سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نمایش زیاد و نقش های تنظیمی انتخابی محور

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله نمایش زیاد و نقش های تنظیمی انتخابی محور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نمایش زیاد و نقش های تنظیمی انتخابی محور IL-23/IL-17 در آسیب های پلانوس لیکن دهانی(OLP)

 


روئی لو، زین ژنگ، کی هان، مو لین، لانگ لانگ، هانگزیا دان

محور IL-23/IL-17 (اینترلوکین) یک مسیر سیگنال دهی التهابی کشف جدید است و در بیماری زایی بسیاری از اختلالات التهابی و ایمنی مزمن شامل می باشد. در اینجتا ما بررسی کرده ایم که آیا محور IL-23/IL-17 در آسیب های پلانوس لیکن (OLP) وجود دارد که یک بیماری التهابی مزمن است که بر روی مخاط دهانی تأثیر می گذارد. ما با استفاده از شیمی بافتی و سلولی ایمنی و PCR کمی پی بردیم که واحدهای فرعی IL-23 و IL-17 در آسیب های OLP در مقایسه با بافت های مخاط دهانی طبیعی، بیش از حد نمایش داده شده است. همچنین، نمایش IL-23 و IL-17 رابطه مثبتی با بافت های OLP شبکه ای دارند. نتایج بدست آمده از مطالعات آزمایشگاهی مشخص ساخت که IL-23 برون زاد میتواند درصد سلول های Th17 و تولید IL-17 در سلول های CD4+T را در بیماران OLP شبکه ای افزایش دهد. ما همچنین پی بردیم که IL-17 برون زاد میتواند تا حد زیادی نمایش mRNA از دفنسین-بتا-2، -3، CCL-20، IL-8، و TNF-آلفا را افزایش دهد اما دفنسین-بتا-1 ، CXCL-9، -10، -11 ، CCL-5 و IL-6 را در سلولهای اپیدرمی دهانی انسان را افزایش نمی دهد. بطور کلی، نتایج ما یک الگوهای نمایش زیاد و نقش های تنظیمی انتخابی محور IL-23/IL-17 در آسیب های OLP را مشخص ساخت، که نشان میدهد که این میتواند یک مسیر تنظیمی مهم در شبکه ایمنی پیچیده آسیب های OLP است.

1- مقدمه
پلانوس لیکن دهانی (OLP) یک بیماری التهابی مزمن است که بر روی مخاط دهانی تأثیر می گذارد و حدود 1 تا 2 درصد مردم به آن مبتلا هستند. این بیماری وقتی ایجاد شود، آسیب ها بندرت خود بهبود می یابند، و در بعضی از موارد بدخیم هستند. از لحاظ بافت شناسی، OLP توسط التهاب مخاطی متراکم لنفوسیت ها، افزایش تعداد لنفوسیت ها، و انحطاط سلولهای اپیدرمی توصیف می گردد. التهاب لنفوسیت عمدتاً از سلول های Tتشکیل می گردد.
اگرچه سبب شناسی OLP نامشخص مانده است، با اینحال مدارک از نقش اختلال ایمنی برای بیماری زایی OLP و خصوصاً همراه با واکنش ایمنی با وساطت سلول های T و تکثیر غیر عادی ملکول های التهابی مختلف پشتیبانی میکنند. مطالعات قبلی تشخیص داده اند که ملکول های التهابی مختلفی بصورت نامنظم ترکیب می گردند و توسط سلول های ملتهب T و سلولهای اپیدرمی تغییر یافته در آسیب های OLPتراوش می گردند ، که به آغاز و تداوم واکنش های التهابی کمک میکند. این یافته ها نشان میدهند که توسعه آسیب OLP رابطه نزدیکی با فعالسازی، تولید و عملکردهای این ملکول های التهابی دارد.
محور IL-23/IL-17 یک مسیر التهابی کشف شده است که در آن، IL-23 و IL-17 دو سیتوکین اساسی هستند. IL-23 یک سیتوکین هترودیمریک التهابی است که از یک واحد فرعی p19 و واحد فرعی معمول p40 با IL-12 مشترک تشکیل شده است. IL-23 با تراوش توسط انواع سلول های مختلف، بعنوان یک عامل محرک مهم در واکنش ایمنی عمل میکند. IL-23 بعنوان یک نقش ضروری در القاء و نگهداری یک واحد فرعی جدید از سلول های CD4+Th عمل میکند که Th17 نام دارد. IL-23 همچنین Th17 را تحریک میکند تا سیتوکین متمایز IL-17 خود را تولید کند، که از دو واحد فرعی AIL-17 تشکیل شده است. در نتیجه، IL-17 بعنوان یک سیتوکین التهابی عمل میکند، که میتواند سلول های مختلف مانند روپوشه ای، درون پوشه ای، تار رویان، کوندروسیت، و استخوان زا را برای تولید ملکول های التهابی مختلف مانند سیتوکین ها، چموکین ها، دفنسین ها و MMP ها فعال کند. محور IL-23/IL-17 همراه با این تولیدات التهابی پایینی حضور وسیعی در فرآیند های التهاب مزمن در وضعیت های آسیب شناختی مختلف دارد. محور IL-23/IL-17 بتازگی اینطور توصیف شده است که نقش اصلی را در بیماری زایی بیماری های ایمنی و التهابی مختلف مانند التهاب روماتیسمی (RA) ، پسوریازیس، التهاب پوست، بیماری روده التهابی (IBD) و التهاب لثه بازی میکند.
در مطالعات قبلی ما سطوح سرم و بزاق IL-17 را در بیماران OLP شناسایی کرده ایم اما هیچ تفاوت مهمی در مقایسه با گروه های سالم پیدا نکردیم. در بررسی های دیگر، وجود IL-17 در آسیب های OLP یافت شده است که نقش آنرا در محیط های موضعی نشان میدهد. البته تاکنون نققش محور IL-23/IL-17 در بیماری زایی OLP نامشخص مانده است. هدف مطالعه حاضر اینست که الگوهای نمایش و نقش های تنظیمی محور IL-23/IL-17 را در OLP بررسی کند.
2- مواد و روشها
2.1 بیماران، کنترل ها، و نمونه ها. همه نمونه های بافت و خون بیماران OLP و داوطلبان سالم از مدرسه غربی چین و بیمارستان دهان پزشکی دانشگاه سیچوان بدست آمدند. موارد OLP از لحاظ بالینی تشخیص داده شدند، از لحاظ آسیب شناسی تأیید شدند، و بعنوان شکل های شبکه ای یا فرساینده بر مبنای معیارهای شناختی WHO (سازمان بهداشت جهانی) برای OLP تقسیم بندی شدند. دو گروه فرعی OLP برای سن و جنسیت مطابقت داده شدند. همچنین، سن و جنسیت مطابقت داده شده با افراد سالم بعنوان توابع کنترل بکار گرفته شدند. توابع با بیماری های سیستماتیک یا دهانی دیگر و یا داروهای پشتیبان ایمنی یا کورتیکو استروئید ها در 3 ماه قبل از جمع آوری نمونه ها از نام نویسی حذف شدند.
برای شیمی بافتی و سلولی ایمنی (IHC)، 27 نمونه آسیب OLP شامل 13 شکل فرساینده و 14 شکل شبکه ای، از آرشیوهای بخش آسیب شناسی بدست آمدند و 10 بافت مخاط دهانی طبیعی (NOM) از افراد داوطلب جمع آوری شد. برای تحلیل های PCR کمی، 14 OLP شبکه ای و 10 بافت NOM بترتیب در حین بافت برداری یا جراحی اورتوگناتیک بدست آمدند و در نتیجه برای آزمایش بعدی در مایع نیتروژن منجمد شدند. برای مطالعه تأثیر IL-23 بر روی سلول های CD4+T ، نمونه های خون پیرامونی از 10 تا 14 بیمار OLP جمع آوری شد. خصوصیات بالینی این شرکت کننده ها در جدول 1 بیان شده است.
رضایت کتبی از هر فرد گرفته شد، و کل روند آزمایش در تطابق با بیانیه هلسینکی انجام شد و توسط هیئت علمی و اخلاقی دانشگاه سیچوان تأیید شد.


جدول 1 – ویژگی های بالینی افراد

2.2 شیمی بافتی و سلولی ایمنی. بخش های ادغام شده با پارافین از نمونه های آسیب OLP و بافت های NOM در زیلین تغییر داده شدند و در اتانول آبدار شدند و سپس فعالیت پروکسیداز برون زاد با 3 درصد پروکسید هیدروژن متوقف شد. پس از بازیابی آنتی ژن توسط گرما و فشار، این بخش ها پادتن تک تاگی IL-17 ضد انسان از بز یا پادتن تک تاگی IL-23p19 ضد انسان از خرگوش در دمای 4 درجه سانتیگراد پرورانده شد. در نتیجه، این بخش ها با پلیمر HRP-پادتن lgG ضد بز از خرگوش ، یا پلیمر HRP-پادتن lgG ضد خرگوش از بز بمدت 15 دقیقه در دمای اتاق و سپس DAB بمدت 1 تا 2 دقیقه پرورانده شد. سپس بخش ها با هموتاکسیلین آغشته شدند. بعنوان کنترل منفی، از سرم غیر ایمن بجای پادتن های اصلی استفاده شد.
ارزیابی مقاومت ایمنی بصورت مستقل توسط دو مشاهده کننده به شیوه ناپیدا انجام می شود. نمایش واحد فرعی IL-23p19 با استفاده از یک سیستم امتیازدهی قراردادی به این صورت ارزیابی شد: 0، بدون آلودگی؛ 1، آلودگی خیلی ضعیف؛ 2، آلودگی ضعیف؛ 3، آلودگی متوسط؛ 4، آلودگی قوی؛ و 5، آلودگی قوی. امتیاز میانگین در هر گروه محاسبه و مقایسه شد. فعالیت های نمایش مانند قبل ارزیابی شدند. برای ارزیابی نمایش IL-17 ، پنج قدرت میدانی بالا در حجم 400× بصورت تصادفی انتخاب شدند و تعداد سلول های +IL-17 بصورت جداگانه شمارش شدند. سپس تعداد میانگین تعداد سلول های +IL-17 در هر میدان محاسبه و مقایسه شد.
2.3 جداسازی و کشت سلول های CD4+Th خون پیرامونی. پنج میلیمتر از خون پیرامونی بترتیب از 10 بیمار OLP بدست آمد. سلول های تک هسته ای خون پیرامونی توسط نیروی گریز از مرکز چگالی-شیب فیکول-هایپک جداسازی شدند. در نتیجه، سلول های کمک کننده CD4+T توسط ذرات مغناطیسی CD4 ضد انسان بر روی یک آهن ربای جداسازی سلول مطابق با دستورالعمل های ساخت، پالایش شدند. سلول های پالایش شده دوباره در همراه با 10 درصد سرم جنین گاوی معلق شدند. برای فعالسازی سلول های ، پادتن CD3 ضد انسان از موش و پادتن CD28 ضد انسانس از موش اضافه شد. برای مطالعه تأثیر IL-23 بر روی سلول های ، سلول ها با IL-23 انسانی بازترکیب و بدون آن بمدت 36 ساعت کشت شدند. در نتیجه، سلول ها و شناورهای کشت بصورت جداگانه برای آلودگی سیتوکین میان سلولی و شناسایی ELISA جمع آوری شدند.
2.4 آلودگی سیتوکین میان سلولی و سیتومتری جریان. برای آلودگی سیتوکین میان سلولی، سلول های جمع آوری شده خون پیرامونی دوباره در چگالی معلق شدند و در محیط بمدت 4 ساعت تحریک شدند که شامل PMA، یونومیسین، و مونسین بود. پس از آن، سلول ها با استفاده از آلوده شدند. سلول های آلوده با استفاده از سیتومتر جریان FACSAria و نرم افزار BD FACSDiva تحلیل شدند.
2.5 ELISA. غلظت IL-17 در شناورهای کشت سلول های خون پیرامونی با استفاده از انسان اندازه گیری شد. مطابق دستورالعمل های ساخت، دامنه قابل شناسایی محتوای IL-17 از 31.2 به رسید.
2.6 کشت و تحریک کراتینوسیت. HOK16E6E7 که یک خط سلول اپیدرمی دهانی دائمی در انسان است، در صفحهات 6 دیواره ای در محیط اپیدرمی بدون سرم قرار داده شد که شامل عامل رشد روپوستی و کلسیم است. پس از رشد 24 ساعته، این محیط با دوزهای مختلف از IL-17 انسانی بازترکیب یا فقط میدیم قرار داده شد. پس از 24 ساعت کشت، سلول ها جمع آوری شدند و تا جداسازی RNA در دمای -70 درجه سانتیگراد نگهداری شدند.
2.7 PCR کمی و فوری. RNA کلی از OLP 14 شبکه ای و 10 نمونه بافت NOM یا سلول های کشت شده با استفاده از واکنشگر TRIzol جدا شد. cDNA از 400 ng از RNA با استفاده از کیت واکنشگر RT پرایم اسکریپ ترکیب شد. پرایمرها از بیوتکنولوژی TAKARA خریداری شدند که در جدول 2 نشان داده شده اند. برای اجتناب از تقویت ژنوم DNA، همه پرایمرها بصورت اکسون-اسکون طراحی شده بودند. PCRکمی و فوری از 10 ng از cDNA با استفاده از شناسایی سبز SYBR بر روی بیوسیستم های اعمال شده از سیستم PCR فوری 7300 انجام شد. روند تقویت بمدت 10 ثانیه در 95 درجه سانتیگراد، و 40 دوره روند تقویت از 95 درجه سانتیگراد بمدت 5 ثانیه و 62 درجه سانتیگراد بمدت 40 ثانیه تشکیل شده بود. هر نمونه بصورت سه تایی انجام می شود. نمایش نسبی ژن بهنجار شده برای نمایش ژن مدیریت GAPDH و نمونه کنترل توسط روش تحلیل شد.
2.8 تحلیل آماری. همه تحلیل های آماری بر روی نرم افزار GraphPad Prism 5 انجام شد. از آزمایش کروسکال-والیس و آزمایش مان-ویتنی برای تعیین تفاوت های بین گروه ها، از آزمایش t جفتی برای مقایسه جفتی، و از آزمایش اسپیرمن برای تحلییل وابستگی ها استفاده شد. مقدار تصور می شد که از لحاظ آماری مهم باشد.
3- نتایج
3.1 - IL-23 و IL-17 در آسیب های OLP بیش از حد نمایش داده میشوند. برای شناسایی اینکه آیا IL-23/IL-17 در بیماری زایی موضعی OLP تأثیر دارد، ابتدا نمایش و توزیع IL-23 p19 و IL-17 را در آسیب های OLP و بافت های NOM را شناسایی کردیم. با استفاده از شناسایی IHC، ما انتشار و نمایش های قوی IL-23p19 را در آسیب های فرسایشگر و شبکه ای مشاهده کرد. آلودگی مثبت IL-23p19 عمدتاً بر بافت پوششی آسیب های OLP و همچنین بر ماتریس میان سلولی آستر مخاط تمرکز داشت. برعکس، فقط سلول های اپیدرمی کمی در لایه روپوستی بافت های NOM آلودگی ضعیف IL-23p19 را نشان دادند. بعلاوه، ما آلودگی مثبت فراوان IL-17 در سیتوپلاسم لنفوسیت های التهابی را در چندین سلول +IL-17 در مخاط دهانی طبیعی پیدا کردیم. داده های آماری نشان دادند که آسیب های OLP فرسایشگر و شبکه ای تا حد زیادی امتیازات آلودگی ایمنی Il-23p19 و همچنین تعداد سلول های + IL-17 را در مقایسه با مخاط دهانی طبیعی افزایش داده بودند. همچنین، آسیب های OLP فرسایشگر در مقایسه با آسیب های OLP شبکه ای شامل تعدادی زیادی از سلول های + IL-17 بودند. البته هیچ تفاوت مهمی بین امتیاز آلودگی IL-23p19فرسایشگر و شبکه ای وجود نداشت.
ما برای تأیید نتایج IHC، نمایش های mRNA از IL-23 و IL-17 را در 14 بافت آسیبی OLP شبکه ای و 10 بافت NOM نیز شناسایی کردیم و پی بردیم که نمایش های mRNA از همه ژن ها در آسیب های OLP در مقایسه با بافت های NOM تا حد زیادی افزایش پیدا کرده بودند.
این داده ها نمایش زیادIL-23 و IL-17 را در آسیب های OLP اثبات کردند، که نشاندهنده اینست که محور IL-23/IL-17 ممکن است در شبکه ایمنی موضعی OLP شامل باشد.
3.2 نمایش های IL-23 و IL-17 رابطه مثبتی با پیشرفت آسیب های OLP دارند. ما با در نظر گرفتن IL-23 بعنوان یک عامل محرک سیتوکین IL-17 ، این مسئله را بررسی کردیم که آیا تنظیم IL-23 در پیشرفت آسیب OLP با نمایش افزایشی IL-17 همراه است یا نه. ما با تحلیل بر اساس داده های بالا، هیچ رابطه ای را بین امتیازات آلودگی IL-23p19 و تعداد سلول های + IL-17 در آسیب های OLP پیدا نکردیم. البته در گروه فرعی OLP شبکه ای، رابطه مثبتی بین امتیازات الودگی IL-23p19 و تعداد سلول های + IL-17 وجود داشت، درحالیکه هیچ رابطه ای در گروه OLP فرسایشی یافت نشد.


جدول 2 – طراحی پرایمر برای PCR کمی و فوری

بعلاوه، ما پی برده ایم که نمایش های mRNA از واحدهای فرعی IL-23 و IL-23p19 رابطه مثبتی با نمایش mRNAاز IL-17 در نمونه های OLP شبکه ای دارد. نتایج نشان دادند که نمایش زیاد آسیب OLP شبکه ای، نقش تنظیمی بالقوه ای را برای IL-23 نسبت به نمایش IL-17 در مرحله اولیه آسیب OLP نشان میدهد.
3.3 –IL-23 درصد تولید سلول های Th17 و IL-17 را در سلول های از بیماران OLP افزایش میدهند. ما سپس نقش بالقوه IL-23 را در تولید IL-17 در OLP بررسی کردیم. اگرچه بتازگی گزارش شده است که IL-17 توسط انواع مختلفی از سلول ها تولید می گردد، یک زیرمجموعه سلول با نام سلول Th17 یکی از منابع اصلی آن است. از طرف دیگر، در آسیب موضعی OLP ، تراوش التهابی مخاطی متراکم عمدتاً از سلول های تشکیل می گردد. بنابراین ما در اینجا بر تأثیر IL-23 برای تولید IL-17 در سلول های از 10 بیمار OLP تمرکز میکنیم. ما مشاهده کردیم که تحریک rIL-IL-23 در مقایسه با گروه کنترل، تا حد زیادی درصد سلول های CD4+IL-17+ در سلول های از بیماران OLP را افزایش میدهد. همچنین، محتوای IL-17 در شناور کشت سلول های نیز تحت تحریک IL-23 از گروه کنترل افزایش یافته است. این داده ها نشان میدهند که نمایش زیادIL-23 در آسیب های OLP احتمالاً به تحریک Th17 و تولید IL-17 کمک میکند.
3.4 –IL-17 بصورت انتخابی نمایش های واسط های التهابی را در کراتینوسیت های دهانی تنظیم میکند. ما سپس اثرات زیستی بالقوه IL-17 ، و ضرورت انگیز رسان محور IL-23/IL-17 را در آسیب های OLP بررسی میکنیم. کاملاً مشخص است که کراتینوسیت دهانی یک مؤلفه مهم در ایمنی مخاط دهانی است و نقش مهمی را در بیماری زایی بسیاری از بیماری های دهانی التهابی مزمن (از جمله OLP) با تولید واسط های التهابی مختلف (مانند سیتوکین، چموکین، و دفنسین) ایفا میکند. بنابراین، ما تأثیر IL-17 بر روی نمایش های واسط های التهابی را توسط HOK16E6E7 بررسی کردیم که یک خط سلولی کراتینوسیت دهانی انسانی است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نمایش زیاد و نقش های تنظیمی انتخابی محور

پایان نامه ی بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاههای دانشکده. doc

اختصاصی از سورنا فایل پایان نامه ی بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاههای دانشکده. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاههای دانشکده. doc


پایان نامه ی بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاههای دانشکده. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 126 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

خانواده، واحدی‌اجتماعی و نظامی سازمان یافته است که در بقا و رشد نوع بشر نقش بسیار با اهمیتی را داراست و بنیادی‌ترین نهاد جامعه محسوب می‌شود. خانواده‌های با کارکرد سالم، به‌سالم سازی فضای جامعه یاری رسانده و زمینه رشد و شکوفایی اعضای خود را فراهم می‌کنند. خانواده بستر رشد و رفاه جسمی و روانی اجتماعی کودک و عامل تحقق و تعادل فیزیکی، روانی و اجتماعی انسانهاست. یکی از مهمترین عوامل پیش بینی کننده بهداشت روانی افراد متاهل، روابط با همسر است (لاسول  و لاسول، 1991). روابط با همسر عنصر اصلی زندگی عاطفی و اجتماعی فرد است و نداشتن رضایت زناشویی به توانایی زوجین برای برقراری روابط توام با خوشنودی با‌فرزندان و‌همچنین سایر افراد‌خانواده آسیب می‌رساند. روابط‌مطلوب توام‌با رضایت در درون خانواده به سازگاری موثرتر افراد در موقعیت‌های گوناگون یاری می‌رساند و‌از طرف دیگر تعارضات زناشویی،  زمینه آسیب‌های روانی را فراهم می‌کند. زندگی مشترک در طبیعت ذاتی خود موجب تعارضات و چالش‌هایی در روابط میان زوجین می‌شود (وینچ  و همکاران، 1974).

رویکردهای گوناگون زوج درمانی با هدف کاهش تعارضات و آشفتگی‌های ارتباطی میان زوجین به وجود آمده است (میستی،  2004). مشاوره زوجین براساس این فرضیه است که مشکلات افراد در زمینه روابط زناشویی از طریق مشاوره بهتر بر طرف می‌گردد. مروری بر ادبیات تحقیقاتی در این زمینه که از اولین سالهای 1996 انجام شده کارایی خانواده و زوج درمانی را در درمان زوج‌های ناسازگار مورد تاکید قرار می‌دهد. (روزن- گاردن  و همکاران، 2004).

هدف زوج درمانی کمک به زوجین برای سازگاری مناسب‌تر با مشکلات جاری و یادگیری روش‌های موثر‌ارتباط است (میستی، 2004). اما علی رغم این هدف، بسیاری از درمانهای موجود در این زمینه مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. به عنوان مثال، یکی از مقوله‌های مهم در زوج درمانی توجه به روابط بین فردی  افراد است. این مقوله در بسیاری از درمانها مورد عنایت قرار گرفته، اما نه به عنوان یک عنصر فعال. برای نمونه، در رویکرد شناختی- رفتاری، مشکلات مربوط به روابط بین فردی افراد، که ممکن است در روابط اولیه آنان با افراد مهم زندگی خود در دوران کودکی ریشه داشته باشد، به عنوان موانعی در نظر گرفته می‌شود که برای دستیابی به تبعیت فرد از راهبردهای درمانی باید بر آنها غلبه کرد. اما این فرض وجود دارد که بسیاری از افراد روابط بین فردی ناکارآمدی دارند که ریشه این روابط به اوایل زندگی و دوران کودکی آنان برمی‌گردد و از آنجایی که این مشکلات بین فردی هسته اصلی مسائل آنان را تشکیل می‌دهد، بنابراین این مقوله یکی از بهترین حوزه‌ها برای سنجش و درمان‌این گروه از افراد به شمار می‌آید و با تمام اهمیتی که دارد در درمان شناختی- رفتاری کلاسیک نادیده گرفته شده است (یانگ، ویشار  و کلوسکو  ؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1386).

یکی دیگر از درمان‌هایی که در این حوزه به کار رفته، درمان مبتنی بر رویکرد روان پویایی  است. در‌مقایسه با‌سایر درمان‌ها این رویکرد تمایل کمتری به یکپارچه سازی راهبردهای درمانی دارد. درمانگرانی که جهت گیری روان پویایی دارد، به ندرت به مراجعان خود تکالیف خانگی می‌دهند. به علاوه، این درمانگران مبتنی بر همان سبک و سیاق سنتی خود سعی می‌کنند در روند درمان خنثی و بی طرف باشند و به مراجع اجازه می‌دهند تا هر آنچه که در رابطه با مشکل به ذهنش می‌آید در جلسه درمانی بیان کند. اما‌امروزه بسیاری‌از درمانها این‌مسائل را‌مورد توجه قرار‌داده و راهبردهای یکپارچه‌تری را ارائه می‌کنند (یانگ و همکاران، همان منبع).  

از سوی دیگر، در مبحث زوج درمانی این اعتقاد وجود دارد که هر فرد تاثیراتی را از خانواده‌زیستی خود‌وارد زندگی‌زناشویی می‌کند. افراد مجموعه‌ای از‌انتظارات، باورها و تصورات خیالی مربوط به نقش خود و همسرشان را در پیوند زناشویی داخل می‌کنند. متاسفانه بسیاری از‌انتظارات، شدیدا غیر واقع بینانه هستند و از این رو سبب گسترش ناامیدی، بی اعتمادی و پرخاشگری می‌شوند (برنشتاین و برنشتاین، 1986؛ ترجمه سهرابی، 1382). درباره تاثیر دریافت‌های قبلی در ادراکها و تصورات جدید نظراتی عنوان شده، اما در روانشناسی شناختی برای توضیح این اثر از مکانیسم‌ها و مفاهیم مختلفی استفاده شده است. یکی از قوی‌ترین مکانیسم‌ها و مفاهیمی که در این مورد به کار رفته طرحواره  است که از زمان پیاژه و سپس بک وارد علوم شناختی شده است. یانگ و همکاران (2003) معتقدند که طرحواره‌ها، الگوهای ثابت و دراز مدتی هستند که در دوران کودکی به وجود آمده و تا بزرگسالی نیز ادامه می‌یابند. ما از‌طریق طرحواره‌ها به دنیای اطرافمان نگاه می‌کنیم. طرحواره‌ها، باورها و احساسات مهمی در مورد خود و محیط اطراف و آینده می‌باشند که افراد آنها را بدون چون و چرا پذیرفته و تداوم می‌بخشند و در برابر تغییر آنان نیز از خود مقاومت نشان می‌دهند. معمولا این طرحواره‌ها به‌غیر از بافت درمانی در‌جای دیگری تغییر نمی‌کنند. یانگ (1999)‌با یکپارچه سازی تکنیک‌های مختلف در‌قالب یک نظریه‌منسجم، طرحواره درمانی را که رویکردی نظام‌مند است به وجود آورده و با این کار باعث گسترش مرزهای درمان شناختی- رفتاری، که قبلا بعضی جنبه‌های آن مورد انتقاد قرار گرفته بود، شد. طرحواره درمانی بر پایه رفتار درمانی شناختی بنا شده، با این تفاوت که در‌حوزه شناختی به ریشه‌های گذشته‌موثر در مشکلات فردی توجه چندانی نمی‌شود، اما در حوزه رویکرد طرحواره- محور با تاکید بیشتر روی جنبه‌های تحولی مشکلات روان‌شناختی در‌دوران کودکی و‌نوجوانی و‌استفاده از فنون یکپارچه درمانی، افق‌های نوینی فراروی درمانهای زناشویی گشوده شده است (یانگ و همکاران، 2003).

 

بیان مساله:

از دهه 1990 به بعد، مطالعات علمی پیرامون رضایت زناشویی  افزایش یافته و در مقایسه با یافته‌های علمی دهه‌های گذشته، حجم زیادی از این تحقیقات به جنبه‌های گوناگون رضایت زناشویی اختصاص یافته است (برادبری،  فینچمن  و بیچ ، 1999). رضایت زناشویی، نشانگر استحکام و کارآیی نظام خانواده است. سعادت و سلامت خانواده به وجود ارتباطات سالم و بالنده زوجین بستگی دارد و چنانچه پایه خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد، پیامد منفی آن انواع مشکلات جسمی و روانی است (ستیر،  ترجمه بیرشک؛ 1370).

امروزه میزان‌زیادی از نابهنجاری‌های روان‌شناختی و مشکلات بهداشت روانی ناشی از ارتباط‌های مختل، تعارض‌ها و کشمکش‌های درون خانواده و ناتوانی در مسائل خانوادگی‌است (خمسه، 1382). عوامل موثر بر‌رضایت زناشویی بارها توسط محققان مطرح شده است. پیچیدگی مفهوم رضایت زناشویی و عوامل بسیار گوناگون تاثیر گذار در آن، عرصه چالش برانگیزی را به وجود آورده است. سازگار شدن با فرد دیگری که به فرهنگ و زمینه خانوادگی دیگری تعلق دارد، دشوار است؛ در حالی که تغییرات چرخه زندگی نیز به این پیچیدگی می‌افزاید. از طرف دیگر، این فرض نیز وجود دارد که ممکن است‌تاثیراتی که هر‌فرد از‌محیط اولیه‌خود وارد زندگی زناشویی می‌کند در رضایت یا عدم رضایت آن نقش داشته باشد. بخشی از این تاثیرات، طبق نظر یانگ (1999- 1990) حاصل طرحواره‌هایی هستند که فرد به طور ناخودآگاه همراه با خود وارد زندگی مشترک کرده و این طرحواره‌ها خواه ناخواه بر آن تاثیر می‌گذارند. یانگ و همکاران (2003) معتقدند که برخی از طرحواره‌ها به خصوص طرحواره‌هایی که در نتیجه تجارب بد کودکی ایجاد شده‌اند، ممکن است هسته اصلی اختلالات رفتاری مزمن و دیگر مشکلات بین فردی باشد. برای بررسی این ایده، یانگ مجموعه‌ای از طرحواره‌ها، که آنها را طرحواره‌های ناکارآمد اولیه  می‌نامند، مشخص نمود و طرحواره درمانی  را برای تغییر آنها پیشنهاد کرد. طرحواره درمانی یک درمان ترکیبی است‌که به‌وسیله یانگ (1990) براساس‌مفاهیم درمان‌شناختی- رفتاری رشد یافت. این رویکرد بر کشف ریشه‌های تحولی،  مشکلات روان شناختی  و کشف طرحواره‌های ناکارآمد اولیه تاکید می‌کند (یانگ و همکاران، 2003). معمولا ماهیت ناکارآمد این طرحواره‌ها وقتی ظاهر می‌شوند که مراجعان در روند زندگی روزمره خود و در تعاملاتشان با همسر، دوستان و در محل کار به گونه‌ای عمل می‌کنند که طرحواره‌هایشان تایید شود.

پژوهش حاضر براساس رویکرد طرحواره درمانی یانگ انجام شده است. یانگ و همکاران (2003) معتقدند که طرحواره‌ها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود آمده‌اند. این پنج نیاز اساسی عبارتنداز: 1) دلبستگی  ایمن به‌دیگران، 2) خودگردانی،  کفایت و‌هویت، 3) آزادی در بیان نیازها و هیجان‌های سالم، 4) خودانگیختگی  و تفریح و 5) محدودیت‌های واقع بینانه  و خویشتن داری.  هدف طرحواره درمانی این است که به مراجعان کمک کند تا راههای سازگارانه‌تری را برای ارضاء نیازهای اساسی هیجانی بیابند. تمامی مداخلات طرحواره درمانی ابزاری برای رسیدن به این هدف هستند (یانگ، و یشار و کلوسکو، 2003؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1386).

به عقیده یانگ (1999) طرحواره‌ها دو عملکرد اصلی دارند که عبارتست از تداوم طرحواره  و بهبود طرحواره.  تداوم طرحواره، به هر چیزی اشاره دارد که فرد انجام می‌دهد تا وضعیت فعلی طرحواره را حفظ کند. این مکانیسم‌ها شامل تحریف‌های شناختی ، الگوهای خود آسیب رسان  و سبک‌های مقابله‌ای  هستند که در نهایت باعث تقویت طرحواره می‌شوند. از آنجایی که طرحواره مجموعه‌ای از خاطرات، هیجانات، احساسات بدنی و شاخت‌ها هستند، بهبود طرحواره به بهبود اثرات مخرب تمامی‌این موارد‌بستگی دارد. در واقع هدف نهایی طرحواره درمانی بهبود طرحواره‌ها است. سه سبک مقابله‌ای ناسازگار که عمدتا توسط افراد به کار می‌رود عبارتند از: 1) تسلیم طرحواره  شدن: وقتی افراد تسلیم طرحواره خود می‌شوند به درست بودن آن اصرار دارند و هیچ وقت سعی نمی‌کنند با آن بجنگند، بلکه تصور می‌کنند طرحواره درست است. 2) اجتناب از طرحواره : وقتی‌افراد این سبک مقابله‌ای را به کار می‌برند، به گونه‌ای عمل می‌کنند که طرحواره هیچ وقت فعال نشود. آنها از فکر کردن راجع به طرحواره اجتناب کرده و‌افکار و تصاویر طرحواره برانگیز را بلوکه می‌کنند. 3) جبران افراطی طرحواره : وقتی افراد این سبک مقابله‌ای را به کار می‌برند از طریق فکر، احساس و‌رفتار و‌روابط بین‌فردی به گونه‌ای با طرحواره می‌جنگند که انگار طرحواره متضادی دارند. یعنی درست عکس طرحواره خود رفتار می‌کنند (یانگ و همکاران، 2003).

اکثر افرادی که برای درمان اختلافات زناشویی مراجعه می‌کنند از اصلاح و تغییر الگوهای رفتاری و باورهای هسته‌ای  خود ناامید شده‌اند و اصرار می‌ورزند که این باورهای زیر بنایی (طرحواره‌ها) و رفتارها به صورت جزء جدایی ناپذیر وجودشان است و در نتیجه نمی‌توانند آنها را تغییر دهند (یانگ و همکاران، همان منبع). یکی از چالش‌هایی که امروزه درمانگران با آن روبرو هستند ارائه راهبردهای درمانی  موثر برای‌مراجعان است تا بتوانند در سایه آن انواع مشکلات خود را در زمینه‌های مختلف زندگی فردی و خانوادگی حل کنند.

با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که، آیا آموزش براساس رویکرد طرحواره- محور بر افزایش رضایت‌مندی زناشویی زنان موثر است؟

 

فهرست مطالب:

فصل اول:

1-1. مقدمه         

1-2. بیان مساله    

1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق         

1-4. اهداف تحقیق            

1-5. فرضیه‌های تحقیق      

1-6. متغیرهای تحقیق        

1-7. تعاریف مفهومی و عملیاتی واژگان اختصاصی        

فصل دوم:

2-1. خانواده        

2-2. ازدواج        

2-3. رضایت زناشویی       

2-4. عوامل موثر بر رضایت زناشویی            

2-4-1. سن ازدواج و رضایت‌مندی زناشویی     

2-4-2. جنس و تفاوتهای جنسیتی در رضایت زناشویی     

2-4-3. مهارت‌های ارتباطی و رضایت زناشویی

2-4-4. تفکر و شناخت در رضایت زناشویی     

2-4-5. سوابق تربیتی و خانوادگی و رضایت زناشویی     

2-4-6. خانواده اصلی و نقش شناخت‌ها، اندیشه و باورهای زیر بنایی در رضایت زناشویی          

2-5. طرحواره     

2-5-1. طرحواره‌ها و افکار خودکار    

2-5-2. طرحواره‌ها و اسنادها           

2-5-3. طرحواره‌ها و انتظارات         

2-5-4. طرحواره‌ها و فرضیات         

2-5-5. طرحواره‌ها و استانداردها       

2-5-6. نقش طرحواره‌ها در روابط خانوادگی     

2-5-6- الف). شکل گیری طرحواره‌های خانوادگی          

2-5-7. طرحواره‌های ناکارآمد          

2-5-8. منشاء طرحواره‌های ناکارآمد اولیه        

2-5-9. انواع طرحواره‌های ناکارآمد اولیه         

2-5-9- الف). حوزه اول: بریدگی و طرد          

2-5-9- ب). حوزه دوم: خود گردانی و عملکرد مختل       

2-5-9- ج). حوزه سوم: محدودیت‌های مختل     

2-5-9- د). حوزه چهارم: معطوف به دیگری بودن

2-5-9- ر). حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و باز داری       

2-5-10. خصوصیات طرحواره‌های ناکارآمد اولیه          

2-5-11. سبک‌های مقابله‌ای ناکارآمد  

2-5-12. طرحواره درمانی  

2-5-12- الف). شناسایی و ارزیابی طرحواره‌های ناکارآمد اولیه      

2-5-12- ب). تغییر، اصلاح و بازسازی طرحواره‌های ناکارآمد اولیه

2-5-13. بازسازی طرحواره‌های حاصل از خانواده اصلی در رویکرد طرحواره- محور  

2-5-13- الف). راهبردهای تجربی (هیجانی)    

2-5-13- ب). راهبردهای شناختی     

2-5-13- ج). تکنیک‌های بین فردی   

2-5-13- د). الگو شکنی رفتاری       

2-6. حمایت پژوهشی از اثر بخشی رویکرد طرحواره- محور         

فصل سوم:

3-1. روش پژوهش

3-2. جامعه آماری، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری     

3-3. روش جمع آوری داده‌ها

3-4. ابزار پژوهش و اعتبار و پایایی آزمونها     

3-4-1. فرم مشخصات دموگرافیک، نمونه مورد پژوهش   

3-4-2. پرسشنامه DASS    

3-4-3. پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ)         

3-4-4. پرسشنامه رضایت زناشویی امزیچ       


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاههای دانشکده. doc

کار آموزی SPC و MSA در کارخانه محور سازان ایران خودرو

اختصاصی از سورنا فایل کار آموزی SPC و MSA در کارخانه محور سازان ایران خودرو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کار آموزی SPC و MSA در کارخانه محور سازان ایران خودرو


کار آموزی   SPC  و  MSA در کارخانه محور سازان ایران خودرو

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات437

 


کنترل کیفیت
مقدمه :
کنترل کیفیت قدمتی برابر با تولید دارد. هر آنچه انسان حتی قرن ها قبل از میلاد تولید کرده است دارای دقت و ظرافتی است که نشان از توجه سازندگان آن به کیفیت دارد . نگاهی بر دست ساخته های انسان باستان در موزه ها و یا عجایب هفت گانه جهان نظیر اهرام ثلاثه مصر ، مجسمه ابوالهول و دیوار چین تایید خوبی بر این مدعاست.
با شروع انقلاب صنعتی در اروپا در اواسط قرن هیجدهم میلادی و استفاده از ماشین آلات و ابزار دقیق در تولید ، روش های تولید نیز مدرن تر و پیچیده تر شدند . این تغییرات حجم تولید محصولات را بالا برد و روش های کنترل دقیق بودن و ظرافت نیز در آنها تغییر یافت . مقایسه روش های کنترل کیفیت تولیدات در سال های اولیه انقلاب صنعتی با آنچه که امروزه به چشم می خورد ، نشان می دهد که تغییرات در این بخش فوق العاده بوده است . این تغییرات که خواست عمده صاحبان صنایع و مصرف کنندگان بود ، در سال 1920 میلادی به ابداع کنترل کیفیت آماری منجر شد.
در مهندسی و تولید صنعتی، بخش کنترل کیفیت و مهندسی کیفیت به بخشی گفته می‌شود که به درست کردن روش‌هایی مشغول است تا کارخانه بتواند به‌وسیله آن روش‌ها از مرغوبیت و مشتری‌پسند بودن کالاهای تولیدی خود مطمئن گردد. این روش‌ها و سیستم‌ها معمولاً با همکاری با دیگر رشته‌های مهندسی و بازرگانی طراحی می‌شوند.
یکسان بودن تقریبی برجسته‌کاری‌های ستون‌ها و دیوارهای تخت جمشید، نیایشگاه‌های مصری و یونانی و دیگر سازه‌های باستانی نشانگر اینست که موضوع کنترل کیفیت از دیرباز نزد بشر وجود داشته است.
عمده بحث کنترل کیفیت مربوط به انجام نمونه گیری از محصولات ، بازرسی آن نمونه ها و تعممیم نتایج به کل انباشت محصول است که بر اساس روش های آماری انجام می گیرد . از دیگر روش های مورد استفاده در کنترل کیفیت ، کنترل فرایند تولید محصول به جای کنترل محصول تهیه شده است که با استفاده از روش های آماری مانند SPC و ... انجام می گیرد. مبحث کنترل کیفیت ، جایگاه ویژه ای در مباحث نظام های جامع مدیریت کیفیت دارد.


تعریف کنترل کیفیت :
کنترل کیفیت یک کلمه مرکب از کنترل و کیفیت است که هر کدام تعاریف خاص خود را دارند . کیفیت : وجود آن در یک محصول ، شایسته بودن آن را به مصرف گننده نشان می دهد . به عبارتی وجود کیفیت به معنای آن است که کالا ، انتظارات مصرف کننده را فراهم می آورد .
تعریف کنترل : به کار اعمال قوانین در پروسه تولید که تولیدکننده را در جهت دسترسی به نتایج مورد نظر مطمئن می سازد ، کنترل گفته می شود .
تعریف کیفیت : کیفیت یعنی شایستگی جهت استفاده بخصوص و میزانی است که یک محصول انتظارات مصرف کننده خود را بر طرف می سازد .
تعریف کنترل کیفیت (QC) : کنترل کیفیت سیستمی است جهت رسیدن به سطح مطلوبی از کیفیت یک محصول یا یک سطح فرآیند تولید و نگهداری آن با برنامه ریزی دقیق، استفاده از ماشین آلات مناسب، بازرسی مستمر و عمل اصلاح کننده هرگاه که لازم باشد .
کنترل کیفیت در مواقعی فقط به بازرسی نهایی و جدا کردن محصولات فاقد کیفیت محدود می شود اما در مواردی فراتر از آن عمل می کند . به عنوان مثال به برنامه ریزی کیفیت ، کنترل مواد ورودی ، کنترل کیفیت در حین تولید ، کنترل مواد خروجی ، تجزیه و تحلیل و اقدام مقتضی در رابطه با مشکلات کیفی تولید و . . . می پردازد . در این حالت گزارشات مربوط به مسایل کیفی کمک بزرگی به حساب می آیند . در کل می توان گفت کنترل کیفیت سیستمی است که با اتکا به آن می توان کیفیت یک محصول یا یک فرایند تولید را به حد مناسبی رساند و با برنامه ریزی دقیق ، استفاده از ابزراهای کیفی ، بازرسی های مداوم و . . . آن را حفظ کرد و یا نسبت به بهبود مداوم آن گام برداشت .


تاریخچه کنترل کیفیت
کنترل کیفیت آماری با شروع از سال 1920 میلادی ، در طی 78 سال گذشته دچار تغییراتی به شرح زیر شده است :
1- کنترل کیفیت برای اولین بار در سال 1920 میلادی توسط دانشمندی به نام والتر شوهارت در آزمایشگاه شرکت تلفن بل آمریکا بنیان گذاری شد. وی در 16ام ماه می سال 1920، اولین تصاویر نمودار های کنترلی را رسم کرد و در مطالعات بعدی از آن بهره گرفت . والتر شوهارت بعد از 11 سال کار مداوم در سال 1931 میلادی نتایج تحقیقات خود را در کتابی با نام " کنترل اقتصادی کیفیت محصول ساخته شده" منتشر کرد.
2- بعد از تحقیقات پروفسور شوهارت ، دو همکار دیگر وی به نام های داج و رومینگ کاربرد تئوری آماردر نمونه گیری را بررسی کرده و نتایج کار خود را در سال 1944 با نام" جداول بازرسی داج-رومیگ" منشر کردند . این مجموعه بعد ها به عنوان اساس علمی کنترل کیفیت آماری مورد استفده قرار گرفت .
3- در دهه 1930 ، پروفسور شوهارت و همکارانش با همکاری "جامعه آمریکایی برای آزمایش و مواد"، " انجمن استاندارد های آمریکا " و " جامعه مهندسین مکانیک آمریکا " تلاش همه جانبه ای را برای معرفی روش های جدید آماری آغاز کردند.
در این دوره علیرغم تبلیغات وسیع در مورد روش های جدید، صنایع آمریکا در این خصوص مقاومت نشان دادند . پروفسور فریمن استاد آمار در انستیتو تکنولوژی ماساچوست این عدم استقبال را ناشی از دو علت زیر می دانست:
الف) از آنجا که مهندسین بخش های تولیدی اعتقاد راسخ داشتند که اولا وظیفه اصلی آنها تکمیل روش های فنی تا حدی است که در کیفیت محصولات تولیدی هیچگونه تغییر مهمی به وجود نیاید و دوما نظریه تغییرات تصادفی و احتمالات نمی تواند جایگاه مناسبی در روش های تولید داشته باشد لذا در پذیرش آن مقاومت نشان می دادند .
ب)آموزش دیدن آمارشناسان صنعتی در زمینه کاری خود،آنها را در پذیرش روش های جدید دچار مشکل می کرد لذا آنها نیز از روش های جدید استقبال نمی کردند.
مقاومت صنایع آمریکا باعث شد تا سال 1937، تعداد مراکز صنعتی پذیرنده روش های جدید از 12 مرکز تجاوز نکند. در دوران جنگ جهانی دوم که در سال 1939 شروع شد ، ایالات متحده آمریکا اهمیت افزایش کارآیی تجهیزات نیرو های مسلح خود را درک کرد. این امر شروعی بر حرکت نیرو های مسلح آمریکا به سمت صنایع بود که نتایجی به شرح زیر داشت :
الف) نیرو های مسلح به جهت نیاز به بالا بودن کیفیت تسلیحات مورد نیاز ، اولین پذیرنده روش های علمی بازرسی از طریق نمونه گیری شدند . این قدمی بود که بلافاصله بعد از وارد شدن آمریکا در جنگ برداشته شد . در این دوره بنا به در خواست دولت آمریکا ، گروهی از مهندسین برجسته آزمایشگاههای شرکت تلفن بل برای تدوین یک برنامه بازرسی از طریق نمونه گیری در اداره تدارکات ارتش مشغول به کار شدند . این فعالیت ها به ارایه جداول بازرسی از طریق نمونه گیری اداره تدارکات ارتش و نیرو های مسلح در سال 1942 و 1943 منجر شد. تلاش های گروه فوق با برگزاری دوره های آموزش جداول و روش های جدید برای کارکنان دولت ادامه یافت .
ب) ارتش یک برنامه وسیع آموزشی برای کارکنان علاقه مند صنایع ترتیب داد . در واقع از اوایل سال 1940، انجمن استاندارد های آمریکا با دعوت وزارت جنگ پروژه ای را شروع کرد که نتیجه آن تدوین استاندارد های " استاندارد های جنگ آمریکا " ، " راهنمای کنترل کیفیت و روش نمودار های کنترل برای تجزیه و تحلیل داده ها " و " روش نمودار های کنترل برای کنترل کیفیت در حین تولید " بود.مطالب این استاندارد ها به عنوان مواد درسی دوره های آموزشی ارایه شده توسط ارتش به کار گرفته شد.
4- در ماه ژوئن سال 1942 یک دوره فشرده ده روزه کنترل کیفیت آماری در دانشگاه استانفورد برای نمایندگان صنایع نظامی و مراکز خرید نیرو های مسلح برگزار شد . در ادامه یک دوره هشت روزه نیز در شهر لس آنجلس برگزار شد.
5- موفقیت این دوره های آموزشی، اداره توسعه و تحقیقات شورای تولیدات نظامی را به بر گزاری دوره های مشابه در سرتاسر آمریکا ترغیب کرد . از سال 1943 تا 1945، 810 سازمان از 35 ایالت مختلف آمریکا ، نمایندگانی را جهت شرکت در 32 دوره فشرده آموزش کنترل کیفیت آماری این اداره اعزام کردند. در میان آنها استادان دانشگاه نیز حضور داشتند که در این زمینه آموزش می دیدند.
6- دوره های آموزشی و برنامه های تحقیقاتی به تشکیل هسته هایی از افراد علاقه مند و آموزش دیده در مراکز مختلف صنعتی منجر شد. به دنبال آن ، انجمن های کنترل کیفیت در نقاط مختلف شکل گرفتند و جلسات آنها فضای مناسبی را برای تبادل نظرات و آموزش اعضاء جدید فراهم کرد. بعد ها در شهر بافالو با همکاری دانشگاه بافالو ، انجمن مهندسین کنترل کیفیت تاسیس شد و به انتشار مجله " کنترل کیفیت صنعتی" همت گماشت . پخش این مجله در سراسر کشور و درج مقالاتی از تمامی متخصصین علاقه مند ، تلاش ها در جهت استفاده بیشتر از کنترل کیفیت آماری را هماهنگ کرد.
7- بعد از پایان جنگ ، یک تشکیلات ملی به نام انجمن کنترل کیفیت آمریکا تاسیس شد . این انجمن با به دست گرفتن انتشار مجله کنترل کیفیت صنعتی ، به بزرگترین مرکز ترویج استفاده از کنترل کیفیت آماری در قاره آمریکا تبدیل شد .این انجمن بعد ها شعبه ای نیز در ژاپن تاسیس کرد.
8- در سال 1950 با تلفیق روش های نمونه گیری ارتش و جداول بازرسی وصفی ها ، استاندارد مربوطه تهیه و منتشر شد. در سال 1975 نیز استاندارد جداول بازرسی متغیر ها ارایه شد.
9- در ماه می سال 1932 با سفر شوهارت به لندن ، ایگان اس پیرسون مقاله ای درباره کاربرد صنعتی آمار در انجمن سلطنتی آمار قرائت کرد. این مقاله ، انجمن را به سمت اختصاص بخشی جداگانه برای تحقیقات صنعتی و آمار سوق داد و مجله انجمن نیز ضمیمه ای در باره آمار منتشر نمود. این حرکت سر آغازی برای کنترل کیفیت در انگلستان بود که رشدی بسیار سریعتر از آمریکا داشت .انجمن استاندارد های انگلستان با انتشار کتابی با عنوان " کاربرد روش های آماری در استاندارد کردن صنایع و کنترل کیفیت " علاقه خود را به روش های جدید نشان داد . این امر باعث شد که صنایع انگلستان تا سال 1937 در مورد بسیاری از محصولات خود از روش های جدید کنترل کیفیت آماری استفاده کنند.
10- بعد ها روش های کنترل کیفیت از آمریکا و انگلستان به سایر کشور های جهان راه یافت . با راهنمایی های دکتر ادواردز دمینگ ، روش های کنترل کیفیت آماری در ژاپن تا سطح بهترین سیستم های کنترل کیفیت جهان توسعه یافت . در اروپا نیز انجمن اروپایی کنترل کیفیت به وجود آمد . امروزه تقریبا تمام کشور های صنعتی جهان از روش های کنترل کیفیت آماری استفاده می کنند.
قبل جنبش های کیفیت در ژاپن :
امروزه اسم های toyota , sony, nikon مترادف سرآمدی کیفیت و قابلیت اطمینان گشته و جمله made in japan “ “یک علامت متمایز شده است . اما این توسعه تقریباً حاصل تنها نیم قرن اخیر است ! در اوایل پس از جنگ جهانی دوم ، تولید کنندگان ژاپنی به توید محصولات نامرغوب مشهوربودند. پس چه اتفاقی افتاد که این کشور از حضیض بی کیفیتی به اوج سروری در کسب و کار رسید ؟
درسال 1957 تویوتا اولین سری ماشین های خود را به امریکا صادر کرده بود که تنها پس از چند ساعت حرکت در بزرگراهها ، از کیفیت افتاد!
از سال 1945 تلاشهای کیفیتی ژاپنی ها به بازرسی محدود می شد . تکنیک های کنترل کیفیت آماری (sqc) شناخته شده بود اما هرگز بکار گرفته نمی شد .
برای مثال کنترل چارتها (control charts) در سال 1929 بطور بسیار ابتدایی در شرکت تولید لامپهای روشناییshibura electric استفاده می شد . ولی برای سایر بخشها ، sqc به عنوان یک تکنیک غریب در دهه 1930 و 40 باقی ماند. درخصوص استانداردهای کیفیت و توسعه آنها نیز همین شرایط صادق بود. جنبشهای استانداردسازی در ژاپن حدوداً از سال 1910 آغاز گشت و اولین استانداردهای مهندسی ژاپن درسال 1921 تدوین گشت . بعدها استانداردهای کیفیت امریکایی و انگلیسی توسط دانشجویان و دانشگاهیان ژاپنی مطالعه شد و تعداد اندکی از آنها جهت استفاده وسیع تر در طول جنگ جهانی دوم ، ترجمه گشت . اما تاثیر آنها بسیار اندک بود. کیفیت ژاپنی فقیرباقی ماند و اکثر فعالیت های طراحی ، تولید و کنترل کیفیت الله بختکی بود.تنها پس از جنگ جهانی دوم بود که تغییرات واقعی آغاز شد . در این بین نقش آمریکایی ها بسیار مهم بود. تکنیک های کنترل کیفیت یکی از موفق ترین صادرات امریکایی ها به ژاپن بود. کنترل کیفیت به سرعت به یک دغدغه اساسی تبدیل شد. این جهت گیری بیش از همه مرهون حساسیت های مهندسین کلیدی بخش صنعتی بود . مهم ترین این افراد n.c.magil, n,s, frank polking horn, charles protzman, homer sarasohn بودند که بعدها از magil به عنوان پدر کنترل کیفیت آماری در ژاپن نام برده شد.
دمینگ ، جوران وفیگنبام هم افرادی بودند که در این گذار نقش داشتند. دمینگ اولین نفری بود که وارد ژاپن شد. .وی به دعوت جامعه مهندسین و دانشمندان ژاپنی (juse) ، یک سمینار 8 روزه در خصوص کنترل کیفیت درسال 1950 برای ژاپنی ها برگزار نمود که با استقبال مواجه شد. وی در سالهای 1951 و 1952 نیز مجدداً به ژاپن برگشت . امروزه از دمینگ به عنوان یک قهرمان ملی در ژاپن یاد می شود به نحوی که جایزه دمینگ به نام او در ژاپن شکل گرفته است . پیام دمینگ مباحث ابتدایی آماری و نحوه حل مشکلات کیفیت بود . دمینگ phd فیزیک داشت و از شاگردان آقای شوارت بود. دمینگ همانند استادش شوارت مدیران را به تمرکز بر تغییرات و نوسانات و توجه به علت آنها تشویق می نمود. وی تکنیک های آماری را برای تشخیص نوسانات ذاتی و اکتسابی معرفی نمود . وی ژاپنی ها را تشویق نمود تا یک رویکرد نظام مند جهت حل مساله برگزینند که چرخه pdca (چرخه دمینگ) بود .
جوران هم مشابه دمینگ توسط juse در سال 1954 به ژاپن دعوت شد و او هم سمینارهای مشابه ای را برای مدیران ارشد و مدیران میانی برگزار کرد . سخنرانی های وی بر طرح ریزی ، ساماندهی موضوعات ، مسئولیت مدیریت در قبال کیفیت و لزوم هدف گذاری بلندمدت و کوتاه مدت جهت بهبود ، متمرکز بود .
فیگنبام هم خیلی زود توسط ژاپنی ها کشف شد . او به یک رویکرد فراگیر و نظام مند در کیفیت اعتقاد داشت . او معتقد بود برای رسیدن به کیفیت همه فرآیندهای مرتبط باید درگیر شوند نه صرفاً تولید ؛ در غیراینصورت کیفیت ،پس از اینکه یک حقیقت به قوع پیوست ، بازرسی و کنترل خواهد شد که در اینصورت کیفیت در مراحل اولیه خود ساخته نخواهد شد .
حتی امروزه هم کسب و کار ژاپنی به خوبی تئوریهای مدیریتی آمریکایی را درک کرده و با علاقه و موفقیت بیشتری آنها را به کار می گیرد و آنها این کار را بهتر از هرکس دیگری انجام می دهند ! .
یکی از متمایزترین ویژگی های جنبشهای کیفیت ژاپن تمرکز ملی شان بوده است . آنها ایده های نوین مدیریتی را به سرعت میان کشور اشاعه داده و آنها را با روح سختکوشی ، اطلاعات ، احترام متقابل و باورسامورایی آمیخته اند و معجون بی نظیری ساخته اند. داستانها و تجارب موفق به سرعت در سطح عمومی منتشر می شود و آخرین تکنیک ها فوراً به برنامه های آموزشی – کارآموزی تبدیل می شود و همان فلسفه و رویکردها در صنعتها ، از الکترونیک گرفته تا استیل ، به کار گرفته می شوند.
درسال 1945 میلادی به اهتمام کمیته استاندارد مهندسی ژاپن (jesc) تدوین شود. این امر به سرعت تکثیر شد و تا سال 1952 ، طی دو سال ، حدود 2500 استاندارد جدید بوجود آمد و تا سال 1980 این تعداد به 7600 مورد افزایش یافت. .
استاندارد سازی یک ابزار کلیدی برای تحکیم و یکپارچگی جنبشهای کیفیت ژاپنی ها بود. به جرات می توان گفت دو دهه 1940 و 1950 دوره بازسازی و تحکیم و یکپارچگی کنترل کیفیت ژاپن بود.
در آن زمان تنها مشکل این بود که فعالیت کنترل کیفیت صرفاً به تولید محدود می شد و توسط مهندسان و مدیران فنی هدایت می شد و نه کارکنان سطوح پائین و نه مدیران غیر تولیدی درگیر این مسئله بودند. این مشکل به زودی توسط ژاپنی ها تشخیص داده شد و با اتخاذ رویکردی که مخترع آن خود ژاپنیها بودند حل شد ؛ آنها برای مقابله با این مشکل دایره های کنترل کیفیت quality control circles یا quality circles و مفهوم کیفیت فراگیر (cwqc) = company-wide quality control را مطرح نمودند. در سال 1980 حدود 114 کنفرانس درخصوص qcc در سراسر ژاپن برگزار شد که بیش از 55000 نفر در آن شرکت نمودند.
امروزه qcc ها در ژاپن پخش می باشند.یک راهنما از تکنیک های ساده که عمدتاً 7 ابزار خوانده می شوند به کارگران کارخانه ها داده شده است که شامل نمودار پارتو، الگوریتم های علت و معلومی ، گرافهای طبقه بندی اطلاعات (stratification) ، کاربرگ ها (check sheets) ، هیستوگرام ها ، نمودارهای اسکاتر و نمودارهای کنترل می باشد .
امروزه گروههای 5 تا 10 نفره که مهارت حل مـــساله (problem solving) را داشته و بر تکنیک های 7 ابزار مسلط می باشند. در سطح کارخانه های بزرگ گسترده می باشند. در سال 1984 تویوتا به تنهایی بیش از 5800 مورد qcc داشت . درسطح ملی هم در سال 1963 ؛ 215 مورد qcc و در سال 1984 ؛ 180000مورد qcc موجود بوده است . ایشیکاوا در ژاپن به عنوان یکی از پدران qcc شناخته شده می باشد
رویکرد ژاپنی ها به مرور زمان گسترش یافت تا به لحاظ مفهومی و فلسفی فراگیر و جامع شد. امروزه این مفاهیم فراتر از بحث های اولیه درخصوص بهبود فرآیندهای تولید از طریق روشهای آماری است . امروزه راهنمای استانداردهای صنعتی ژاپن ، کنترل کیفیت را به صورت سیستمی از ابزارها تعریف
مــی کند که امکان تولید کالا و خدمات را به صورت اقتصادی به نحوی فراهـم مــی آورد که الزامات مشتری نیز برآورده شود . و این امر مشارکت همه افراد شرکت را می طلبد: بازاریابی ،r&d، تدارکات ، تولید و خدمات مشتری .
عوامل تاثیر گذار در کیفیت
کیفیت یک محصول معمولاً در رابطه با سه عامل زیر تعیین می شود :
1. کیفیت طرح : دو محصول ممکن است برای کار مشابهی استفاده شوند ولی در طراحی آنها اختلاف زیادی وجود داشته باشد . یک محصول ممکن است از قطعات ضعیفی ساخته شده باشد و محصول دیگر ممکن است از قطعات پر دوامی ساخته شده باشد که مسلماً کیفیت طراحی محصول دوم به مراتب بهتر از کیفیت طراحی محصول اول می باشد . از طرفی کیفیت عالی سبب افزایش هزینه ها می گردد . مواردی را که تولیدکنندگان می بایست در طرح یک محصول در نظر بگیرند عبارت است از :

• شکل محصول (زیبایی، قشنگی)
• مواد (از چه نوع موادی ساخته می شود)
• کاربرد محصول (برای چه مواردی کاربرد دارد)
• ترانسها (انطباق محصول با استانداردها)
• دوام محصول (قابلیت دوام یا عمر محصول)
• هزینه ها (هزینه سوخت در صنایع خودروسازی (بنزین) )
• قابلیت اطمینان ( چه قدر اطمینان دارد)
• قابلیت سرویس دهی
2. کیفیت انطباق (ساخت) : کیفیت انطباق درجه همسویی محصول با مشخصات، استانداردها و معیارهای تعیین شده برای ساخت آن محصول است . محصولی که طبق مشخصات و مطابق با حدود کنترل فرآیند تولید، ساخته می شود . چنانچه مشخصات آن به نحوی بیانگر نیاز مصرف کننده باشد از کیفیت خوبی برخوردار بوده و رضایت مشتری را جلب می کند . علت عدم تطابق محصول ساخته شده با طرح اصلی می تواند : نقص در موارد، عیب در مونتاژ فرعی اجزاء خریداری شده، مونتاژ اصلی، بی دقتی تولید کنندگان و عدم مهارت کارگران و یا حتی نقص در طرح یا برنامه ریزی و کنترل فرآیند تولید می باشد . بنابراین افزایش میزان سرمایه گذاری کنترل کیفیت در ساخت باعث عوامل زیر می گردد :

• کاهش ضایعات
• کاهش دوباره کاری
• محصول با کیفیت بهتر تولید می گردد
• سهم بیشتری از بازار به کنترل در می آید
• اعتبار تولیدی در نزد بانک ها و مشتریان به وجود می آید
بنابراین دقت در انطباق محصول تولیدی با طرح محصول باعث کاهش هزینه ها می گردد .
3. کیفیت عملکرد : تابعی از کیفیت طرح و کیفیت انطباق بوده و قرار گرفتن آن دو کیفیت در سطح بالا ، به بالا رفتن کیفیت عملکرد منجر می شود.در صورت ضعیف بودن کیفیت طرح یا عدم تطابق با مشخصات مورد نظر مشتری کیفیت عملکرد نیز پایین می آید.طبیعی است که ضعیف بودن هر کدام از این کیفیت ها می تواند به پایین آمدن کیفیت عملکرد منجر شود.
چرا باید کار کنترل کیفیت انجام گیرد؟
معمولا در محصولات مشابه تولید شده بوسیله یک دستگاه ویک اپراتور یا دستگاهی از همان نوع با اپراتورهای مختلف ، اختلافاتی وجود دارد که ناشی از عوامل مختلف می باشد. این عوامل می تواند شامل مواد اولیه ، پروسه تولید ، عملیات های کاری ، وضعیت روحی و جسمی کارگران و ... باشد. در این حالت بهترین کاری که تولید کننده می تواند انجام دهد ، شناسایی علل تغییرات و برقراری ضوابطی برای کنترل عوامل موثر در تغییرات و حفظ این تغییرات در محدوده ای مناسب است .
بررسی ها نشان می دهد که حذف کامل تغییرات در تولید امکان پذیر نبوده و در صورت امکان پذیر بودن به صرفه نمی باشد. روی این اصل، سازنده باید توجه خود را به تولید محصولی معطوف کند که در عین عاری از نقص نبودن ، قابل قبول بوده و بتواند تغییرات را از لحاظ آماری پیش بینی کند . این تنها دلیل نیاز به کنترل کیفیت است . استفاده از کنترل کیفیت تغییرات ناگهانی و جزیی در کیفیت محصول را نشان داده و با امکان پذیر کردن انجام اقدامات چاره جویانه ، از تولید ضایعات جلو گیری می کند.

اهداف کنترل کیفیت :
• حفظ استانداردهای تعیین شده
• کشف و تصحیح انحرافات در پروسه عمل
• کشف و اصلاح محصولات خارج از استاندارد
• ارزیابی کارآیی واحدها و افراد

مشکلات اساسی در کیفیت :
عوامل متعددی سبب می گردد که کالایی بر طبق ضوابط و مشخصات تعیین شده تولید نگردد، که از آن جمله میتوان به عوامل زیر اشاره کرد :
1- خطای انسانی : در مواردی خطاها و عدم دقت نیروی انسانی سبب می شود تا کالا و قطعات بر اساس استانداردهای تعیین شده نباشند. این مسئله در کارخانه هایی که به صورت قراردادی و بر حسب کمیت تولید شده دستمزد می پردازند، به خوبی مشاهده می شود . زیرا کارگران بیشتر سعی در بالا بردن کمیت تولید دارند تا بهبود کیفیت .
2- مواد اولیه : یکی دیگر از علل پایین بودن کیفیت کالاها وجود مواد اولیه نامرغوب می باشد . چنانچه مواد اولیه مطابق استاندارد نباشد بسیار مشکل است که کالایی مطابق با ضوابط تعیین شده به دست آید .
3- محیط تولید : محیط نامناسب تولید نتایج نامطلوبی بر کیفیت کالای تولید شده بر جای می گذارد. کار کردن در محیطی که از نور کافی برخوردار نیست، می تواند بر کیفیت و دقت در امر تولید تاثیر بسزایی داشته باشد .
4- ابزار و ماشین آلات : عدم وجود ماشین آلات و ابزار مناسب و یا استهلاک ماشین آلات در طول فرآیند سبب می گردد تا کالای ساخته شده منطبق بر استانداردها و مشخصات تعیین شده نباشند.
ضعف در طراحی : در مواردی که اشکالات موجود در کالاهای تهیه شده ناشی از ضعف در طراحی اولیه محصول یا ماشین آلات می باشد، آگاهی از این مسئله سبب صرفه جویی در عملیات می گردد .

لزوم کنترل کیفیت:
در جهان اطراف ما دو محصول یا دو کار متشابه وجود ندارد ، هر چند که ساخت محصول و یا انجام کار توسط یک فرد یا افراد مختلف باشد . اگر مجموعه قطعات مشابهی که توسط یک کارگر و با استفاده از یک ماشین دقیق ساخته می شوند را بررسی کنیم اختلاف مشخصی بین قطعات مشاهده می کنیم ./ این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعدد باشد . برای مثال ممکن است اولیه مصرف شده از پخت هائی که در ترکیب شیمایی یا سخت و یا مشخصه مهم دیگری با یکدیگر اختلاف جزئی دارند آماده باشند . همچنین در رابطه با عملیات فزیکی و شیمیایی و غیره که مواد در معرض آن قرار می گیرند نظیر تلرانس هایی وجود دارد . بعلاوه عملیات روحی و جسمی کارگران هم در معرض تغییرات است که این تغییرا به محصول نهایی می افزاید بهتربن کاری که یک سازنده در مورد محصول خود می تواند آنجام دهد شناسایی علل تغییرات محصول خود و برقراری ضوابطی جهت کنترل عوامل مؤثر در تغییرات و حفظ این تغییرات در محدوده مناسب است که حفظ کامل تغییرات در تولید معمولاً امکان پذیر نیز نمی باشد بلکه در صورتی هم که امکان پذیر باشد . از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیز نمی باشد از این رو سازنده محصول باید توجه خود را به محصولی معطوف کند که هر چند کاملاً عاری از نقص نمی باشد ولی قابل قبول است و از نظر آماری می تواند تغییرات آن را پیش بینی کن بدین ترتیب نیاز به کنترل کیفیت روشن می شود استفاده از کنترل کیفیت ما را از تغییرات ناگهانی یا جزئی در کیفیت محصول آگاه ساخت و اجرای اقدامات چاره جویانه را امکان پذیر می سازد و از تولید محصولات دور ریختی و از تحمیل هزینه های سنگین جلوگیری می کند .
تفاوت کنترل کیفیت و بازرسی :
برای هر واحد صنعتی که با ساخت محصولی سر و کار دارد ، بازرسی و کنترل کیفی هر دو لازم است و بین این دو تفاوت آشکار وجود دارد . در بازرسی و کیفیت محصولی که ساخته شده است اهمیت داده می شود و کار بازرسی با تعیین محصولات خوب و بد پایان می پذیرد برای مثال اگر ساخت هزار قطعه به اندازه ی 250/0 ± 000/10 سانتی متر در نظر باشد بازرسی قطعات ساخته شده را اندازه گیری کرده و قطعات خارج از اندازه مورد نظر را رد می کند و تولید تا تهیه تعداد لازم یعنی هزار قطعه ادامه می یابد برعکس بازرسی در کنترل کیفیت به فرآیند تولیدی که محصول را می سازد توجه می شود که درباره ی آیدنه تصمیم گیری می شود در کار کنترل کیفیت سعی می شود که امکانات تولید به نحوی تنظیم شود که همیشه و یا تغریباً همیشه محصول خوب تولید شود کنترل کیفیت از بازرسی به عنوان وسیله ای جهت سیدن به این هدف استفاده می کند .
در صورتی که برنامه کنترل کیفیت موفق آمیز باشد و نیاز به بازرسی مقدار گذشت کم خواهد شد و ممکن است نیاز به بازرسی از بین برود راه های مختلف برای کنترل کیفیت وجود دارد . که یکی از مهمترین آنها روش های آماری کنترل کیفیت است . برای مثال در حین تولید قطعات مثال بالا می توان نمونه های متناوب از قطعات ساخته شده برداشت و هر قطعه رادر نمونه برداشته شده بازرسی کرد . اگر کیفیت اقلام یک نمونه بخصوص ذضایت بخش بوده ادامه تولید اجازه داده شد و در غیر این صورت بلافاصله اقدام اصلاحی انجام گیرد به طور خلاصه اطلاعاتی که از بازرسی یک نمونه از محصول به دست می آید و تصمیم گیری در مورد این که آیا ایجاد تغییرات فرآیند تولید لازم است یا نه مورد استفاده قرار می گیرد .
کنترل کیفیت جامع:
هر چند فنون آماری ابزارهای ضروری مهم برای کنترل کیفیت و ایجاد بهبود می باشند ولی برای انکه استفاده از انها به بهترین وجه مؤثر واقع شود باید به عنوان بخشی از یک سیستم مدیریتی متعهد به کیفیت منظور شوند . در حقیقت سیستم مدیریت باید نظریه های بهبود کیفیت را هدایت کند و بکار هدایت کند و بکارگیری آنها را در تمامی بخشهای یک سازمان مطمئن سازد. قالب مدیریتی تأمین این منظور معمولاً مدیریت کیفیت جامعTQM1 نامیده می شود . از سایر واژه ها مانند کنترل کیفیت سراسری شرکتCWQC2 وتضمین کیفیت جامعTQA3 نیز استفاده می گردد. برخی شرکتها برای این کار اصطلاح خاص خود را تهیه کرده اند (مانند اصطلاح شش زیگمای شرکت موتورولا).


دانلود با لینک مستقیم


کار آموزی SPC و MSA در کارخانه محور سازان ایران خودرو