرگ وکیلم که این کنیز را از برای او خریداری نمایم. بشر بن سلیمان گفت که آنچه حضرت فرموده بود واقع شد و آنچه فرموده بود همه را به عمل آوردم. چون کنیز در نامه نظر کرد بسیار گریست و گفت به عمر بن یزید که مرا به صاحب این نامه بفروش و سوگند های عظیم یاد کردند که اگر مرا به او نفروشی خود را هلاک می‌کنم پس با او در باب قیمت گفتگوی بسیار کردم تا آنکه به همان قیمت راضی شد که حضرت امام علی نقی (ع) به من داده بودند پس زر را دادم و کنیز را گرفتم و کنیز شاد و خندان شد و با من آمد به حجره‌ای که در بغداد گرفته بودم و تا بحجره رسید نامة امام را بیرون آورد و می‌بوسید و بر دیده‌ها می‌چسبانید و بر روی زمین می‌گذاشت و به بدن می‌مالید، پس من از روی تعجب گفتم نامه‌ای را می‌بوسی که صاحبش را نمی‌شناسی،‌ کنیز گفت ای عاجر کم معرفت ببزرگی فرزندان و اوصیای پیغمبران گوش خود به من بسپارد و دل برای شنیدن سخن من فارغ بدار تا احوال خود را برای توشرح دهم. من ملیکه دختر شیوه‌ای فرزند قیصر پادشاه رومم و مادرم از فرزندان شمعون بن حمون بن الصفا وصی حضرت عیسی (ع) است ترا خبر دهم بامر عجیب: بدانکه جدم قیصر خواست که مرا به عقد فرزند برادر خود درآورد و در هنگامیکه سیزده ساله بودم پس جمع کرد در قصر خود از نسل حواریون عیسی و از علمای نصاری و عباد و ایشان سیصد نفر و از صاحبان قدر و منزلت هفتصد کسی و از امرای لشکر و سرداران عسکر و بزرگان سپاه و سرکردهای قبائل چهار هزار نفر، فرمود تختی حاضر ساختند که در ایام پادشاهی خود بانواع جواهر مرصع گردانیده بود و آن تخت را بر روی چهل پایه تعبیه کردند و بتها و تعبیه کردند و تبها و چلیپاهای خود را بر بلندیها قرار دادند و پسر برادر خود را در بالای تخت فرستاد، چون کشیشان انجیلیها را بر دست گرفتند که بخوانند بتنها و چلیپاها سرنگون همگی افتادند بر زمین و پاهای تخت خراب شد بر زمین افتاد و پسر برادر ملکه از تخت افتاد و بیهوش شد، پس در آن حال رنگهای کشیشان متغیر شد و اعضایشان بلرزید. پس بزرگ ایشان به جدم گفت ای پادشاه ما را معاف دار از چنین امری که به سبب آن نحوستها روی نمود که دلالت می‌کند بر اینکه دین مسیحی به زودی زائل گردد. پس جدم این امر را به فال بد دانست و گفت به علماء و کشیشان که این تخت را بار دیگر بر پا کنید و چلیپاها را به جای خود قرار دهید. و حاضر گردانید برادر این برگشته روزگار بدبخت را که این دختر را به او ترویج نمائیم تا معاونت آن برادر دفع خوست این برادر بکند.

چون چنین کردند و آن برادر دیگر را بر بالا تخت بردند، و چون کشیشان شروع به خواندن انجیل کردند باز همان حالت اول روی نمود و نحوست این برادر و آن برادر برابر بود و سر این کار را نداشتند که این از سعادت سروری است نه نحوست آن دو برادر،‌ پس مردم متفرق شدند و جرم غمناک به حرم سرای بازگشت و پرده‌های خجالت در آویخت،‌ چون شب شد بخواب رفتم و در خواب دیدم که حضرت مسیح


دانلود با لینک مستقیم


امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

طرح لایه باز مذهبی کتیبه فاطمه الزهرا (ع)

اختصاصی از سورنا فایل طرح لایه باز مذهبی کتیبه فاطمه الزهرا (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

طرح لایه باز مذهبی کتیبه فاطمه الزهرا (ع)


طرح لایه باز مذهبی کتیبه فاطمه الزهرا (س)

این فایل حاوی طرح لایه باز کتیبه مذهبی محرم امام حسین (ع) میباشد.

 

** این طرح بصورتی طراحی شده است که نوشته ها و الگو بصورت تصویر میباشند لذا نوشته ها قابل حذف و جابجایی اند اما قابلیت تغییر متن وجود ندارد**


دانلود با لینک مستقیم


طرح لایه باز مذهبی کتیبه فاطمه الزهرا (ع)

گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع)

اختصاصی از سورنا فایل گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

(پیشگفتار

انسان همیشه طالب سعادت و نیکبختی است که جهت رسیدن و نیل به آن نیازمند یک الگوی ایده آل در زندگی خویش است.

با توجه به فرصت های کم موجود در زندگی بشر امروزی جهت مطالعه و تحقیق و نیاز مبرم به الگوی متعالی برآن شدیم تا نحوة زندگی وسخنان گهربار ائمه اطهار علیهم السلام را بطور خلاصه و چکیده با استفاده از کتب معتبر و متعدد گردآوری نموده و به نگارش درآوریم ،امید است مورد قبول درگه حق واقع گردد و مثمر ثمر افتد.

روش و اخلاق و خصوصیات پیامبر اکرم (ص)

با تأنّی و وقار راه می رفت و لیکن قدمها را به روش متکبران برنمی داشت ، چشمان حقیقت بین او همیشه به زیر ، و نظرش بسوی زمین بود.

هر که را می دید در سلام کردن پیشی می گرفت ، حزن و اندوهی عمیق از قیافه اش ظاهر و همیشه متفکر بود و اندیشه می کرد. کمتر سخن می گفت ، گفتارش با لفظ اندک ولی دارای معنی بسیار بود.

خوش خوی و کریم النفس بود همچنانکه قرآن درباره اش می گوید : بدرستیکه تو دارای خلقی بزرگ هستی .

کسی را حقیر و کوچک نمی شمرد و اندک نعمت را بزرگ و گرامی می داشت ، از خوردنی و آشامیدنی تعریف نمی کرد و از برای امور دنیوی خشم نمی گرفت، جز در کار حق. هر گاه خلافی راجع به احکام خدا می دید بی نهایت خشمگین می شد.

اشاراتش با دست بود نه به ایماء و چشم و ابرو. هنگام شادمانی دیدگانش را بر هم می گذاشت و شادی و سرورش زیاد نبود. خندیدنش تبسم بود و صدایش را به قهقهه بلند نمی کرد. با هر کس به اندازة درک و فهم و عقلش سخن می گفت. به اهل فضیلت و دین و تقوی احترام می گذاشت . در مجلس جای مخصوص نمی نشست و چون وارد جمعیتی می شد هر جا که خالی بود جلوس می کرد با هر کس که می نشست تا او ارادة برخاستن نمی کرد برنمی خاست. حاجت هر کس را بقدری که مقدورش بود روا می کرد. پیوسته گشاده روی و نرم خوی بود. غریبان را رعایت می کرد عیوب و نقصهای مردم را تجسس نمی کرد، بزرگترین جهاد را جهاد با نفس می دانست ، بر روی زمین می نشست و طعام می خورد بر زمین می خوابید . نعلین و جامه اش را پینه و وصله می کرد. درِ‌خانه را به روی واردین می گشود و گوسفندان را می دوشید ، چون خادم خانه از گردانیدن آسیا خسته می شد به او کمک می کرد. به جایی تکیه نمی کرد، هر کس خواه آزاد یا بنده او را دعوت می کرد اجابت می فرمود. هدیه را قبول می کرد حتی اگر یک جرعة شیر بود و دیگران را به هدیه دادن ترغیب می کرد، تصدق نمی خورد و بر روی مردم خیره نگاه نمی کرد، هر چه بر سر سفره حاضر بود تناول می کرد با یاران مضافحه می کرد و دلجویی می نمود.

لباس حضرت محمد (ص)

گاهی جبة پشمی و برد یمنی می پوشید . جامه هایش از پنبه و کتان بود و رنگ سفید را دوست می داشت . جامة نو که می پوشید کهنه را به فقیر می بخشید. هر جا که نزول می کرد عبایش را در زیرش می افکند. از تجمل و زینت آلات روی گردان بود.

خوراک پیامبر ( ص)

شیر و عسل و خیار و رطب میل می کرد ، خربزه و انگور را دوست می داشت ، بیشتر اوقات خوراکش شیر و خرما یا آب و خرما بود ، گوشت کتف و دست گوسفند میل می کرد ، شوربای کدو و سرکه میل می نمود.

از سبزی ها کاسنی و ریحان کوهی مصرف می کرد ، از خوردن چیزهای بدبو وتند و تیز دوری می فرمود، با سدر سر و روی می شست و عطر زیاد مصرف می کرد و همیشه همه را به نظافت و پاکی سفارش می فرمود.

جدیت و رفتار و حرکات حضرت محمد (ص)

پیامبر از همان کودکی حرکاتش و رفتارش بچه گانه نبود ، در هر کاری جدی بود و هیچ وقت دروغ نمی گفت و با دیگر بچه ها بازیهای ابلهانه نمی کرد ، از جنگ و جدال و کارهای مسخره آمیز دوری می فرمود. همیشه از بت پرستی روی گردان بود از خوردن غذایی که نذر بتان می شد خودداری می کرد ، هر جا برکة آبی می دید به شنا می پرداخت ، دوران جوانیش به پاکدامنی و عفت ذاتی گذشت و کسی بر او خرده نگرفت ، جوانان هم سن و سالش به مستی و عیاشی و بی بندوباری و شهوترانی روزگار را می گذراندند ، اما پیامبر به عبادت و ریاضت و صداقت و امانت و درستی و راستی عمر را سپری می کرد، در آن محیط فساد و تباهی ، رفتار و حرکات او از شگفتیهای جهان بود. در سن 20 سالگی به انجمنی بنام ( رادمردان ) پیوست که آنها برای دفع تعدی و ستم ظلم اتحادیه تشکیل داده بودند و او از همان سالهای اولیة زندگی بفکر زیردستان و مظلومان و ناتوانان بود.

معاشران او همیشه به نیکی و بزرگواری یادش می کردند.

خلاصه ای از زندگی نامه و بیانات علی (ع )

حضرت روز جمعه سیزده رجب سال سی ام عام الفیل مطابق با 599 میلادی در کعبه متولد شد مادرش نامش را حیدر گذاشت و بعد علی ( ع ) نامیده شد.

پدرش عمران بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف و مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف است. حضرت علی (ع) پس از رحلت پیامبر مدت 29 سال و 8 ماه درحیات بود و امانت شیعیان و رهبری مؤمنان را بعهده داشت.

قسمتی از خطبه های آن حضرت

خدای را ستایش می کنم که جمال بی مثالش را در آینة آفرینش جلوه داد و از همة جهان در دل شکسته خانه کرد و مستمندان را به همسایگی پذیرفت. و خطاب به مردم می فرماید :

آشنا می نمائید ولی بیگانه اید و همچون بیماران سخن می گویید و ادعا می کنید اما حیف که در خوابی سنگین دمبدم فرو می روید ـ چگونه است که چشمان نگران شما نمی بیند و گوشهای تیزتان نمی شنود. دلی سرد و تاریک و خونی بی رنگ و بی حرارت در سینه های شما جای گرفته است.

ای پارسایان ناپرهیزگار و ای بازرگانان زیاندیده و سود نبرده ، آخر تا کی خواب و تا چند غفلت . بدین رویه که اکنون آغاز کرده اید روزگاری سیاه در پیش خواهید داشت که صورت خیالی آن کافی است که موی بر اندامتان راست کند و یکباره ارتعاش وحشت ، رشتة عمرتان را از هم بگسلد و پاره کند.

می فرماید : بخدا قسم بعد از مرگ از گردنه ها و راهگاه های سختی عبور خواهید کرد که اگر مراد و توشة کافی نداشته باشید به دره های عمیق جهنم سقوط خواهید کرد.

اما ناگفته نماند که پرهیزگاران از این بلوا محفوظ خواهند ماند. پس بیدار شوید. دور باد آن دوره که فحشاء و فجور افتخار گردد و عفاف و پاکدامنی شگفت انگیز و انگشت نما ، پس اندیشه کنید و از انجام کار سخت برحذر و هراسناک باشید.


دانلود با لینک مستقیم


گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع)

نشانه های بسیار نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (ع)

اختصاصی از سورنا فایل نشانه های بسیار نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

نشانه های بسیار نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (ع)

مقدمه :نوشته زیر مجموعه ای از نشانه های بسیار نزدیک بودن ظهور حضرت حجه ابن الحسن العسگری را مورد بررسی قرار داده است انشاالله که دیدگان همه منتظران به نواده پاک رسول (ص) روشن گردد این مطالب برگزیده ای از سایتهای مختلف و منابع مهدویت است.

چشم انتظاران را بگو یوسف ز کنعان می رسد 

ای دل شب هجران ما آخر به پایان می رسد  *

ـ بشارت آیه الله العظمی بهجت :

اشاره مستقیم و بشارت صریح آیه الله العظمی بهجت در جمعی در مورد نزدیکی ظهور امام زمان ( عج ) که فرمودند : “ تا کنون به جوانان بشارت می دادید که منتظر باشید ظهور مولایتان را خواهید دید اینک ( ظهور آنقدر نزدیک شده است که) به سالخوردگان و پیران هم بشارت دهید که ظهور را خواهید دید . ” بسیاری از منتظران و شیفتگان ولی عصر ( عج ) را سرشار از شور و شوق ظهور نموده است و برای آنها دلیلی محکم و برهانی قاطع در یقین به نزدیکی ظهور ایجاد کرده است . *  ـ سید خراسانی در آستانه قیام :

“ یخرج شاب من بنی هاشم علی یده الایمن خال و یاتی من خراسان برایات سود بین یده شعیب بن صالح یقاتل اصحاب سفیانی فیهمزهم ” جوانمردی ( در زبان عربی شاب به دارندگان روح جوانمردی و فتوت نیز اطلاق می گردد.) از بنی هاشم(سید) از خراسان با پرچمهای سیاه قیام می کند که بر دست راستش نشانه ای است پیشاپیش او فردی بنام شعیب بن صالح قرار دارد که با یاران سفیانی می جنگد و آنها را شکست می دهد . ملاحم و الفتن ص 52 باب 97 قیام سید خراسانی چند ماه قبل از ظهور و در ماه رجب و همزمان با قیام سفیانی در سوریه از ایران اسلامی آغاز می گردد و به سمت عراق و بیت المقدس ادامه می یابد  . *

ـ امیر عبدالله در عربستان :

یکی دیگر از نشانه های ظهور قتل فرمانروای عربستان بنام عبدالله می باشد که در ماه ذی الحجه روی خواهد داد . امام صادق در این زمینه می فرماید : هرکس برای من مرگ عبدالله را تضمین کند من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم … همچنین از آن حضرت روایت شده است که : زمانیکه مردم در سرزمین عربستان در حال وقوف می باشند سواری با شتر سبک سیر به آنجا وارد می شود و مرگ خلیفه را خبر می دهد و با مرگ او فرج آل محمد و گشایش کار تمام مردم فرا می رسد . بحار 52 ص 210 و 240 و در شرایط کنونی بر آگاهان از شرایط سیاسی – اجتماعی پوشیده نیست که هر چند فرمانروای ظاهری عربستان ملک فهد است اما کسالت و بیماری و عدم توانایی او ولیعهدش یعنی امیر عبدالله را در عمل همه کاره عربستان قرار داده است و اکنون چندین سال است که از ملک فهد در عرصه سیاسی خبر چندانی نیست اما امیر عبدالله بعنوان فردی مطرح در جهان عرب و اسلام است . *

ـ سفیانی در آستانه کودتا :

امام محمد باقر (ع) : سفیانی و حضرت قائم در یک سال قیام می کنند .

( بحارالانوار ج 52 ص 240) یکی از علامات حتمیه ظهور قیام فردی به نام سفیانی که همزمان با سید خراسانی در ماه رجب در سوریه کودتا نموده و چند کشور همسایه را فتح و سپس به سمت عراق پیشروی می نماید و لشگری برای دستگیری امام زمان (عج) به سوی مکه روانه می سازد که این لشگر در بین مکه و مدینه به زمین فرو می روند و نابود می شوند و … تعدادی از بزرگان در سوریه سفیانی را دیده و ( با همان ) اوصافی که در روایات ذکر شده است او را شناخته اند که با برخی مانند عالم فاضل و متعبد استاد بهلول مصاحبه شده و شرح دیدار به صورت مکتوب و نوار ویدئویی مستند و مکتوب موجود است ( کتاب آیا ظهور نزدیک است؟ و نوار ویدئویی در واحد فرهنگی گل یاس) و برخی دیدارها مانند دیدار امام موسی صدر و شهید چمران نقلی و غیر مستند می باشد . در دیدار استاد بهلول که حدودا 10 سال پیش انجام گرفته است سفیانی با همان ظاهر کریه که در روایات ذکر شده و جزء فرماندهان ارتش سوریه و فردی جاه طلب و میانسال ذکر گردیده است … با شدت گرفتن فتنه ها و درگیری ها در منطقه خاور میانه و عراق و لبنان و فلسطین و تحت فشار بودن یهودیان غاصب هر لحظه برای کودتای سفیانی که به نفع صهیونیستها و علیه کشورهای مسلمان صورت می گیرد شرایط فراهم تر می گردد. *

ـ آغاز مرحله ای که در آن عراق کانون تحولات است :

سرزمین عراق در عصر ظهور بر طبق روایات معتبر کانون تحولات بسیار مهمی است و منشا معبر و محل برخورد اکثر قیامهای دوران ظهور است .

شیصبانی حاکم ستمگر عراق ( صدام ) در نزدیکی ظهور از این مکان جنگ را آغاز می کند .

سفیانی بعد از کودتا در سوریه سرزمین عراق را فتح می کند .

سید خراسانی بعد از قیام به سوی عراق حرکت می کند و امام زمان (عج ) نیز بعد از قیام در مکه به سمت عراق پیش می رود و سرانجام پس از پیروزی نهایی مرکز حکومت خود را در کوفه قرار می دهد . در شرایط فعلی نیز لحظه به لحظه عراق به سمت تحولات عظیم و مهم پیش می رود و آنگونه که از روایات ذکر شده است در حال تبدیل شدن به مرکز تحولات جهانی در عصر ظهور می باشد . امام علی در مورد تحولات و فتح عراق در زمان ظهور می فرماید : … قلعه ها را بگشایند عراق را فتح کنند هر اختلافی را با خونریزی پاسخ گویند در چنین زمانی ظهور


دانلود با لینک مستقیم


نشانه های بسیار نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (ع)